در كشور ما روشها و ابزارهای پولشویی بهعلت گستردگی بخش غیررسمی اقتصاد با بسیاری از كشورها متفاوت است و بیشتر عملیات پولشویی از مسیر قاچاق سازمانیافته موادمخدر و كالا عبور میكند. از آنجا كه شیوههای پولشویی به عواملی چون خلاف سیستم اقتصادی و مقررات كشوری كه در آن پول تطهیر میشود، بستگی دارد بنابراین در این فرآیند منشأ واقعی پول پنهان مانده و شكل پول تغییر میكند یا به كالاها و خدمات باارزش دیگری تبدیل میشود. البته این فرآیند بهطور مخفیانه طی شده و از پول كثیف بهطور مستمر محافظت میشود چون افرادی كه در جریان پولشویی قرار میگیرند، به این مساله آگاه هستند كه میتوان از درآمدهای غیرقانونی با حداقل ریسك برای فعالیتهای دیگر در آینده استفاده كرد. همچنین لازم به یادآوری است تاكنون روش قابل قبولی برای اندازهگیری حجم پولشویی در سطح كشورها ارائه نشده است. امروزه شیوههای تطهیر پول پیچیده و متنوع است و در طول سالهای اخیر شیوههای عمدهای كه بر اساس آنها پولشویی انجام میگیرد بهطور روزافزونی مستندسازی شدهاند، اما پیچیدگی موضوع در حال افزایش بوده و تعداد روشهای مورد استفاده نیز گسترش پیدا كرده كه بیشتر بهمنظور پیشدستی كردن در مقابل عملیات ضد پولشویی است.
مهمترین روشهای پولشویی
1.اولین روش پولشویی به اینگونه است كه پولشویان مقادیر زیادی پول نقد را به مقادیر كوچكی تبدیل كرده یا بهطور مستقیم در بانك سرمایهگذاری میكنند یا با آن ابزارهای مالی چون چك، سفته و ... خریده و در مكانهای دیگر سپردهگذاری میكنند.
2.دومین روش تطهیر پول، شركت در مزایدههای اجناس هنری و كالاهای قدیمی و انتقال پول به كشورهای دارای مقررات بانكی آزاد نظیر سوییس است.
3. روش سوم پولشویی خرید مغازهها، رستورانها و كیوسكها، جاهایی است كه روزانه در آن روند و چرخه پول وجود دارد و به این وسیله میتوان بهطور مصنوعی با تزریق روزانه مبالغی از پولهای غیرقانونی به درآمد آنها بدون هیچگونه معضلی این پولها را به حسابی در بانك واریز كرد.
4. استفاده از معاملات تقلبی و صوری نیز در فرآیند پولشویی بهعنوان چهارمین روش، متداول است كه یكی از شیوههای آن سرمایهگذاریخصوصی در طرحهای ساختمانی (ساختوساز) و حتی به ظاهر تحسینبرانگیز است.
5. پنجمین روش پولشویی از طریق خرید و فروش موادمخدر صورت میگیرد چراكه بیشترین بخش شستوشوی پول آلوده با قاچاق موادمخدر ارتباط مستقیم دارد، بهگونهای كه اگر قاچاق موادمخدر ریشهكن شود، فرآیند پولشویی نیز بسیار ناچیز خواهد شد. اما باید یادآور شد كه فرآیند پولشویی به پول حاصل از قاچاق موادمخدر محدود نمیشود، بلكه تمامی مواردی كه شخص پول كلانی را كه از طریق غیرمجاز و خلاف قانون بهدست آورده یا برای فرار از مالیات و... تطهیر میكند را نیز شامل میشود.
