"شتابدهندهها" شرکتهایی هستند که در ایدههای جدید سرمایهگذاری کرده و به صاحبان ایدهها کمک میکنند تا بتوانند تعریفی صحیح و نمونه اولیه مناسبی از کالا یا خدماتی که قصد نوآوری در آن صنعت را دارند ارائه دهند.
شتابدهندهها با ساختاری منسجم و مشخص به طور معمول از کسب و کارهای نوپا حمایت میکنند و اغلب به عنوان مسیری برای کوتاه کردن روند توسعهی یک کسب و کار نوپا و به دست آوردن بودجه و سرمایه شناخته میشوند.
نخستین و بزرگترین شتابدهنده مطرح دنیا با نام " Combinator Y " در سال 2005 توسط پل گراهام بل و در کالیفرنیا تاسیس شد و بعدها وی آن را به درۀ سیلیکون منتقل کرد که شرکتهای Airbnb و Stripe از خروجیهای موفق این شتابدهنده بوده است؛ بعد از آن شتابدهندههای فراوانی در سراسر دنیا از جمله در ایران رشد کرده و در حال فعالیت هستند.
89 شتابدهنده در کشور طبق آمار "راستا" رسانه تحلیلی اکوسیستم استارتاپی ایران در حال فعالیت هستند؛ 36 درصد از کل شتابدهندههای کشور شتابدهندههای عمومی هستند و حوزههای فینتک و سلامت بعد از شتابدهندههای عمومی محبوبترین حوزههای فعالیت شتابدهندهها میباشند و متوسط عمر شتابدهندهها نیز در کشور 3 سال است.
موج اولیه تاسیس شتابدهندهها در کشور از سال 1395 شروع و در سالهای گذشته نیز سرعت بیشتری گرفته است؛ از لحاظ تراکم جمعیتی نیز بیش از 60 درصد شتابدهندههای کشور در استان تهران قرار دارند و در غرب کشور نیز شاهد کمترین پراکندگی شتابدهندهها هستیم؛ شتابدهندهها در حوزه عمومی، فینتک، سلامت، آی تی، محیط زیست، نانوتکنولوژی، رسانه و سرگرمی، تولید و ساخت، اینترنت اشیا، استارتاپ استودیو، آموزشی، گردشگری، منابع انسانی، بلاکچین، لایفاستایل، معماری، هوافضا و هوش مصنوعی در ایران تشکیل شدهاند.
تمرکز شتابدهندههای کشور در تهران بزرگترین مشکل اکوسیستم استارتاپی است
اما در این بین مشکلاتی در حوزه شتابدهندهها در کشور وجود دارد که شاخصترین آنها تراکم این شتابدهندهها در تهران است که شاید مشکل بزرگ اکوسیستم استارتاپی در کشور است که در همین راستا جهانگیر آقازاده مدیرعامل یکی از هلدینگهای کشور میگوید: اکوسیستم استارتاپی ایران در یکی دو سال گذشته شلوغ شده است؛ شتابدهندهها در تهران متمرکز شدهاند ولی در شهرهای دیگر حتی شهرهای بزرگی مانند اصفهان یا شتابدهنده وجود ندارد، یا استارتاپها آن را نمیشناسند و از طرفی شتابدهندهها نیز نتوانستهاند این تعداد استارتاپ و استعداد خوب را شناسایی کنند.
وی با اشاره به یکی دیگر از مشکلات بزرگ شتابدهندهها میگوید: از مشکلات دیگری که در شلوغ شدن این اکوسیستم به وجود آمده است، انباشت ایدههای تکراری است؛ در ایران منابع بسیار زیادی وجود دارد که جوانان میتوانند از آن استفاده کنند؛ مردم هم نیازهای بسیاری دارند که هنوز استارتاپها سراغ آن نیازها نرفتهاند، نیازهایی که میتواند مبنای شکلگیری کسبوکارهای زیادی شود.
این مسئله تا جایی پیش رفته است که سورنا ستاری؛ معاون علمی و فناوری رییس جمهوری 2 سال پیش در نخستین نشست شتابدهندهها که در پارک فناوری پردیس معاونت علمی برگزار شد اظهار کرد : شتابدهندهها و استارتاپها باید ایدههای تکراری و کپی شده را کنار بگذارند و سراغ ایدههای جدید در حوزههای مختلف بروند تا موفقیتهای بیشتری را کسب کنند.
