در بخشهای قبلی این سلسله مطالب به شرکتهایی اشاره شد که موفق شدهاند از طریق تمرکز بر مواردی همچون تناسب حداکثری شغل با تواناییها و مهارتهای فردی، ترویج شادکاری و افزایش بهرهوری از طریق ارائه مشوقهای شادیآور به کارکنان، توجه ویژه به سلامت و رفاه کارکنان، یکسان دیدن کارکنان و مدیران در زمان پرداخت حقوق و مزایا، آزادی عمل درباره مرخصی رفتن کارکنان، توجه به علایق خاص مشتریانشان، به چالش کشیدن و برانگیختن تواناییهای کارکنان، محور قرار دادن رعایت اصول اخلاقی همیشه و همه جا، برگزاری جشنهای کاری متعدد، ایجاد حس مالکیت در میان کارکنان، تقویت حس مربیگری کارکنان، هویت بخشی به کارکنان و محصولات، استقبال از مخالفتهای کارکنان و مشتریان، بالاتر بودن حقوق کارکنان نسبت به مدیران، بازخورد نشان دادن سریع و اجباری کردن انتقاد از مدیران، شفافسازی حداکثری، خودمدیریتی کارکنان، جایگزین کردن فرزندان کارکنان پس از بازنشسته شدن آنها، ممنوعیت کار کردن کارکنان در خانه، ایدهپردازی و انتقادات بیمهابا، نترسیدن از شکست و ناکامی در نوآوری و خودی دانستن تمام کارکنان و وفاداری کامل کارکنان به شرکت به موفقیتهای بسیاری دست پیدا کنند. در بخش بیست و نهم این مطلب به فرهنگ سازمانی در شرکت سیلزفورس (Salesforce) اشاره خواهد شد که فرهنگ سازمانی موفقی را شکل داده که در نتیجه آن تمام کارکنان شرکت به مانند اعضای یک خانواده عمل میکنند. شرکت سیلزفورس که به عنوان یکی از غولهای دنیای نرمافزارهای ابری در جهان شناخته میشود دارای فرهنگ سازمانی خاصی است که به نظر بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران یکی از مهمترین دلایل پیشرفتهای خیرهکننده این شرکت محسوب میشود.
اگر سری به وبسایت رسمی شرکت سیلزفورس بزنید در بخش فرهنگ سازمانی آن با مفهومی به نام «Ohana»برخورد میکنید که واژهای است از زبان بومیان هاوایی به معنای خانواده بزرگ. مفهوم خانواده بزرگ در شرکت بزرگ سیلزفورس به شکلی تمام عیار و عمیق معنا پیدا کرده است و رابطه شرکت با کارکنان، مشتریان، شرکا و سهامدارانش را تحت تاثیر قرار داده است.
در فرهنگ سازمانی شرکت سیلزفورس، تمام کسانی که در خدمت شرکت هستند یا به نوعی با آن ارتباط دارند به مانند اعضای یک خانواده بزرگ در نظر گرفته میشوند که باید به آنها به طور یکسان و عادلانه توجه داشت و برایشان ارزش قائل شد. مدیران و رهبران این شرکت بر چهار عنصر اصلی فرهنگ سازمانی سیلزفورس تاکید زیادی دارند که عبارتند از: اعتماد، موفقیت مشتریان، نوآوری و عدالت و در این میان چهارمین عنصر یعنی عدالت و برابری از اهمیت بیشتری برخوردار است و در عمل نیز به آن بیشترین توجه شده است به طوری که در شرکت سیلزفورس کمترین شکاف درآمدی بین زن و مرد، سفید و سیاه و افرادی با قومیتهای مختلف به چشم میخورد.
• علاوه بر این چهار عنصر کلیدی، چهار رفتار فردی دارای ارزش فراوانی است که عبارتند از: شفافیت، صداقت، همترازی و مسوولیتپذیری. بر همین اساس شرکت سیلزفورس بهشدت و به هر وسیله ممکن از شکلگیری و گسترش گفتوگوهای باز و صادقانه در میان کارکنان، بین کارکنان و مشتریان، بین مدیران و کارمندان و بین شرکت و سهامداران استقبال و حمایت میکند و به این ترتیب کمک شایانی به تقویت حس تعلق و امنیت در میان تمام کسانی که به نوعی با این شرکت در ارتباط هستندکرده است. یکی دیگر از اجزای فرهنگ سازمانی سیلزفورس، «مدل ۱-۱-۱» نام دارد که بر اساس آن مدیران و کارکنان شرکت میتوانند در صورت تمایل یک درصد از درآمد سالانه خود را به صندوق خیریه که با هدف کمک به کارکنان در مواقع اضطراری تاسیس شده اهدا کنند، یک درصد از سود خالص ناشی از فروش محصولات شرکت به حساب این صندوق واریز میشود و یک درصد وقت مدیران شرکت در هر ماه نیز صرف رسیدگی به امور این صندوق میشود و در اینجا هم میتوان رد پای رابطه حمایتی و خانواده گونه در درون شرکت را مشاهده کرد و تمام کسانی که به نوعی با آن در ارتباط هستند را به مانند اعضای یک خانواده بزرگ در نظر میگیرد و با آنها رفتار میکند.