6. شرایط محیطی كه پولشویی از طریق آنها تحقق مییابد نیز بهعنوان روش ششم و یكی از روشهای معمول است. این شرایط هنگامی رخ میدهد كه بخشهای غیررسمی اقتصادی فعال باشند و بخشهای رسمی بهخصوص بازارهای مالی كارایی لازم را نداشته نباشد. همینطور قوانین ضدپولشویی چندان فعال نباشد و نیز ریسك عملیات پولشویی آنقدر قابلتوجه نباشد. در چنین شرایطی بازارهای مالی نیز بهصورت حاشیهای و توسعهنیافته، اما مرتبط با بازارهای مالی پیشرفته وجود داشته باشند و روشهای پولشویی برای دستاندركاران بازارهای مالی قانونی، بانكها و دیگر عوامل اجرایی شناخته شده نباشد و در نهایت امكان و سهولت انتقال درآمدهای به دست آمده برای فعالیتهای مجرمانه به مكان دیگر وجود داشته باشد.
7. روش هفتم پولشویی از طریق سیستمهای پرداخت شبكهای انجام میشود. در این سیستم پرداخت از طریق شبكه اینترنت، شبكههای محلی، ماهوارهای یا از طریق موبایل انجام میشود. پولشویان بهدلیل شرایط خاص این شبكهها مانند نقل و انتقال بدون واسطه پول و بینام بودن نقل و انتقالات وجوه و گسترش این نوع سیستم در سطح جهان مراحل گوناگون پولشویی را از این طریق انجام میدهند.
8- روش هشتم پولشویی افتتاح حساب بانكی است كه پولشویان از این شیوه به شكلهای مختلف استفاده میكنند. در پولشویی سنتی مجرمان از طریق سیستمهای بانكی حساب سپردهای با پولهای مختلط كثیف و پاك افتتاح میكنند و با سفارشهای مكرر از طریق حوالههای كتبی، تلگرافی، تلفنی فاكس و... پولها را به حسابهای متعددی در كشورهای گوناگون انتقال میدهند. همانطور كه اشاره شد افتتاح و بهرهبرداری از یك حساب بانكی با نامی غیرواقعی یا ارائه مداركی جعلی، تبدیل داراییهای نقدی به مقادیر كوچك پول نقد و سپردهگذاری مستقیم آنها در بانكها، سپردهگذاری در بانكهای خارجی و درخواست وام از آن بانكها به پشتوانه اموال خود در آن كشورها، كه از این طریق امكان دستیابی به پولهای تمیز برای آنان فراهم میشود.
9. استفاده از صندوق امانات وجوه نیز نهمین روش پولشویی است كه به پنهانسازی عواید و پولهای نامشروع كمك میكند.
10. سرمایهگذاری در مشاغل پررونق یا بهعبارتی خرید یك شركت سودآور و به جریان انداختن وجوه نامشروع از طریق آن، بهعنوان دهمین روش پولشویی است كه برای پاك كردن پول بهكار میرود. در این صورت این وجوه قسمتی از درآمد معمولی وانمود میشوند و حتی برای كاهش جلب توجه مجریان قانون مبارزه با پولشویی و از بین بردن ظن آنها و نیز برای اینكه مشروعسازی وجوه مزبور كاملاً تضمین شود، ممكن است بهعنوان درآمد مشمول مالیات نیز اعلام و پرداخت شود. هرچند امكان دارد در این شیوه قسمتی از وجوه بهصورت مالیات از دست برود، اما بروز این حالت نسبت به از دست دادن كل وجوه و تحمل مجازات ارجحتر است و مهمترین اثر آن افزایش ارزش سهام شركت است. البته این امر با افزایش مصنوعی سوددهی شركت انجام میشود و به این وسیله بهطور بالقوه، یك «اضافه ارزش سرمایهای» عمده تولید میشود.