30 شتابدهنده فعال واقعی در کشور وجود دارد
به نظر میرسد علیرغم رشد تعداد شتابدهندهها در کشور هنوز این شتابدهندهها با روند کار و وظایف اصلی خود آشنا نیستند؛ "امیر عابدپور" مدیرعامل شتابدهنده آیتک در گفتوگو با تسنیم میگوید: بین 80 تا 100 شتابدهنده در کشور داریم که تعدادی از این شتابدهندهها مجوز ندارند که از مابقی آنها نیز تعداد نهایت 30 شتابدهنده فعال واقعی در کشور داشته باشیم و مابقی اکثراً غیرفعال هستند؛ یکی از بزرگترین مشکلات استارتاپها و شتابدهندهها نیز عدم توجه به ایدههای فناورانه و تمرکز بر روی مسائل عمومی به خاطر راحتی آن است.
"فریدون کورنگی" رئیس نخستین مرکز شتابدهنده کشور نیز با اشاره به همین موضوع در گفتوگو با خبرنگار تسنیم میگوید: ما اولین شتابدهنده بخش خصوصی در کشور بودیم اما بعد از مدتی مشاهده کردیم که کل مملکت را شتابدهندهها فرا گرفتهاند وسوال اساسی اینجاست که چرا این تعداد شتابدهنده به راه افتاده است؛ بعد از تشکیل شتابدهندهها وقتی دیدند این شتابدهندهها کارایی لازم را ندارند، به سراغ تاسیس کارخانه نوآوری رفتند که به یکباره کارخانجات نوآوری در تهران رشد کردند که این 100 درصد آفت است.
شتابدهندهها میتوانند بدون مجوز به فعالیت خود ادامه بدهند
"محمدرضا قبادی" مدیرعامل شتابدهنده نوینتک در همین رابطه در گفتوگو با خبرنگار تسنیم میگوید: کمتر از 20 شتابدهنده فعال در کشور وجود دارد و بسیاری از شتابدهندههای کشور نیز بدون مجوز فعالیت میکنند که آمار درستی نیز از تعداد این شرکتها وجود ندارد اما منع قانونی نیز برای فعالیت آنها وجود ندارد.
وی میافزاید:کار یک شتابدهنده این است که اولاً زیرساختهای آموزشی مناسبی داشته باشد، فضاهایی که در اختیار اینها قرار میدهد، باید محیط غنی باشد و تیمها دسترسی به اطلاعات و دادهها داشته باشند؛ بعد از آن، دسترسی خیلی خوبی به متخصصان حوزههای مختلف داشته باشند و این دسترسی برایشان تسهیل بشود و همچنین باید فرایندهای حقوقی در این استارتاپها حل شده باشد و به هیچ عنوان درگیر بروکراسی نباشند؛ در ایران بسیاری از استارتاپها به شتابدهندهها بدبین هستند و به درستی هم بدبین هستند زیرا که این سرویسها به درستی توسط شتابدهندهها ارائه نمیشوند و دلایل آن نیز بسیار واضح است چراکه شتابدهنده باید قادر باشد تا این سرویسها را فراهم کند و این به این معناست که تیم خود شتابدهندهها باید این توانایی را داشته و این دسترسی به متخصصان حوزههای مختلف را نیز داشته باشند، اما در بسیاری از موارد اینطور نیست؛ از آن طرف تعداد منتورها نیز کم است و بعضاً دسترسی به آنها نیز مشکل است و همه این مشکلات باعث میشود که یک شتابدهنده نتواند به درستی به استارتاپها سرویس بدهد.
علاوه بر موضوعاتی که در این گزارش به آن اشاره شده است نبود نیاز در بازار، تمام شدن سرمایه، تیم نامناسب، عدم توان رقابت و بازاریابی ضعیف نیز از جمله موضوعاتی است که عدم توجه درست شتابدهندهها به این موضوعات و عدم آموزش درست به استارتاپها باعث شکست و ضربه بیشتر استارتاپها خواهد شد؛ اما نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که یک استارتاپ قوی و موفق از دل یک شتابدهنده قوی و موفق بیرون میآید و اگر شتابدهندهها به درستی کار نکنند، قطعاً روند استارتاپها و این چرخه اکوسیستم با مشکل مواجه خواهد شد.