گمان نكنید تشكیلات بورس، تنها محدود به اوراق قرضه یا سهام شركتها می شود. در بازار های پویا ، انواع و اقسام مختلفی برای بورس وجود دارد ، چراكه ساز و كار این سازمان ، راهكار مناسبی برای تقسیم سود و زیان در هر تجارتی است. در این قسمت ، چند نوع ساده از انواع معروف بورس معرفی می شود.
بورس كالا
بورس معاملات كالاها , بازار خرید و فروش دائمی و منظمی است كه در آن كالاهای معینی مورد معامله قرار می گیرند مانند: گندم، سرب، شكر، برخی مواد شیمیایی و......
انواع اوراق بهادار
بورس اوراق بهادار یك بازار رسمی و دائمی است كه در یك محل معین تشكیل می شود و در آن ، اوراق بهادار مانند: سهام شركتها و واحدهای تولیدی, تجاری و خدماتی، مورد معامله قرار می گیرند .
اوراق قرضه منتشره توسط دولت و موسسات خصوصی
این اوراق در طول دوران سررسید خود ، می توانند توسط افراد دارنده آن و متقاضیانش مورد معامله قرار گیرند و بدین ترتیب، عدهای، از سود علی الحساب یا دائمی آنها و گروهی نیز از سود حاصل از خرید و فروش آنها منتفع می شوند .
اسناد خزانه
این اسناد نیز توسط دولتها منتشر می شوند و می توانند توسط مالكینشان ، مورد داد و ستد قرار گیرند . تفاوت این اوراق با اوراق قرضه دولتی ، در نیت فروشنده - دولت - در چاپ آنها ست . كمبودهای مالی كوتاه مدت را معمولا با این اوراق تامین می كنند .
جاذبه های بورس اوراق بهادار برای مردم
ولی واقعا چرا مردم پولشان را در بورس سرمایه گزاری می كنند ؟
هرچه باشد، در میان راههای مختلف سرمایه گزاری ، بازار بورس ، یكی از خطرناكترین هاست. نكته هم همین جاست: كسانی وارد این بازار می شوند كه اهل خطر كردن اند و انتظارهم دارند سود بیشتری ببرند . قطعا این افراد ، سود این بازار را با سود بانكی و خرید اقلام مختلف دارایی ( مثل موبایل و ماشین و ...) و خرید سكه و ارز و دیگر اقلام مقایسه می كنند ، و با یك دودوتا چهارتا ، بورس را برای فعالیت النتخاب می كنند . مقایسه درستی است ، ولی باید توجه داشت ، همانطور كه در خرید سهام باید دقت كرد كه همه تخم مرغ ها در یك سبد نباشند ، ( یعنی همه سرمایه مان به خرید یك سهم اختصاص نیابد ) ، در تقسیم سرمایه بین انواع دارایی هم این نكته را باید در نظر داشت و برای كاهش خطرات ، می توان بخشی از دارایی را به انواع دیگری از سرمایه گزاری نیز تخصیص داد . یعنی برخی از این سرمایه گزاری ها ، در كنار فعالیت در بورس ، می توانند مفید بوده و رقیب دیدن آنها ، چندان درست نیست .
اما در مقایسه بازار بورس با دیگر بازارها ، گاهی یادمان می رود كه یكی از مهمترین ویژگی های این بازار ، وجود قوانین سخت گیرانه است . از یك طرف ، هر شركتی نمی تواند وارد این بازار شود و شرایط اولیه خاصی را باید دارا باشد . از طرف دیگر، هر شركت ، در طول عضویتش در بورس ، باید همگان را از ریز و درشت كارهایش مطلع كند.این امر، باعث می شود هم سهامدارانش از وضعیت شركت اطلاع داشته باشند وهم دیگران بتوانند برای خرید آن سهم تصمیم بگیرند . ضمن آنكه هر شركتی كه از قوانین بورس سرپیچی كند ، به طور موقت یا دائم از بورس خارج میشود .
جالب اینجاست ، كسانیكه بر عملكرد شركتها نظارت می كنند ، اصلا كارشان همین است . اینجاست كه دولتی بودن یك نهاد ، برای حفظ منافع مردم و سهامداران ، به كارمی آید. شاید گمان كنید از آنجا كه در این بازار ، خرید و فروش ها تنها به وسیله افراد خاصی ( به نام كارگزار) انجام می شود ، تقلب هم زیاد خواهد بود . ولی همان كارشناسان كه گفتیم ، به كار این "دلالان حرفه ای" هم نظارت می كنند . فرض كنید اصلا این واسطه ها نبودند ، می دانید چه هرج و مرجی می شد ؟!
اما یك نكته را هم درباره مقایسه این بازار با برخی از سرمایه گزاری ها كه صرفا به خرید یك قلم دارایی و نگهداری آن برای افزایش قیمت منتهی می شود ، اضافه كنیم : تا اینجا هرچه گفتیم از منافع مادی و محسوس این بازار بود ، اما نباید فراموش كرد كه این نوع از سرمایه گزاری ، هم مستقیم و هم غیر مستقیم بر كل اقتصاد هم اثر گذار است.
جاذبه های بورس اوراق بهادار برای شركتها
حالا فكر می كنید با اینهمه سخت گیری ، چه دلیلی دارد كه شركتها برای پذیرش در بورس ، سر و دست بشكنند ؟ اشتباهتان همینجاست! پیش از آنكه بازار بورس ایجاد شود تا بخواهد با قوانین خاصی ، شركتها را به سوی خود جذب كند ، این تاجران و صاحبان شركتها بودند كه فكر ایجاد بازار بورس به مغزشان خطور كرد . پس جذابیت بورس برای آنها ، چیزی به جز معافیت های مالیاتی و ایجاد تسهیلات مناسب برای صادرات و واردات و .... است . این شركتها می توانند ، همه را در سود و زیان خود شریك كنند . بدین ترتیب هم در هنگام ورشكستگی می توانند از سهامدارانشان كمك بخواهند ، و هم هنگام رشد و سودآوری می توانند با نشان دادن سود به دیگران و شریك كردن آنها ، پشتوانه محكمی برای آینده فراهم كنند .
از این امكان مهم و كارگشا كه بگذریم ، معافیتها و تسهیلاتی كه از آن به اشاره گذشتیم ، مطابق سلیقه هر كشور و طبق نیازهر زمان تعیین می شود . در كشور ما نیز ، از سالها پیش نزدیك به ۱۵% معافیت از مالیت بر فروش برای این شركتها در نظر گرفته شده و طی چند سال اخیرهم، در كنار محدودیتهایی كه برای سایر شركتها در زمینه استفاده از ارز حاصل از صادرات و واردات متقابل در نظر گرفته شده ، معافیتهای ویژه ای برای شركتهای پذیرفته شده در بورس دیده شده است.