11. روش یازدهم پولشویی، سرمایهگذاری در مشاغل زیانده است كه مجرمان سازمانیافته در زمینه سرمایهگذاری به كار میبندند. برخلاف مورد قبل، سرمایهگذاری در حرف و مشاغل غیرسودآور نظیر شركتهای مسافرتی یا شركتهای بیمه كه در حال ورشكستگیاند به اینصورت است كه مجرم سرمایهگذار در یك كسب و كار یا شركت مشروع و درحال ورشكستگی، سرمایهگذاری و سپس اسناد، مدارك و دفترهای آن را دستكاری میكند تا اینطور نشان دهد كه شركت سودآور است. وجوهی كه باید پاكسازی شوند، از طریق این شركت جریان مییابند و به گونهای جلوه داده میشوند كه گویا منافع غیرقانونی و مشروع حاصل از معاملات و فعالیتهای شركت هستند. این روش بهصورت كوتاهمدت مورد استفاده قرار میگیرد زیرا به واسطه پذیرش خسارت و ضرر كه ممكن است مبالغ زیادی نیز باشد، هزینه هنگفتی بر مجرمان تحمیل میشود.
12. روش دوازدهم از مؤثرترین شیوههایی است كه در این زمینه مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و آن سرمایهگذاری در خرید سهام است. مجرمان سازمانیافته در پنهانسازی سهام خویش از نماینده و وكیل استفاده میكنند. استفاده از نماینده برای خرید سهام در یك شركت، حلقه ارتباطی بین مجرم و پولی را كه بهطور نامشروع بهدست آورده و هماكنون تمایل به سرمایهگذاری در آن دارد، از بین میبرد. نام نماینده در دفاتر و اسناد شركت بهعنوان دارنده سهام با نام ثبت میشود؛ اما نماینده فقط عامل یا امین مالك واقعی است. مالك واقعی سهام ممكن است حتی برای نماینده نیز نامعلوم باشد و وكلا هم در این موارد غالباً به مصونیت از افشای راز حرفهای استناد میكنند. معامله سهام بینام كه در كشورها انجام میشود، مالكیت را پنهان میكند زیرا صرفاً با تحویل آنها به افراد بین آنان ردوبدل میشود. درموردی كه سهام بینام صادر شود، نام دارندگان آن ثبت نمیشود بنابراین مالكیت واقعی آن را نمیتوان به سادگی تعیین كرد.
شایان ذكر است امروزه شبكههای كامپیوتری (بزرگراههای اطلاعرسانی) شهری، كشوری و جهانی، تحولی بزرگ در معاملات سهام شركتها بهوجود آوردهاند و هركس با هر مبلغ پول، بدون نیاز به دلالان و معاملهگران برای خود سهام میخرد. پولشو نیز به سادگی از این سیستم بهرهبرداری میكند؛ سیستم كامپیوتر، مبلغ خرید را بلافاصله از حساب معاملهگر كسر میكند و مبلغ فروش را به آن میافزاید. گفتنی است، شواهد آماری در این زمینه نشان میدهد كه در آمریكا روزانه 640 میلیون سهم معامله میشود. میزان معاملات روزانه سهام در خاور دور و اروپا نیز حدود یك میلیارد دلار است.
13. استفاده از عملیات تجاری، سیزدهمین روش پولشویی است كه پولشویان از طریق عملیات تجاری و صادرات و واردات، فعالیتهای تجاری خاصی را در كشور محل كسب پولهای كثیف آغاز و به موازات آن، فعالیت مشابهی را نیز در كشوری كه پولهای خود را در آنجا سپردهگذاری كردهاند، دنبال میكنند و از طریق خرید و فروش كالا و خدمات، به مبادلات صوری میپردازند. به این ترتیب كالایی را از شركتی كه میخواهند پولهای كثیف را به آن تحویل دهند، خریداری كرده و به ازای آن صورتحساب غیرواقعی با قیمتی بالاتر از قیمت كالا صادر میكنند، بدین ترتیب مابهالتفاوت قیمت واقعی و قیمت كاذب، پول تمیز خواهد بود.
14. یكی دیگر از سوءاستفادههای موجود از شبكههای پرداخت، استفاده از موسسههای خیریه غیرواقعی است كه بهعنوان چهاردهمین روش پولشویی مطرح است. در این روش، پولهای بهدست آمده از دادوستد موادمخدر و سایر راههای غیرقانونی در این واحدها جمعآوری میشود زیرا این سازمانها توانایی دریافت هدایا را از اقصا نقاط جهان دارند.
