از آنجا که تحول دیجیتالی بهعنوان یک مرحله فراگیر و اصلی در سراسر جهان شناخته میشود، بررسی برخی از چالشها و فرصتهای اساسی که مشاغل فعال در این حوزه با آن روبرو هستند، در درجه اهمیت قرار دارد.
از این رو گروه مطالعات اقتصادی پژوهشگاه فضای مجازی در گزارشی به بررسی نظرات ربیع دبوسی که از وی به عنوان یکی از برجستهترین کارشناسان دیجیتال خاورمیانه نام برده می شود پرداخته است.
انقلاب دیجیتالی در مقیاس جهانی رخ داد
بیشک انقلاب دیجیتال در مقیاس جهانی رخ داده است و در این میان این سوال مطرح می شود که شرکتها و کسب و کارها چگونه میتوانند از این فرصت بدیع برای رسیدن به پیشرفت استفاده کنند؟
فناوری اینترنت راه و روش کار، زندگی، بازی و یادگیری ما را تغییر داده است. قدرت و فراگیری اینترنت، امکان انجام بهتر و سریعتر اغلب فعالیتها را به ما داده است. کامپیوترها، تلفنهای همراه، خانهها، خودروها، لباسها، کسبوکارها و حتی شهرها همه در حال اتصال به شبکه جهانی هستند.
انقلاب دیجیتال این پتانسیل را دارد که بازارها را سریعتر از هر نیرویی در تاریخ تغییر دهد و در این میان، سازمانهایی که حرکت به سمت تحولات شغلی دیجیتال را در برنامه کلان خود ندارند، بیشک دچار نوعی عقبماندگی خواهند شد و آنهایی که به جریان دیجیتالسازی پیوستهاند، جریانهای جدید درآمدی و توسعه تجاری بیسابقهای را تجربه میکنند.
انقلاب دیجیتال مشاغل را کارآمدتر می کند
دراین شرایط هنگامی که روند دیجیتالی شدن کامل شود و فناوری مسئولیت اکثر کارها را از مردم بگیرد، شرکتها و مؤسسات باید در مورد چگونگی دستیابی به موفقیت در مقیاس کلان تجدید نظر کنند.
دیجیتالی شدن پتانسیل لازم را برای ایجاد تأثیر پایدار و مثبت در هر حوزهای از جامعه دارد. دیجیتالی شدن، در اصل فرآیند برنامهریزی و در نهایت ساختن یک اکوسیستم پیشرفته و پیچیده برای فناوری اطلاعات است که امکان اتصال، بهرهوری و امنیت بیشتر را فراهم میکند و از این طریق تأثیر مثبت به وجود میآورد.
با انقلاب دیجیتال مشاغل کارآمدتر میشوند؛ مصرفکنندگان تصمیمات آگاهانهتری میگیرند و با روشن شدن تأثیر واقعی فناوری، کل صنایع تغییر میکنند. به این ترتیب از مراقبتهای بهداشتی گرفته تا حملونقل و دیگر حوزههای حیاتی، به سمت روشهای دیجیتالی حرکت کرده و سادهسازی فرآیندها به حذف ناکارآمدیها و ایجاد تجربیات بهتری برای بیماران، مسافران و عموم مردم می انجامد.
استراتژی شرکت ها برای بقا در عصر دیجیتال
بیشک، سازمانها و شرکتها برای تطبیق کامل با تحولات دیجیتال به استراتژیهایی نیاز دارند.
موسسه گارتنر در سال ۲۰۱۵ پیشبینی کرده بود که تا پایان سال ۲۰۲۰، بیش از ۷۵ درصد از شرکتهای جهان به فعالیت در زمینههای دیجیتال روی میآورند یا در فرآیند تغییر سازوکار خود خواهند بود.
حال پس از گذشت ۵ سال درحالیکه بسیاری از سازمانها طرحهای تحول شغلی به سمت دیجیتالی شدن را برنامهریزی یا در دست اجرا دارند اما پیشرفت موجود با شتاب پیشبینی شده انطباق ندارد. بسیاری از کارشناسان، علت این امر را ضعف شرکتها در تغییر راهبردها و کمبود تخصص میدانند.
در عصر حاضر، تقریباً همه بازارها و بخشهای صنعتی در حال گذار از عصر اطلاعات به عصر دیجیتال هستند و سرعت تحولات بیش از گذشته شده است. همه کشورها، شهرها و شرکتها به این درک رسیدهاند که برای بقا و شکوفایی در این دوره جدید باید متحول شوند.
این انتقال به عصر دیجیتال مستلزم تغییرات گسترده در زمینه فناوری، مدیریت سازمانی، فرهنگی و فراتر از آن است. سازمانها باید برای ورود به عرصه رقابت و بقا جسور و شجاع باشند.
اکنون بیش از هر زمان دیگری سازمانها باید فرصتهای لازم برای دیجیتالی شدن را در راستای اهدافشان، بهکارگیرند.
سرعت گرفتن فرآیند دیجیتالسازی و بهروزرسانی، زیرساختهای حیاتی، افزایش تولید ناخالص داخلی کشورها، کاهش هزینهها و ایجاد شغل را سبب میشود و این امکان را فراهم میآورد تا گروهای جدید و متنوعی از کارآفرینان خوشفکر، مشاغل تازهای را در اقصی نقاط جهان ایجاد کنند.
