از سال ۱۹۷۴ تا سال ۲۰۱۵ زمان زیادی گذشته است؛ از روزهایی که محمد یونس در بنگلادش با دیدن فقر مردم به دنبال راهی برای رهایی از چرخهی فقر کرد، تا امروز که انواع فعالیتهای الهام گرفته از کار او در کشورهای مختلف جهان اجرا میشوند و هنوز فقر موضوعی است که همچنان مسالهی مهم بسیاری از جوامع است. محمد یونس ایده خود را با نام کسب و کار اجتماعی به دنیا معرفی کرد. کسب و کار اجتماعی را میتوان یکی از انواع کارآفرینی اجتماعی دانست که با شدت و حدت بیشتری به هدف اجتماعی خود پایبند است.
چند سالی است که اصطلاح کارآفرینی اجتماعی و کسب و کار اجتماعی وارد فضای ایران هم شده است. کسب و کار اجتماعی «دستادست» یکی از اولین کسب و کارهای آنلاینی است که براساس این شیوه و با الهام از محمد یونس در فعالیتهایش تاسیس شده است.
اینجا عدهای دلشان برای هنر بومی کشور میتپد. گروهی که دست به دست هم دادهاند تا نگذارند هنر و صنایع دستی بومی کشور از یاد برود. گروه «دستادست» دو سال است که با همین هدف تاسیس شده است. «فایره درخشانی» مدیر این گروه است که به داد صنایع دستی کشور و توایدکنندگان آن رسیدهاند. فائزه اینگونه داستان «دستادست» را برایمان تعریف میکند: «دستادست یک کسبوکار اجتماعی است که هدف آن به وجود آوردن بازار برای فروش محصولات کسانی است که دسترسی عادلانه یا حتی دسترسی ساده به بازار ندارند. کسانی که در روستاها زندگی میکنند زنان سرپرست خانوار و ... کسانی هستند که ما با آنها همکاری میکنیم. مثلا با دو گروه از زنان روستایی اطراف دریاچه ارومیه که سعی میکنند خیاطی را جایگزین کشاورزی کنند، همکاری میکنیم. یا گروهی از شهر کرمان که برای احیای قناتها زنها کار دستی تولید میکنند. همزمان در شهر با یک سری شرکتها وسازمانهای توانمندسازی هم همکاری میکنیم. در کنلرش با تولیدکنندگان جوان که در خانه کار تولید میکنند هم ارتباط داریم.» درواقع دستادست برای تمام کسانی است که هنر و حرفهای بومی را بلدند اما تجاریسازی آن را بلد نیستند.
برای توانمندسازی زنان کمپین راه انداختیم
البته دستادستیها برای کسانی که خیلی حرفعهای نیستند هم برنامه دارند. «معمولا کسانی سراغ ما میآیند که هنر و صنعتی را بلدند؛ اما در مواردی هم بوده که ما خودمان اقدام به توانمندسازی کردهایم. مثلا زنان روستایی اطراف دریاچه ارومیه خیلی در خیاطی حرفهای نبودند؛ برای همین ما یک کمپین راه انداختیم برای خرید چرخ خیاطی برای این زنان و هم برای آموزش خیاطی. ما با پول جمعآوریشده برای آنها چرخ خیاطی خریدیم و کلاس آموزشی برگزار کردیم. بنا داریم سال آینده در برنامههای خود این را مدنظر داشته باشیم که برای گروههایی که نیاز به آموزش دارند تا حدی نیاز اموزشی آنها را هم برطرف کنیم.»
هدف ما خریدوفروش عادلانه است
ایده اولیه از یک کارآفرین و اقتصاددان بنگلادشی گرفته شده است. «ما کتابهای آقای «محمد یونس» را مطالعه میکردیم. آقای یونس اقتصاددان بنگلادشی است که در کشور خود کسبوکارهای اجتماعی را راه انداخت. این برای ما خیلی الهامبخش بود و تصمیم گرفتیم این کار را در ایران هم انجام دهیم. اولین کاری که ایشان کردند اعتبارات خرد را برای اولین بار در جهان ایجاد کردند؛ یعنی بانکی را تاسیس کردند که به افراد فقیر وام بدون سند ارائه میکرد و به این افراد کمک میکرد که بتوانند خودشان یک کسبوکاری راه بیندازند و آنها را این حلقه فقر و اینکه مجبور بودند محصولاتشان را به رباخوارها بفروشند، بیرون آوردند. با این کار تا سال ۲۰۰۶ حدودهفت میلیون نفر از زیر خط فقر بیرون بیایند. در کنار این یک شرکت دیگر هم راه انداختند که تولید مواد غذایی میکرد برای سو تغذیه کودکان. این ایده برای ما خیلی جذاب بود. ما هم در حیطه صنایع دستی میدیدیم کسانی هستند که محصولاتی تولید میکنند؛ اما قادر نیستند این محصولات را به قیمت عادلانه به فروش برسانند.
