بسیاری از کودکان تصور میکنند به دست آوردن پول، آسان و بدون زحمت است و برای این کار فقط کافی است به دستگاه خودپرداز مراجعه کنند. آنها درکی از اینکه پول از کجا میآید، ندارند. بنابراین در فرآیند آموزشهای مالی، آشنا کردن کودکان با ارزش کار و پول، تعیین هدف، مشخص کردن گامها و سپس انجام اقدامات مورد نیاز برای رسیدن به آن، از اهمیت بسیاری برخوردار است. وقتی صحبت از سواد مالی میشود، منظور فقط آموزش چگونگی افتتاح حساب بانکی و خرج پول نیست؛ بلکه کودکان باید درک درستی از مسائل اقتصادی داشته باشند و تصمیمهای مالی خردمندانه بگیرند.
کتابی که کودکان را با انجام معامله و هنر مذاکره آشنا میکند
آلکسیس اونیل، نویسنده بیست و دومین جلد از مجموعه ۲۷ جلدی داستانهای سواد مالی است. مجموعه کتابهایی که در آکادمی هوش مالی تهیه و توسط انتشارات قدیانی منتشر شده است. این نویسنده آمریکایی در سال ۲۰۰۲ کتاب «بازار کهنهفروشها» را نوشته که کودکان را با موضوعهای مهم مالی از جمله ارزش کار، فروش، چانهزنی و کسب درآمد آشنا میکند.
آلکسیس اونیل، در مصاحبه اختصاصی با آکادمی هوش مالی درباره این کتاب میگوید: «توانمندسازی کودکان در زمینه تعیین هدف، چگونگی دستیابی به آن و البته بخشش از مهمترین موضوعهایی است که «بازار کهنهفروشها» بر آن تاکید دارد. استلا برای اولین بار به همراه پدر و برادرش به بازار فروش اجناس دستدوم میرود. یکی از بزرگترین آرزوهای او شرکت در کلاس بازی و نمایش است و برای تحقق این آرزو به ۱۰ دلار نیاز دارد. سادهترین راه این است که این پول را از والدینش بگیرد. اما او تصمیم میگیرد با فروش جعبه موسیقی مورد علاقهاش در بازار، شهریه این کلاس را تامین کند. در بازار دستفروشان او پدرش را زیر نظر میگیرد و درسهای زیادی درباره چانهزنی و انجام معامله میآموزد.»
این نویسنده داستانهای سواد مالی درباره اهمیت کسب درآمد میگوید: «علاوه بر دریافت پول توجیبی که فرآیند بودجهبندی را در ذهن کودکان سادهتر میکند، مهم است که آنها برای دستیابی به اهدافشان از سایر روشهای کسب درآمد آگاه باشند. مراقبت از خردسالان، کمک در کارهای منزل یا فروش وسایلی که دیگر به آنها نیاز ندارند، از جمله روشهایی است که کودکان را با ارزش کار و پول و مسوولیتپذیری آشنا میکند. درک امور مالی و یادگیری درباره مدیریت پول، تقویت استقلال کودکان را به دنبال دارد. بنابراین میشود گفت کودکان با خواندن این کتاب درباره کار، کسب درآمد، چانهزنی و البته بخشش میآموزند چون در نهایت استلا موفق به فروش جعبه موسیقیاش نمیشود اما آن را با دامنی که در یکی از غرفهها برای فروش گذاشته شده، معاوضه میکند؛ دامنی که احتمالا بعدها در کلاس بازی و نمایش به تن خواهد کرد.»
آلکسیس اونیل ادامه میدهد: «من در کالیفرنیای جنوبی زندگی میکنم و هر هفته یکشنبهها به بازار فروش لوازم دستدوم میروم. این بازار در پارکینگ یک تئاتر قدیمی برپا میشود و اصناف مختلف از صنعتگران و فروشندگان گرفته تا خانوادهها با اجاره غرفههایی در بخشهای مختلف پارکینگ، اقدام به فروش محصولات خود میکنند. سالها پیش کودکانی که به همراه پدر و مادرهایشان برای فروش محصولات و کالاها به بازار میآمدند، توجه مرا جلب کرد. حضور در بازار دستفروشان و مشارکت در فروش، تجربه ارزشمندی برای کودکان است و هنر مذاکره را در آنها تقویت میکند. در عین حال، آنها درک بهتری از مشتری، بازاریابی و ارزش پول پیدا میکنند، مهارتهای اجتماعیشان توسعه مییابد و توان تجزیه و تحلیل دیگران را خواهند داشت. دیدن آن تصاویر مرا تحتتاثیر قرار داد. ماجراجوییهای کودکان در کسبوکار، راهروهای پارکینگ که خورشید در آنها نورافشانی میکرد، بوی خوش غذاهای مکزیکی و تمام اتفاقاتی که در این بازار در جریان بود، مرا بر آن داشت تا در سال ۲۰۰۲، استلا، شخصیت اصلی داستانم را در آن موقعیت تصور کنم و «بازار کهنهفروشها» را بنویسم.»
ضرورت آشنایی کودکان با امور و مسائل مالی
آلکسیس اونیل درباره اهمیت آموزش سواد مالی به کودکان میگوید: «پسانداز مقولهای است که این روزها برای خیلی از بزرگترها سخت و تقریبا غیرممکن شده؛ از سوی دیگر زندگی بسیاری از والدین با قرض و بدهی گره خورده است. از آنجا که رفتار و عادات مالی در کودکان با الگوبرداری از والدینشان ایجاد میشود، صحبت کردن درباره تفاوت نیاز و خواسته، آموزش امور مالی و مدیریت پول به آنها، خواه به شکل مستقیم و خواه از طریق ارائه مثال ضروری است. کودکان باید با اهمیت کسب درآمد، پسانداز و استفاده از آن برای رسیدن به اهدافشان آشنا شوند. با آموزش چنین مهارتهایی میشود آینده کودکان را تضمین و از بسیاری از مشکلاتی که امروز با آن دست به گریبانیم، جلوگیری کنیم.»