هتی گرین (Hetty Green) ملقب به ساحره والاستریت، بازرگان و سرمایهدار آمریکایی و ثروتمندترین بانوی آمریکا در «عصر زرین آمریکا» بود. کتاب رکوردهای جهانی گینس از وی با عنوان «خسیسترین فرد جهان» یاد کرده است؛ زیرا وی با آن ثروت عظیم به بخل و ارزانخری شهرت داشت، از خرید لباسهای گران و تهیه آب گرم برای خود سر باز میزد و تنها یک دست لباس داشت که تنها زمانی که کاملا کهنه و نخنما میشد، آن را تعویض میکرد. وی زمانی به عنوان یک سرمایهدار با ثروتی عظیم شناخته شد که تقریبا همه سرمایهداران مرد بودند.
نیویورکتایمز پس از مرگش نوشت: این واقعیت داشت که خانم گرین مسیر حرفهای و شغلی خود را به موضوعی برای کنجکاوی، اظهارنظر و شگفتی بیپایان بدل کرد.
وی با نام خانوادگی پدری هنریتا هاولند رابینسون در ۲۱ نوامبر ۱۸۳۴ در نیوبدفوردِ ماساچوست به دنیا آمد. خانواده ثروتمند وی به شکار نهنگ اشتغال داشته و از کویکرهایی بودند که یک ناوگان بزرگ شکار نهنگ در اختیار داشته و در عین حال در کار تجارت با کشور چین هم بودند. او در ۲سالگی نزد پدربزرگش گیدئون هاولند و عمهاش سیلویا فرستاده شد تا با آنان زندگی کند. در ۱۰سالگی وارد مدرسه شبانهروزی الیزا وینگ در ساندویچ شد. پدرش پس از مرگ گیدئون، رئیس شرکت صید نهنگ آیزاک هاولند شد. او از ۱۳ سالگی حسابداری خانواده را بر عهده گرفت. با مرگ مادرش در ۱۸۶۰، خانهای ۸هزار دلاری (۲۳۰هزار دلار به ارزش امروز) برای وی به ارث گذاشت و در نیوبدفورد هم عمهاش بیش از نیممیلیون دلار سهام به ارزش امروز به وی هدیه داد. پدرش هم در ۱۸۶۵ مرد و ارثیهای برابر با ۱۰۱میلیون دلار به ارزش امروز برایش به جا گذاشت. در ۱۸۶۷ هتی که ۳۳ ساله بود با تاجری مشهور به نام ادوارد هنری گرین ازدواج کرد، با این شرط که ادوارد از تمام حقوق مالی خود از این ازدواج صرفنظر کند و ادوارد نیز پذیرفت. هتی که در یک پرونده مرتبط با وصیتنامه عمهاش، به جعل سند وصیت نامه متهم بود با شوهرش راهی لندن شد؛ جایی که دو فرزندشان به دنیا آمدند. آن دو در ۱۸۸۵ متارکه کردند اما همچنان زن و شوهر قانونی باقی مانده و بعدتر وقت بیشتری را با هم میگذراندند.
هتی گرین در کار خود از راهبرد سرمایهگذاری خلافگرا و وارونه کار پیروی میکرد و به گفته خودش «وقتی چیزهایی ارزانقیمت باشد و خواهان ندارند، من آنها را خریده و نگه میدارم تا قیمتشان بالا برود و در آن زمان مردم دیوانه به دست آوردنشان میشوند. در باور من، راز همه کسبوکارهای موفق در همین نکته نهفته است.» وی در سال ۱۹۱۶ درگذشت.