یک اتفاق باعث میشود که دستادست متولد میشود. فائزه از این اتفاق میگوید: « من خودم مدیر و طراح سایت بودم. من و عدهای از دوستانم با برخی از این هنرمندان و کارآفرینان به صورت اتفاقی آشنا مشدیم. اول از همه با یک عده ای از خانم ها مواجه شدیم که این ها کوسن میدوختند که در بازار هر کدام به قیمت ۸۰ هزار تومان به فروش میرسیدند؛ اما از این مقدار فقط ۲۶هزار تومان به کسی که آن را میدوخت، میرسید. ما به این فکر افتادیم که شاید بتوانیم کاری کنیم که این نسبت عادلانه باشد و بیشتر درآمد به دست تولیدکننده برسد.» کار از ارومیه کلید میخورد اما به سرعت در تمام کشور طرفدار پیدا میکند. «کل کار از ارومیه شروع شد؛ اما الان همکاران ما در شهرهای مختلف هستند و با گروه های و کارآفرینان ده استان کشور همکاری داریم.»
ما دلال نیستیم!
۸۳درصد دستادستیها خانم هستند و تقریبا گروهی زنانه هستند.اما بزرگترین فرق آنها با بقیه گروهها چیز ذیگری است. «ما محصولات را انبار نمیکنیم. ما از قبل یک جزوه آموزشی میفرستیم که در ان توضیح دادیم که چگونه از محصولات خود عکس بگیرید که کیفیت آن بهتر باشد. عکسها را برای ما میفرستند و ما در سایت قرار میدهیم و هر موقع که مشتری پیدا شد، از آنها میخواهیم محصولات را برای فلان آدرس بفرستند و به همبن دلیل است که هزینه چندانی برای ما ندارد و بیشتر سود به تولیدکننده میرسد. ما واسطه نیستیم. ما فقط برای آنها محصولاتشان را میفروشیم. چون اگر ما محصول را بخریم مجبوریم هزینه انبار پرداخت کنیم و همین باعث میشود مبلغ کمتری به تولیدکننده برسد.»
دستادست سود نمیگیرد
خانم درخشانی میگوید در دستادست افراد حقوق میگیرند نه سود. «ما عملا سودی نداریم. یعنی تعریف کسبوکار اجتماعی این است که سودی به فرد نرسد. اعضای دستادست چون بیشتر به پایداری آن فکر میکردند در این دو سال هیج درآمدی نداشتند. ما اجازه برداشت سود نداریمِ اما اجازه حقوق دادن به کارمندانمان در آینده را داریم که ده درصد از قیمت فروش است. این درصد هم تا الان صرف هزینههای دستادست شده است.»
کار ما کیفیت صنایع دستی را بالا برد
مدیر گروه دستادست میگوید که کار آنها نه تنها از هترمندان گمنام کشور را تشویق میکند که باعث میشود روزبهروز کیفیت کار آنها بالا برود. «یکی از اثرات گروه ما به گفته خود توایدکنندگان این بود که باعث شده دنبال ایدههای نو بروند و کار خودشان را ارتقا بدهند. مثلا یاد گرفتند برای تبلیغات کارشان از شبکههای اجتماعی کمک بگیرند. در زمینه طراحی هم کمک میکنیم که کار خودشان را بهبود بدهند. در زمینه فروش هم که کمک اصلی خود را ارایه میدهیم. ما با ۶ تولیدکننده و به صورت محدود کار را شروع کردیمِ اما الان در آخرین بازارچه ای که برگزار کردیم حدود دو هزار بازدیدکننده داشتیم.»