0  |  3

بانوی کارآفرین؛ به ناامیدی فرصت جولان ندادم

بانوی کارآفرین؛ به ناامیدی فرصت جولان ندادم

سلامتي، نعمتي است که کسي قدردان آن نيست، مگر زماني که پاي مصيبتي يا بيماري‌اي به ميان بيايد. البته عکس‌العمل بيشتر افراد نااميد شدن است، اما هستند افرادي که نه‌تنها به نااميدي فرصت جولان نمي‌دهند، بلکه در اوج مشکلات و نااميدي‌ها راه تازه‌اي را در پيش مي‌گيرند؛ راهي که بعد از مدتي راه‌گشاي افراد ديگر مي‌شود. از سوي ديگر در دنياي امروز براي پيشرفت کشور بايد از ظرفيت‌هاي همه افراد استفاده کرد و چرخ اقتصاد را به گردش درآورد. ديگر معلوليت و ناتواني دليلي براي بي‌کاري و مصرف‌کننده بودن صرف نيست. اگرچه هنوز در جامعه ما بسياري از معلولان نمي‌توانند براي خود و جامعه‌شان مفيد باشند، اما هستند معلولاني که با تلاششان در حرفه‌اي که مي‌آموزند، سرآمد مي‌شوند. فريبا معصومي 31ساله با وجود بيماري راشيتيسم که جز چشمان و سرانگشتان و مچ دست، تمام اندامش را اسير کرده، يکي از همين افراد است. دختري که ميل بافتني و کلافي کامواي رنگي سال‌هاست با او انس گرفته است تا ببافد و بفروشد و در نمايشگاه‌ها هنرش را عرضه کند. در ادامه قصه فريبا را مي‌خوانيم.

عروسکها از دختربچهها و بازيهايشان خاطرات زيادي به سينه دارند و دستکشهاي رنگي، بهانههاي خوبي هستند براي از ته دل خنديدن. خاطرهبازي شما و عروسکها از کجا شروع شد؟

