در ادبیات حسابداری تعاریف مختلفی در مورد مدیریت سود ارائه شده است. ارائه تعریف مناسب از مدیریت سود مستلزم شناخت هدف و انگیزه از مدیریت سود و کاربرد آن میباشد. در ادامه به تعاریف گوناگون پیرامون مدیریت سود پرداخته میشود.
مدیریت سود به عنوان اختیار شرکت در انتخاب سیاسیت های حسابداری برای دستیابی به برخی اهداف خاص مدیر گفته میشود.
مدیریت سود به عنوان دست ماریسود توسط مدیریت به منظور دست یابی به قسمتی از پیش داوریهای مربوط به سود مورد انتظار میباشد.
مدیریت سود به عنوان دستکاری مصنوعی سود توسط مدیریت جهت حصول به سطح سود برای برخی مقاصد خاص (از جمله حصول پیش بینی تحلیل گران و یا برآورد روندهای سودهای قبلی برای پیش بینی سودهای آتی) میباشد.
مدیریت سود یعنی استفاده مدیران از قضاوت های شخصی خود در گزارش های مالی به منظور تغییر در جهت گزارشگری مالی.
انگیزهای مدیریت سود
درگیر شدن در مسئله مدیریت سود برای شرکتها کاری خالی از مخاطره نیست. مخاطراتی جون مخدوش شدن اعتبار شرکت و مدیران عامل و خطر دادخواهی از آنها (این مورد بیشتر در مورد تقلب روی میدهد) از این قبیل است. بنابراین منطق حکم میکند تنها هنگامی اقدام به مدیریت سود شود که انگیزهای کافی برای آن وجود داشته باشد و منافع این کار از هزینهها و مخاطرات آن بیشتر باشد. در ادامه به بیان انگیزهای سود که مربوط به منافع شرکت میباشد پرداخته میشود.
افزایش بازده سهام: نتایج بسیاری از تحقیقات حاکی از اثبات این انگیزه برای مدیریت سود است. شرکتها می توانند اول جهت ایجاد یک جریان با ثبات سود، به منظور تاثیرگذاری مساعد بر بازده سهام و کاهش ریسک شرکت؛ و دوم توانایی مقابله با ماهیت ادواری بودن شود و جلوگیری از کاهش احتمالی همبستگی بازده مورد انتظار شرکت با بازده بازار، اقدام به مدیریت سود کند.
شرایط تامین مالی بهتر: شرکتها میتوانند برای نشان دادن تصویری بهینه و بهتر از آینده شرکت، قبل از مراجعه به بازار سرمایه برای تامین مالی، اقدام به مدیریت سود کنند. با مدیریت سود افزاینده و هموارسازی شرکتها خواهند توانست ریسک سرمایه گذاری سرمایه گذاران را کاهش داده و لذا سرمایه گذاران به بازده کمتری قانع خواهند بود. بنابراین هزینه سرمایه کاهش خواهد یافت. به علاوه با مدیریت سود تقاضا برای سرمایه گذاری در شرکت افزایش یافته و از یک طرف قیمت سهام یا اوراق بدهی افزایش یافته و از طرف دیگر هزینه انتشار، تبلیغات و غیره برای تامین مالی کاهش می یابد.
افزایش قیمت سهام در اولین عرضه عمومی سهام: قیمت سهام که برای نخستین بار عرضه میشود، مشخص نیست. حال پرسش این جاست که چگونه ارزش این سهام تعیین می گردد. پاسخ احتمالی میزان تقاضای برای سهام مذکور است و این تقاضا نیز بستگی به برداشت بازار از وضعیت آتی شرکت دارد.
عدم تخلف از قرادادهای بدهی: معمولا اعتبار دهنگان در مورد بازپرداخت شدن اصل و سود منابعی که در اختیار شرکت قرار می دهند، دارای ریسک هستند. عموما برای کنترل چنین ریسکی، اعتبار دهندگان در قرارداد فیمابین با شرکت خواهان وضع مفادی میگردند. برای مثال سرمایه در گردش یا نسبت جاری شرکت نباید از حد معینی کمتر شود و یا نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام نباید از حد مشخصی فراتر رود.
انگیزهای سیاسی: برخی از شرکتها از دیدگاه سیاسی در معرض دید بیشتر قرار دارند. این شرکتها از منظر علت جلب توجه ها به سه دسته تقسیم می شوند. دسته اول شرکتهای بسیار بزرگ هستند. علت توجه به این شرکتها این است که فعالیت آنها بر عده زیادی تاثیر میگذارد. دسته دوم شرکتهایی هستند که در صنایع استراتژیک فعالیت میکنند، مانند شرکت های نفت و گاز. در نهاست دسته سود شرکتهایی هستند که حالت انحصاری یا شبه انحصاری دارند. این شرکتها خواشتار نوعی مدیریت سود هستند که آنها را کمتر در مورد دید مردم قرار دهد.
کاهش مالیات: مسلما کاهش دادن میزان مالیات برای بسیاری از شرکتها بسیار مطلوب بوده و شرکتها انگیزه زیادی دارند ک از هر راه ممکن از جمله مدیریت سود (کاهنده) به این هدف دست یابند. اما باید توجه داشت که بستر اعمال مدیریت سود، سیستم و اعداد حسابداری است. به عبارت دیگر هنگامی مدیریت سود می تواند در میزان پرداخت مالیات موثر باشد که برای محاسبه مالیات، از اعداد بیرون آمده از سیستم حسابداری استفاده شود.
اطلاع رسانی به سرمایه گذاران: اقبلا عمومی نسبت به سرمایه گذاری در شرکت بستگی به برداشت عموم از آینده آن شرکت دارد. به علاوه سرمایه گذاران با استفاده از سود دوره جاری در احتمالاتی که برای عملکرد آینده در نظر گرفته اند، تجدید نظر میکنند. در طرف مقابل منطقی است که بپذیریم مدیر شرکت درباره سودهای خالص آینده شرکت اطلاعاتی محرمانه دارد. مسلما شرکتها این انگیزه را دارند که با مدیریت برسود دوره جاری این اطلاعات را افشا کنند. به عناون مثال مدیر می تواند با مدیریت سود، به نوعی تداوم سود یا رشد سود را علامت دهی کند.
قوانین و مقرارت: شرکتها ممکن است جهت شمول یا عدم شمول بعضی قوانین دولتی اقدام به مدیریت سود کنند.