نقاش طبیعت است؛ رنگش سبز. دیوارهای شهر زمخت و بد ریخت را جان میبخشد. بهار و زمستان برایش فرقی ندارد. با عشقی که به کارش دارد نفس را در هر چهار فصل جاری میکند. با تغییر چهره کارآفرینی در چند سال اخیر، شاید بتوان لقب کارآفرین سبز را برایش برگزید. کارآفرین سبز شخصی است که از نعمات طبیعی که خداوند عطا کرده کسب و کارش را بنا میکند. از خاک و باد گرفته تا گیاهان زینتی کوچک که کنج خانه مان جا دارد. محصول و یا خدمت کارآفرین سبز رفیق طبیعت است.
مهسا رضاصفت بعد از اینکه مدرکش را در رشته فضای سبز میگیرد دربه در دنبال کار میگردد و پس از تلاشهای فراوان در یکی از شرکتهای پیمانکار شهرداری شروع به کار میکند. البته به صورت مجانی. مهسا 26ساله شروع کارش را این گونه توضیح میدهد: پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه رشت در رشته مهندسی فضای سبز - طراحی منظر - در به در دنبال کار میگشتم اما هیچ کاری پیدا نکردم و بعد از کارآموزی به ناچار در یک شرکت پیمانکار به صورت رایگان شروع به کار کردم. استدلالم این بود مفتی کار کردن بهتر از بیکاری است چرا که حداقل تجربه کسب میکنم و شاید بتوانم روزی روی پای خودم بایستم. کم کم عاشق کار شدم و عشقم را با خلاقیت در طراحی فضای سبز به کسانی که در این کار بودند نشان دادم. این شد که از طرف شهرداری از من خواسته شد به عنوان کارشناس فضای سبز و طراح در این سازمان کار کنم.
این کارآفرین سبز به همین جا اکتفا نکرد و خانهها را با چراغ گل آذین بست. او در این مورد میگوید: وقتی کارم این شد دیگر همه چیز را گل و سبزه میدیدم. دلم میخواست همه جا سبز باشد. شروع به طراحی گیاهان زینتی برای خانهها کردم. اول از خانه خودمان شروع کردم و تا خانه همسایهها و حتی محله پیش رفتم. وقتی دیدم هم سلیقه اش را دارم هم هنرش و از همه مهم تر تجربهاش را به فکر کار کردن برای خودم افتادم. از باغچههای کوچک شروع کردم و کم کم به باغ و حتی به حیاط ساختمانهای بزرگ رسیدم.
در حال حاضر عصرها بعد از کار ثابت در شهرداری، سفارشهایم را پیگیری میکنم و واقعاً راضی ام چرا که اصلا فکر نمی کردم در مدتی به این کوتاهی به چنین درآمدی برسم. تقریبا سه ماه است که کار برای خودم را شروع کردهام، البته در کنار پرورش و طراحی به دوستداران طبیعت آموزش هم میدهم.
از آنجا که گل و گیاه و سبزی و سرزندگی معمولاً مختص بهار است این گمان را به وجود میآورد که شغل مهسا فصلی است اما او با توضیح اینکه این طور نیست ادامه میدهد: درست است که فصل بهار برای من مانند شب عید کسبه بازار است اما در فصلهای دیگر هم کارم رونق دارد چرا که اولاً به هرس گیاهان و شکل و طرح دادن به آنها میپردازم دوم آنکه سعی میکنم با گیاهان زینتی چهار فصل بهار را به خانهها ببرم و در این کار بسیار موفق بودهام.
اما محصول مهسا فرق اساسی با محصولات کسب و کارهای دیگر دارد. چیزی که او میفروشد زنده است و جان دارد بالطبع این تفاوت میتواند تغییرات زیادی در کسب و کارش ایجاد کند.خودش این موضوع را بیشتر مزیت میداند تا یک مسأله و توضیح میدهد: همین زنده بودن است که باعث میشود افراد برای داشتنش درخواست دهند. من معتقدم زنده بودن گیاهان محصولی است که من میفروشم. یعنی هر چه عمر گل، سبزه یا درختی که برای دیگران میکارم و پرورش میدهم بیشتر باشد مشتریهایم رضایت بیشتری خواهند داشت و این هدف هر کسب و کار است.
البته شرایط نگهداری گلها و گیاهان در هر نوعی متفاوت است و شاید این موضوع کار را مقداری سخت کند که هر کاری برای خودش سختیهایی دارد. من برای همه مشتریانم شرح میدهم که غیر از ظاهر گیاهان به محیطی که میخواهند آن را نگهداری کنند توجه داشته باشند. در بعضی مواقع من از باغ، تراس یا هر جایی که مشتریان میخواهند آنجا گیاه را بکارند دیدن میکنم و با توجه به شرایط آب و هوا و خاک آنجا گیاه مناسب را پیشنهاد میکنم. یکی دیگر از مزایای محصول زنده مراحل پرورش آن است. این باعث شده خدمتی که ارائه میدهم تنوع داشته باشد. مثلاً ممکن است مشتری فقط بذر یک نوع گیاه را بخواهد و نیازی به من برای کاشت و پرورش آن نداشته باشد و در حالت دیگر که مورد علاقه من است مشتری درخواست نگهداری تمام مراحل رشد گیاه را میکند. یعنی از وقتی که نهال کاشته میشود تا زمانی که رشد کند. واقعاً هستند کسانی که باغچه کوچک خانهشان را مانند فرزندانشان دوست دارند و از آنها به صورت خاص مراقبت میکنند. حرف زدن با گلها باعث تخلیه روح میشود. وقتی با یک گیاه صحبت میکنید مطمئنید با یک دوست امین که شما را درک میکند درد دل کردید.
مهسا قصد گسترش کارش را دارد و این کار را در گرو ادامه تحصیل میداند. این هنرمند - کارآفرین سبز در این باره میگوید: به تازگی تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم باغبانی گرایش گل و گیاهان زینتی را تمام کردم و قصد گرفتن مدرک دکترا دارم. البته در آزمون شرکت کردم و در مرحله اول این مقطع در رشته علوم باغبانی گرایش پس از برداشت پذیرفته شدم و منتظر مصاحبه هستم. الان که به گذشته نگاه میکنم، میفهمم اگر کار بدون مزد را انجام نمیدادم هرگز به اینجا نمیرسیدم، چرا که همه همکلاسیهایم هنوز هم بیکار هستند به امید اینکه یک شغل با درآمد پیدا کنند.
مشتریان آثار و تولیدات مهسا او را از شبکههای اجتماعی و همچنین شهرت دهان به دهان در بازار پیدا میکنند. او از فکرها و ایدههایی که درباره گسترش کسب و کارش دارد میگوید: دلم میخواهد یک گلخانه مجهز راهاندازی کنم و مطمئنم طی چند سال آینده با پولی که پسانداز و دانشی که در این حوزه کسب میکنم، رویایم را به حقیقت تبدیل میکنم. گلخانه من قطعاً یکی از پیشرفتهترین و مجهزترین گلخانههای کشور در تولید گیاهان زینتی خواهد بود.