من هم همانند همه بچهها از ديدن رنگها و کشيدن نقاشي لذت ميبردم. براي همين نقاشي را شروع کردم و بعد از مدتي گلسازي را تجربه کردم، هويهکاري و سرمهدوزي و... نيز براي مدتي باعث سرگرمي من شدند. همه اين تجربيات يک سالي طول کشيد و حالا ديگر 13ساله شده بودم و يک اتفاق مسير زندگي من را تغيير داد. پدر و مادرم قبلا کشاورز بودند، اما با بالا رفتن سنشان نتوانستند اين کار را ادامه دهند. پدر و مادرم زندگي فقيرانه و سختي داشتند. روستايي که ما در آن زندگي ميکرديم، حتي آب لولهکشي نداشت و مادرم بايد بالاي کوه ميرفت و شيلنگي را در مسير آب ميگذاشت؛ مسيري که مادرم ناچار بود هر روز نفسزنان طي کند. گاهي اوقات شيلنگ جابهجا ميشد و او مجبور بود بارها اين کار را تکرار کند. جاده خاکي و نبود بيمارستان باعث شد بعد از ابتلا به سنگ کليه چند ماهي با دردم مدارا کنم.
آنقدر شرايطم وخيم شد که دکترها جوابم کردند. براي مادرم سخت بود من را به دستشويي که خارج از خانه بود، ببرد. اما من از امام رضا(ع) شفايم را گرفتم.20ساله که بودم، مشکلاتي براي مادرم پيش آمد و پدرم ناچار شد تمام زندگيمان را براي درمان مادرم بفروشد. زماني ما حتي يک 200توماني هم نداشتيم. 26ساله بودم که مجددا مادرم سکته کرد و يک طرف بدنش کامل فلج شد. به دليل بستري شدن مادرم در بيمارستاني در تهران حدود دو ماه از مادرم دور بودم. اين مدت زندگي برايم بسيار تلخ و سياه شده بود. روزي خواهرم دو کلاف کاموا برايم خريد و يک دستگيره ساده بافتم و آن را 1500تومان فروختم.
آن زمان 1500تومان پول يک کلاف کاموا بود. همين 1500تومان جرقهاي در دلم زد و دوباره کارم را ادامه دادم. باز هم کلاف خريدم و دستگيره بافتم و فروختم تا اينکه پولم 50 هزار تومان شد و همه آن را دادم و کلاف کاموا خريدم و کلي وسيله بافتم و به بهزيستي فومن رفتم. بارها به بهزيستي رفته بودم و درخواست کمک داده بودم، اما هميشه پاسخ ميشنيدم که جوانان سالم بيکار هستند و براي معلولان اصلا کار نيست و هيچ پيگيرياي نميکردند. نامهاي را به مديرکل بهزيستي فومن دادم و چند روز بعد با يک مينيبوس به خانه ما آمدند. همه کارهاي من را خريدند و حدود 300 هزار تومان درآمد کسب کردم. مديرکل بهزيستي فومن به من گفت در آينده نمايشگاهي دارند که حتما من را به آنجا دعوت خواهند کرد. من هم با 300 هزار تومان کلي وسيله بافتم و در نمايشگاه به فروش رساندم و همينگونه گذشت و به اينجا رسيدم.
آيا طي اين سالها شما حامياي داشتيد تا بتوانيد راحتتر مسير را پشت سر بگذاريد؟
منبع درآمد من از فروش محصولاتم به دست ميآيد. مردم اين منطقه خودشان وضعيت مالي مناسبي ندارند. من نياز دارم در يک مکان عموميتر يا نمايشگاههاي صنايع دستي غرفه کوچکي داشته باشم تا مردم از من خريد کنند. من حتي حاضرم با اين شرايط جسميام هر جاي ايران که باشد، بروم و هنرم را به مردم عرضه کنم، اما متاسفانه از من حمايتي نميشود. من حتي حاضرم در شهرهاي مختلف کلاسهاي آموزشي براي افراد معلول و سالم برگزار کنم، اما بايد شرايط آن مهيا شود. حتي بعد از آموزش آنها حاضرم آثارشان را به فروش برسانم. من نه ميخواهم و نه قبول ميکنم به من کمک مالي شود. هيچگاه خواسته من اين نبوده. فقط ميخواهم از من حمايت شود و غرفهاي در نمايشگاههاي دائمي يا فصلي و دورهاي صنايع دستي به من بدهند. همه فکر ميکنند افراد معلول انسانهاي پرتوقعي هستند و فقط از دولت کمک ميخواهند.
اما واقعا اينگونه نيست. ما فقط ميخواهيم حمايت شويم، حمايت معنوي. حمايت به اين شکل که منِ کارآفرين جايي براي فروش محصولاتم داشته باشم. اين کمک بهتر است يا من دستم را جلوي مردم دراز کنم و بگويم لباس ندارم، غذا ندارم و... من با حمايتهاي مردم به اينجا رسيدهام. مردم از افرادي مثل من بسيار حمايت ميکنند و قدر هنر ما را ميدانند. يک بار به اصفهان و هشت بهشت رفتم. همان روز در جمع مردم گفتم زماني که داشتم براي عروسکهايم دست و پا ميبافتم، با خودم گفتم اي کاش اينجوري که من دارم براي عروسکها دست و پا ميگذارم، خداوند هم اين نعمت را به من عطا کند. همين حرف من باعث شد تمام عروسکهايم فروش برود. البته مدير توسعه کسبوکار و خدمات حوزه اشتغال سازمان خدمات اجتماعي شهرداري تهران حامي خوبي براي من بودند و فضايي در دانشکده کارآفريني تهران براي به نمايش گذاشتن آثارم به من دادند.

به نظر شما چرا از هنر دست شما استقبال ميشود؟

شايد بخشي از آن بهخاطر معلوليت باشد. شايد اگر همين توانايي را داشتم اما سالم بودم، ارزشي نداشت. چون مثل آنچه من ميبافم، در تمام ايران هست و هنرمندان بسياري اين آثار را ميبافند. اما دليل اينکه مردم از آثار من استقبال ميکنند، به دليل شرايطي است که دارم. اينکه با وجود محدوديتهاي بسيار روي پاي خودم ايستادهام. من اينجا هستم تا هم به معلولان و هم افراد سالم که نااميدند، بگويم انتظار نداشته باشند کسي به آنها کمک کند. بايد دست روي پاي خود بگذارند، بلند شوند و آينده خود را بسازند.

با تمام مشکلاتي که سالها با شما همراه بوده، نااميدي توانسته جايي براي خود دستوپا کند؟

من هم مثل همه آدمها نااميد شدهام، اما شايد تفاوت من با افرادي که نااميد ميشوند، اين است که من به نااميدي فرصت ندادم. راهي که امروز به زندگي من رنگوبوي ديگري داده، درست در اوج نااميدي پديدار شد. درواقع من با فرصت ندادن به نااميدي راهحل را يافتم و از آن زمان سالها ميگذرد و خدا را شکر ديگر نااميدي با من غريبه است و راه خانهام را فراموش کرده است.

