دستکاری صورتهای مالی یک مشکل همیشگی در شرکتهای بزرگ در آمریکا است و سرمایهگذارانی که سهام و یا اورق قرضه خریداری میکنند، باید نسبت به پیامدها و نشانههای آن آگاه باشند.
صورت های مالی به سه دلیل دستکاری میشوند:
پاداش بسیاری از مدیران به عملکرد مالی شرکت گره خورده است.
تغییر و دست بردن در اعداد کار نسبتاً سادهای است.
تضاد منافع با شرکت های حسابرسی که حق الزحمه آنها توسط شرکتهای تحت بررسی پرداخت می شود.
بسیاری از صورت های مالی دستکاری شده، سود دورهی جاری را با استفاده درآمدهای ساختگی و غیر واقعی بیشتر و هزینههای جاری را کمتر از مقدار واقعی نشان میدهند. حالت دیگر این است که با کاهش درآمد و افزایش هزینهها، سود دورهی جاری را کمتر از مقدار واقعی نشان می دهند. حالت دوم (که موجب می شود وضعیت مالی شرکت چندان مطلوب به نظر نرسد) ممکن است ایدهی جالبی به نظر نرسد، اما خریداران بالقوه شرکت، یعنی کسانی که به دنبال تصاحب شرکت هستند را از این کار منصرف میکند.
مدیریت میتواند از هر تکنیکی برای تغییر در صورت سود و زیان، ترازنامه و جریان های نقدی استفاده کند. هفت راه اصلی برای دستکاری صورت های مالی از دید دکتر هاورد شیلیت عبارتند از:
ثبت درآمد قبل از وقوع
ثبت درآمدهای جعلی
افزایش یکباره درآمد و سود
انتقال هزینههای جاری به دورهی بعد
عدم ثبت صحیح بدهی
انتقال درآمد جاری به دورهی بعد
انتقال هزینههای آتی به دورهی جاری بهعنوان یک تغییر ویژه
دستکاری صورتهای مالی اغلب در زمان ادغام و تملیک اتفاق می افتد، یعنی هنگامی که مدیریت به دنبال متقاعد کردن همهی بخشها در مورد افزایش سود سهم است. برای بررسی صورتهای مالی دستکاری شده، سرمایهگذاران باید با تجزیه تحلیل صورتهای مالی و نسبتهای مورد استفاده برای ارزیابی عملکرد و ریسک شرکت آشنا باشند. سرمایهگذاران باید توجه داشته باشند که تضاد منافع با حسابرسان، ممکن است شرکتها را به تحریف صورتهای مالی ترغیب کند.