15. روش پانزدهم پولشویی سرمایهگذاری در طلا و جواهرات است. پولشویان، پول ناشی از اعمال خلاف را در بازارهای داخلی تبدیل به طلا، الماس و مانند آن میكنند. سپس این كالاها را به خارج از كشور برده، میفروشند و درآمد ناشی از آنها را به ارز خارجی تبدیل میكنند. آنان با استفاده از این روش میتوانند پولها را در بانكهای همان كشور سپردهگذاری یا در مزایدههای اجناس قیمتی (روش دوم پولشویی) شركت كنند و بهعلت نامشخص بودن نام اكثر خریداران بدون اطلاع مقامات رسمی این پولها را به پولهای پاك تبدیل كنند. علاوه بر این، قمارخانهها نیز جذابیت ویژهای برای پولشویان دارد. پولشویان از این طریق میتوانند پول كثیف را شستوشو داده و تطهیر كنند.
16. شانزدهمین روش پولشویی مربوط به سیستمهای بانكی است كه بهعنوان یكی از مهمترین ابزارهای حركتدهنده پولشویان محسوب میشوند. این مقوله برای مثال میتواند دربرگیرنده استفاده از ابزارهای بانكی از قبیل حوالجات بانكی، انتقالهای تلگرافی برای جابهجا كردن پول در سطح بینالمللی و اجرای طرحهای متكی به وام باشد و همچنین ایجاد سپردههای كوچك متعدد كمتر از مقادیری هستند كه موجب شكلگیری گزارش معاملات نقدی مشكوك یا عمده میشود كه این كار با استفاده از شركتهای صوری انجام میشود و وجوه را به موسسههای مالی غیربانكی بهخصوص صرافیها و موسسهها ارسال میكنند. البته سیستم بانكداری زیرزمینی كه بهعنوان سیستم عملیات بانكی موازی نیز شناخته میشود؛ نهتنها محرمانه بودن كامل اسرار مالی را بهوجود میآورد بلكه حتی از محاكمه شدن توسط روزنامهها نیز در امان میماند.
17. روش هفدهم پولشویی از طریق موسسههای تجاری و بهدنبال عملیات تجاری (روش سیزدهم پولشویی) انجام میشود. با توجه به اینكه پولشویی دامنه وسیعی از موسسات تجاری را شامل میشود و افراد شاغل در زمینه بیمه، كالاهای تجاری، اوراق بهادار و داراییهای غیرمنقول، تماماً برای مقاصد پولشویی مورد استفاده واقع شدهاند، بنابراین بهرهبرداری از فعالیتهای اقتصادی مشروع از قبیل فاكتورنویسی غیرواقعی، درهم آمیختن پولهای مشروع و نامشروع، استفاده از مقررات متكی به وام نیز از روشهای دیگر پولشویی است.
18. روش مهم دیگری كه انتظار میرود در آینده مورد استفاده پولشویان قرار گیرد، در ارتباط با استفاده از تكنولوژیهای نوین پرداختی (پول الكترونیك) است كه بهعنوان هجدهمین روش پولشویی، ظرفیت لازم را برای ساده كردن عملیات، پنهان كردن منبع درآمد جنایتكاران و جابهجا كردن این درآمدها بدون كنترل و بازرسی داراست.
19. نوزدهمین روش پولشویی از طریق موسسههای اعتباری غیربانكی و صندوقهای قرضالحسنه، بازنشستگی، تعاونی اعتباری و صرافان، بورس و اوراق بهادار، شركتهای كارگزاری، صندوقها و شركتهای سرمایهگذاری، شركتها و موسسههای بیمه، بنیادها و... انجام میشود چراكه اینگونه صندوقها و موسسهها ازجمله مكانهایی هستند كه میتوانند مورد طمع پولشویان قرار گیرند چون اینگونه موسسهها در سیستمهای خود فعالیت شناسنامهداری انجام نمیدهند و میتوانند آن را از اهداف اصلی خود منحرف كنند.
