در این مطلب ترجمه گفتوگویی با رندی زاکربرگ، خواهر مارک زاکربرگ معروف را می خوانیم.
جالب اینجاست که او شش سال در فیس بوک بوده اما در سال 2011 از این غول - شبکه اجتماعی- جدا شده و شرکت خود را راه انداخته است. در گفتوگوی او چند نکته جالب به چشم میخورد که احتمالاً برای مخاطبان هم جذاب باشد، عبارات داخل گیومه اظهارات این کارآفرین است .
یک: «یک بار از یک نفر شنیدم که میگفت تا وقتی که بیشتر از یک بار در روز از ترس یا نگرانیهایی که به خاطر کارتداری تهوع نگیری، یک کارآفرین واقعی نمیشوی»: این یعنی دنیای کارآفرینها سایه روشنهای خود را دارد و برخلاف آنکه برخی از شومنها و کتابهای شبه کارآفرینی تبلیغ میکنند، ورود به دنیای کارآفرینی کار هر کسی نیست و شخصیت و ویژگیهایی باید داشت تا زیر تلاطمهای این دنیا ویران نشده و تاب آورد. گفتن این عبارات ناامید کردن جوانها برای ورود به دنیای کارآفرینی نیست، بلکه تذکر این نکته است که واقع بین باشیم وگرنه با سرخوردگی قابل لمسی مواجه خواهیم شد.
دو: «نخستین رئیسی که داشتم ظالمانهترین و بدترین کارها را انجام میداد. کارمندهای تازه وارد را جلوی باقی اعضای تیم تحقیر میکرد، حتی یک بار به من گفت که جلسه 30 دقیقه دیرتر از وقتی که مشخص شده بود شروع میشود فقط برای اینکه مرا جلوی آن جمع توبیخ کند. او به من درسهای زیادی در این مورد داد که با همکارانم نباید چه رفتاری کنم. در مقابل وقتی با شریل سندبرگ کار میکردم اعتماد به نفسم بیشتر شد چون کار کردن با او جوری بود که به تو اعتماد به نفس میداد. شریل به من یاد داد که هیچ وقت برای بیان نظراتم نباید از کسی اجازه بگیرم»: در این جا رندی زاکربرگ به یک نکته جالبی اشاره میکند که نمونههایی از آن در فرهنگ ایرانی هم هست، اینکه گاهی تعلیم از نقطه تاریک ماجرا آغاز میشود یا همان آموختن ادب از بیادبان. او در فرازی از این گفتوگو تعریف میکند که چطور وقتی در برابر یک رئیس غیر منطقی و عقدهای قرار گرفته، تصمیم گرفته است که مثل او رفتار نکند، به عبارت دیگر کارآفرین حتی از نقاط منفی و تاریک هم به نفع خود سلاح میسازد تا برای مقابله با موانع از آن استفاده کند، همچنان که قدردانیاش را در برابر رؤسای قدردان، پنهان نمیکند و نقش آنها را در پیشرفت کاری و بازیابی اعتماد به نفساش برجسته میسازد.
سه: «وقتی مشغول مصاحبه هستید، دنبال متقاضیانی باشید که با نوآوری پیش شما آمدهاند و با اشتیاق زیادی به سؤالهایتان پاسخ میدهند، علاوه بر این باید مطمئن شوید آدمهای جدیدی که استخدام میکنید با شرایط کاریتان متناسب هستند و میتوانند با تیم شما هماهنگ شوند. فقط به اخلاق کاریشان توجه نکنید و اینکه چه کمکی میتوانند به کسب و کار شما کنند، بلکه باید پاسخهایشان را بهعنوان دریچهای برای پی بردن به شخصیت و نگرش شخصیشان در نظر بگیرید»: باز هم اشاره به گوشهای از دشواریهای یک استخدام خوب و تأثیر آن بر فضای کسب و کار یک کارآفرین. وقتی با کسی درباره استخدام مصاحبه میکنید به چه ریزه کاریهایی باید دقت کنید؟ این جا یک نکته دقیق از زبان این کارآفرین مطرح میشود؛ قبل از اینکه در مصاحبه به این فکر کنید که این فرد چه کمکی به کسب و کار من خواهد کرد از پاسخهای او دریچهای برای نزدیک شدن به شخصیت و نگرش او بسازید. در واقع به جای اینکه مدام به کسب و کارتان در مصاحبه فکر کنید و دریچهها را به سمت شناخت طرف مقابل ببندید، خلاقانهتر رفتار کنید چون این رفتار خلاقانه در نهایت به نفع کسب و کار شما تمام خواهد شد.