این امر، از سوی دیگر امکان دسترسی و فرصتهای بیشتر برای آموزش حرفههای مبتنی بر فناوری به علاقهمندان در سراسر جهان را محیا میسازد و نتیجه این امر چیزی جز کاهش عمق شکاف توسعهیافتگی کشورها و افزایش سطح رقابت میان آنها نیست. از این رو داشتن یک اکوسیستم دیجیتال مناسب و درست برای دستیابی به هر یک از این موارد ضروری خواهد بود.
مزایای دیجیتالی شدن و اتصال چیست
سازمانها و شرکتهای بزرگ به منظور آمادهسازی خود برای پذیرش تحولات دیجیتال، باید استراتژی تجاری و فناوری اطلاعات خود را متحول کنند، همه سیستمها و فعالیتهای خود را به صورت یکپارچه به اینترنت و جریان دیجیتال متصل سازند و پذیرای آنالیز و تحلیل کارشناسان حوزه فناوری اطلاعات باشند. از سوی دیگر باید فناوریهای خود را بهروز و کارآمد نگه دارند و سرمایهگذاری کافی و استفاده از متخصصان را مدنظر قرار دهند.
در پایان این فرآیند، مزایای دیجیتالی شدن و اتصال، بیشازحد تصور خواهد بود. بهرهوری اقتصادی بیشازپیش، تجربیات بهتر در زمینه ارائه خدمات، استفاده بهینه از داراییها و چشمانداز شفاف از تجارت آینده، از جمله این مزایا هستند.
با اینوجود، کارشناسان معتقدند که مهمترین عامل به تعویق افتادن تحقق این امر، کمبود نیروی متخصص حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در مقیاس جهانی است و تنها راه عبور از این چالش جذب و آموزش تعداد بیشتری از افراد در رشتههای مربوط به این زمینه است.
بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط، برای دستیابی به مزایای شغلی که از طریق دیجیتالی شدن حاصل میشود، به زیرساختهای شبکهای قابل اتکا و ایمن نیاز دارند. آنها باید شبکههای پراکنده و ناهمگون خود را همگرا کرده و با استفاده از تجزیهوتحلیل دادههای پیشرفته، شیوههای نوین رشد و توسعه را در پیش گیرند.
پتانسیل شرکت های خاورمیانه برای ایجاد اکوسیستم هوشمند
در این میان بررسی ها نشان می دهد که شرکتهای خاورمیانه برای ایجاد اکوسیستم هوشمند از طریق دیجیتالسازی زیرساختها، پتانسیل فوقالعادهای دارند. در این مقطع تاریخی، گرچه نیاز به تحول اجباری و مزایای آن بسیار آشکار هستند، اما مسیر بههیچوجه هموار نیست.
سازمانها در پی بهبود سودآوری و کاهش هزینههای خود و همچنین حرکت پرشتاب به سمت استقرار خدمات جدید هستند. شرکتهای کوچک و متوسط برای اینکه بتوانند سرعت کسبوکار را افزایش دهند باید راهحلهایی برای مدیریت و ذخیره دادهها پیدا کنند. شرکتها با اتکا به فناوریهایی چون اینترنت اشیا و هوش مصنوعی، میتوانند انتظار بهرهوری عملیاتی بیشتر، بهبود امنیت، افزایش کارآمدی نظام توزیع، کنترل اطلاعات، تصمیمگیری سریع، فرصتهای شغلی جدید و درآمدهای بیشتری را داشته باشند.
فناوری اطلاعات از جهت فعال کردن دادههای عملی، ایجاد ارتباطات و درآمدهای جدید برای سازمانهای سراسر منطقه خاورمیانه، در کانون توجه قرار گرفته است. با این وجود با توجه به ادامه سرمایهگذاریهای شرکتهای کوچک و متوسط در فناوریهای آینده، بیشک پیامدهای این اقدام، تحول آمیز خواهد بود. شرکتهایی که دیجیتالی میشوند به دلیل گشودن دریچه جریانهای جدید درآمدی، ارائه خدمات بهتر و ایجاد مدلهای عملیاتی جدید که کارآیی و ارزش بالایی دارند، در موقعیت بهتر و متمایزی نسبت به رقبا، قرار خواهند گرفت.
درنهایت اینکه برای حرکت سریعتر و کارآمدتر در عصر انقلاب دیجیتال، شرکتها باید تمرکز خود را روی تجارت در زمینههای ارتباطات، فضای ابری، رسانههای اجتماعی، جمعآوری دادهها و تحلیل اطلاعات، معطوف کنند.
اگر شرکتها از این بسترهای هوشمند استفاده نکنند توانایی حرکت آنها با سرعت، مقیاس و امنیت لازم کاهش مییابد. تحول در همه صنایع با شتاب در حال پیگیری است و موفقیت در این مقطع حساس تاریخی به توانایی شرکتها در ایجاد تحول دیجیتالی و انطباق با ساختارهای جدید فناوری اطلاعات بستگی دارد.
فرصتهای دیجیتالی شدن بسیار زیاد است، اما این فرصتها به دلیل کمبود جهانی نیروی کار متخصص فعال در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات محدود هستند و حل این بحران، تربیت نیروهای فنی خبره در این بخش را میطلبد.