20. نفوذ پولشویان در دستگاههای دولتی بیستمین روش پولشویی است كه میتواند از طریق كاركنان و مدیران موسسههای مالی، وكلا و حسابرسان و... انجام شود. مهمترین تبعات این شیوه گسترش فساد اداری ازجمله رشوه، اختلاس، فرار مالیاتی و... است.
با این توصیف از آنجا كه مالیات، ارزشافزوده نوعی مالیات چندمرحلهای است كه در مراحل مختلف زنجیره تولید، واردات، توزیع، مصرف یا خدمات ارائه شده با نرخ مالیاتی ثابت (غیرتصاعدی) اخذ میشود و درنهایت مصرفكنندگان نهایی تنها پرداختكننده واقعی آن هستند، این نوع مالیات بر فروش چند مرحلهای است كه خرید كالاها و خدمات واسطهای را از پرداخت مالیات معاف میكند و در اعمال این نوع مالیات یك اعتبار مالیاتی برای خریدهای واسطهای بنگاه اقتصادی در نظر گرفته میشود كه این امر باعث از بین رفتن پدیده مالیات مضاعف میشود و همین موضوع به شفافسازی فعالیتهای اقتصادی منجر خواهد شد كه با اعمال این سیستم در نظام مالیاتی كشور، قطعا روشهای پولشویی بالا نمودی آشكار خواهند یافت و بیشتر از گذشته كنترل و نظارت خواهند شد.
پیشبینی آینده و تاثیرات
از آنجا كه اعمال مالیات بر ارزشافزوده نیازمند فهرست كردن كل صورتحسابها در بنگاههای فعال اقتصادی است، هر بنگاه اقتصادی برای دریافت اعتبار مالیاتی باید بتواند شرح مالیات پرداخت شده فروشنده قبلی را ارائه دهد. البته این نیاز، خریدار را تشویق میكند كه پرداخت مالیات توسط فروشنده قبلی را مورد توجه قرار دهد و در این راستا اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده بهعنوان یك نوع مالیات عمومی بر مصرف، یك نیاز و ضرورت نظام مالیاتی دركشور تلقی میشود.
برقراری و اجرای سیستم مالیات بر ارزش افزوده در كشور دارای مزایایی است كه عبارتند از:
1. عدم اعمال فشار بر تولیدكنندگان و افزایش انگیزههای سرمایهگذاری
2. ایجاد منبع درآمدی جدید ثابت و قابل اتكا برای دولت
3. گسترده بودن پایه مالیاتی و كاهش نرخهای مالیاتی
4. شفافسازی مبادلات و فعالیتهای اقتصادی
5. امكان كنترل و كاهش فرار مالیاتی
6. پایین بودن هزینه وصول بهدلیل مشاركت فعال مؤدیان و حداقل تاخیر در وصول درآمدهای مالیاتی
7. جلوگیری از مالیات مضاعف
8. تشویق صادرات و بهبود تجارت خارجی
9. ساده و آسان بودن اجرای سیستم مالیات بر ارزشافزوده
10. تسهیل ورود به پیمانهای منطقهای و بینالمللی
همه این مزایا منجر به شفافسازی فعالیتهای اقتصادی و شناسایی ریشههای اقتصادی و بهدنبال آن ردیابی پولشویی میشود.
گامی موثر برای افزایش درآمدهای دولت
از آنجا كه قابلیت انعطافپذیری این مالیات زیاد است، با بهكارگیری و اجرای آن بهعنوان ردیاب مناسب پولشویی میتوان گام موثری برای افزایش درآمدهای دولت و ارتقای سیستم مالیاتی كشور برداشت. هرچند كه درحالحاضر ساختار نظام مالیاتی كشور دارای مشكلاتی نظیر فشار بیش از اندازه بر بعضی منابع بهعلت معافیتهای سایر بخشها و كمبود منابع متعدد مالیاتی است؛ با این توصیف استقرار نظام مالیات بر ارزشافزوده بهخصوص به شیوه فاكتورنویسی فرآیند شكلگیری ارزشافزوده كالا یا خدمات را بهطور شفاف برای ساختار نظام مالیاتی كشور آشكار میكند. البته اجرای این شیوه مالیاتی با نرخ ثابت و یكسان از یكسو پیشبینی درآمد دولت و درنتیجه امكان برنامهریزی بهتر را فراهم میكند و از سوی دیگر دورههای كوتاهمدت وصول آن تداوم نقدینگی خزانه دولت را نیز تضمین كرده و در نهایت انگیزه فرار مالیاتی به حداقل میرسد.