شما توانستيد با هنرتان شغلي براي خود دستوپا کنيد. درواقع کارآفريني داشتهايد. اين کارآفريني توانسته براي کسي اشتغالزايي کند؟

طي پنج سال اين هنر را به 50 نفر آموزش دادهام و در حال حاضر 15نفر با من همکاري دارند. البته اگر بتوانم سرمايه يا حمايتي داشته باشم، حتما کارم را وسعت ميدهم و براي افراد بيشتري اشتغالزايي خواهم داشت. در اطراف من آدمهاي زيادي وجود دارند که از نظر مالي مشکلاتي دارند و اگر روزي بتوانم، حتما براي همه آنها کاري خواهم کرد؛ کاري که به مرور بتوانند روي پاي خود بايستند و همانند من روزي حلال سر سفره خود ببرند.

تا به حال از وام و تسهيلات بانکي استفاده کردهايد؟

بله. من براي ادامه و گسترش کارم از تسهيلات بانکي استفاده کردهام و در حال حاضر هم اقساط آن را پرداخت ميکنم. خدا را شاکرم که توانستهام طي پنج سال گذشته مغازهاي براي آموزش خانمها تهيه کنم و حالا خانهاي براي خودمان داريم. من قبل از اين پنج سال تنها به نداشتههايم ميانديشيدم و ضعفهايم برايم بزرگ به نظر ميرسيدند. اما حالا ديدگاهم به زندگي تغيير کرده و تنها داشتهها را ميبينم. اين نگاه زيباتر است و همه ما بايد آن را بياموزيم و به کار بگيريم.

از تبليغات براي فروش محصولاتتان بهره ميبريد؟

در ابتداي کار چيزي از تبليغات نميدانستم و مشتريانم بيشتر مردم محله و همسايهها بودند. اما به مرور به اهميت تبليغ پي بردم و فهميدم ميتواند روي ميزان فروشم تاثير بگذارد. با پرسوجوهايي که داشتم، فهميدم ميتوان در اينترنت تبليغات داشت. در حال حاضر کساني که به صورت حضوري محصولات من را ميبينند، برايم تبليغ ميکنند. همينطور مسئولان نمايشگاهها نمونه کارهايم را در اينترنت و تلگرام ميبينند و به من غرفه رايگان ميدهند تا بتوانم محصولاتم را بفروشم.

براي جذب مشتري بيشتر چه راهي را در پيش گرفتهايد؟

خوشرفتاري و محصول باکيفيت دست مشتري دادن بهترين راه جذب مشتري است. محصولات من با اينکه کار دست هستند، قيمت مناسبي دارند و خريداران هم از کيفيت و هم قيمت راضي هستند.

نگاهتان به آينده چگونه است؟

حتما روزهاي خوبي براي همه خواهد بود. بايد به همه چيز مثبت نگاه کنيم و تنها به داشتههايمان فکر کنيم. اگر حمايت شوم، در آيندهاي نهچندان دور به افراد زيادي آموزش خواهم داد. اميدوارم در آينده به آرزويم که تعليم معلولان است، برسم تا آنها نيز بتوانند براي خودشان درآمدي داشته باشند؛ درآمدي از دسترنجشان.

با عضویت در بیزنگار می توانید به بیش از 500 مقاله و ویدیو آموزشی و کاربردی به صورت طبقه بندی شده و به رایگان دسترسی داشته باشید.

درباره مدل کسب و کار، طرح کسب و کار، استارتاپ ناب، بوم ارزش پیشنهادی، خلاقیت و نوآوری، کارآفرینی کودکان، کارآفرینی زنان، کارآفرینی سازمانی، کارآفرینی اجتماعی، کمینه محصول پذیرفتنی، ایده پردازی و تجارب کارآفرینان موفق و شکست خورده بخوانید و ببینید.

عضویت سریع و رایگان

منبع: بنیاد ملی نخبگان
مطالب پیشنهادی:
درباره مدیراینفو

مدیراینفو ارائه دهنده تازه‌ترین اخبار و رویدادها، مطالب مفید، کاریکاتور، اینفوگراف و ویدیوهای کاربردی در حوزه کارآفرینی است؛ با عضویت در مدیراینفو می‌توانید به بیش از ۵۰۰ مقاله و ویدیوی آموزشی در حوزه‌های مختلف و به صورت طبقه بندی شده و رایگان دسترسی داشته باشید. (برای عضویت کلیک کنید)

ارتباط با ما

 تهران، ولنجک، ساختمان واحدهای فناور دانشگاه شهید بهشتی، طبقه منفی 2، واحد 216

 +98-21-22411360
 info [at] modirinfo.com