قانع كردن مالیاتدهندگان به مشاركت داوطلبانه در پرداخت مالیات و ترویج شیوههای خوداظهاری مالیاتی نیز گام مهم دیگری در همین راستاست.
چند پیشنهاد و طرح یك پرسش
1- مطالعه در زمینه انجام و هماهنگی میان نحوه جمعآوری مالیات مستقیم و غیرمستقیم.
2- فرهنگسازی برای رفع موانع و دشواریهای اجرای سیستمهای خوداظهاری مالیاتی كه به موجب آن مالیات دهنده، خود میزان مالیات را محاسبه و پرداخت میكند.
3- ایجاد مكانیسمهای نظارتی مناسب و كارا.
4- بازنگری در اعطای معافیتهای غیرضروری به برخی مؤدیان.
اما آیا با اجرای قانون مالیات بر ارزشافزوده میتوان فرار مالیاتی را كه نوعی ابزار پولشویی است ریشهكن كرد؟
از آنجا كه مالیات بر ارزشافزوده پیش از آنكه مزایایی برای اقتصاد ایران داشته باشد به بهبود روابط اجتماعی (بهصورت عام) و اجتماعی و اقتصادی (بهصورت خاص) كمك میكند. سالهاست كه عدم بهرهگیری از دفاتر قانونی و فرهنگ استفاده نكردن از فاكتور در مبادلات اقتصادی، نوعی از اقتصاد غیرعلمی را در ایران رواج داده كه بنگاههای كوچك اقتصادی و كسبه خردهپا تا شركتهای صنعتی، خدماتی و بازرگانی بزرگ به آن خو گرفته و همه قبول كردهاند تا در فضایی غیرشفاف و سایه به فعالیت بپردازند. البته توصیههای اخلاقی و نظارتهای اداری و دستوری تاكنون هیچیك موفق به كاهش این رفتار غلط اجتماعی - اقتصادی ایران نشده است. قطعا در سیستم مالیات بر ارزشافزوده اصولا خبری از تشخیص علیالراس نیست و مودیان مالیاتی باید دارای اسناد رسمی و صورتحساب باشند كه این موضوع خود، كنترلی برای سالمسازی فضای اقتصادی كشور است. البته جایگزین گامبهگام مالیات بر ارزشافزوده كه خود لزوم بهكارگیری روشهای رایانهای را دارد، میتواند سیستم اداری مالیاتستانی را نیز بهبود بخشد و گامی برای حذف همیشگی تشخیص علیالراس بهعنوان یكی از نمادهای منفی نظام مالیاتی كشور باشد.
باید توجه داشت كه هدف سیستم مالیاتی در هیچ كشوری امحای فقر نیست بلكه افزایش درآمدهای عمومی بدون از شكل انداختن و منحرف كردن فعالیتهای سالم اقتصادی است. همچنین اجرای مالیات بر ارزش افزوده به شدت بر توزیع درآمد در جامعه تاثیر میگذارد و در واقع اجرای این سیستم در كنار اصلاح ساختار هزینههای عمومی نقش بسزایی در تعدیل فقر ایفا میكند. علاوه بر آن با فرهنگسازی و ترویج خوداظهاری و حذف همیشگی تشخیص علیالراس منجر به از بین رفتن فرار مالیاتی خواهد شد و از سویی دیگر در مراحل مختلف اخذ مالیات، ابزارهای پولشویی تعدیل میشود و رو به كاهش میرود.