در روز چند ایدهی کسب و کاری به ذهنتان خطور میکند؟ کارآفرینان معمولا وقتی از خواب بیدار میشوند چند ایدهی جدید دارند. آنها در طول روز به ایدههایشان علاقهمند میشوند. در نهایت شب که به رختخواب باز میگردند نقشه میکشند تا از فردا ایدهشان را اجرایی کنند و ... شکست بخورند! شادی و هیجانی که هنگام یافتن ایدهای جدید به سراغ کارآفرینان میآید یکی از مهم ترین عوامل شکست آنهاست. کارآفرینان با تجربه میدانند که هر ایدهای ارزش دنبال کردن ندارد. آنها عاشق ایدههایی می شوند که از جنس فرصت هستند. و یک فرصت چه زمانی ارزش دارد؟ وقتی که بشود به سودآور بودن آن امید داشت.
در ادامه 7 سوالی را که مایک کوچ، کارآفرین موفق، در مواجهه با ایدههای کسب و کاری میپرسد بیان می کنیم. به عقیده او اگر تعداد پاسخهای منفی شما به سوالهای مطرح شده خیلی زیاد باشد بهتر است قید ایده را بزنید.
1. این کسب و کار با سبک زندگیتان تناسب دارد؟
ما زندگی نمیکنیم تا کار کنیم، بلکه کار میکنیم تا زندگی کنیم. با این حال خیلی از کارآفرینان خلاف این نظر را دارند. آنها عاشق کارشان هستند و به نوعی با آن ازدواج کردهاند تا همیشه کنار هم باشند. برای چنین اشخاصی کار همه چیز است. چنین کارآفرینان معمولا کسب و کارهای موفق در سطح ملی و جهانی دارند; مانند فیسبوک،اپل،گوگل و امثال آنها. اما خوشبختانه بسیاری از کسب و کارها هستند که به موسسشان فرصت زندگی کردن هم میدهند. اگر دوست دارید از همهی جنبههای زندگیتان بهره ببرید، هنگام مواجهه با ایدهای جدید از خودتان بپرسید: آیا باید تمام وقت و انرژی خود را صرف اجرایی کردن ایدهام بکنم و یا زمانی هم برای استراحت و تفریح باقی میماند؟
2. تقاضایی برای محصولتان وجود دارد؟
ایجاد محصول جدید سخت است اما سخت تر از آن ایجاد نیاز برای محصول است. فرآیند ایجاد نیازی که تا قبل از آن وجود نداشته بسیار آهسته، پرهزینه و دشوار است. با این حال گاهی هم ارزشش را دارد. اپل یکی از کمپانیهایی است که در این زمینه بسیار موفق عملکرده است. این موضوع به این بستگی دارد که شما چقدر توانایی استیو جابز شدن داشته باشید.
3. ارزش پیشنهادیتان منحصر به فرد است؟
این ایده تا به حال به فکر هیچکس نرسیده است؟ خب شاید شما اینطور فکر کنید ولی احتمال چنین چیزی بسیار کم است. یعنی اینکه ایدهی تازه نفستان به احتمال زیاد جایی در گوشهای از این کره خاکی در حال اجرایی شدن است. یا اینکه تا به حال اجرایی شده و شما بیخبرید. ناراحت نباشید. این افراد سد راه شما نیستند آنها فقط رقیبتان هستند. اگر ارزش پیشنهادی منحصر به فردی داشته باشید نیازی نیست نگران رقبا باشید.
4. بازاریابی دیجیتالی میتواند به رشد کسب و کارتان کمک کند؟
اینترنت و شبکههای اجتماعی فقط برای بازی و سرگرمی نیستند. زمانی که شما در حال خندیدن به جوکی در تلگرام هستید افراد زیادی در تلاشند تا به وسیله همین شبکهها کسب و کارشان را توسعه دهند. این یک صحبت جدی است. اینترنت یکی از ارزانترین و سریعترین کانالهای تبلیغاتی دنیای امروز است. اکر فکر میکنید برای تبلیغاتتان نمیتوانید روی کمک اینترنت حساب کنید، در آینده بازاریابی محصولتان بسیار دشوار خواهد بود.
5. میتوانید روی فروش کسب و کارتان حساب کنید؟
کسب و کارهای کوچک و موفق ایجاد میشوند، رشد میکنند و زمانی که به بلوغ برسند توسط شرکتها و سازمانهای بزرگ خریداری میشوند. فکر میکنید ایدهی شما هم این قابلیت را دارد؟
6. از اجرایی کردن ایدهتان لذت میبرید؟
تا به حال کارمند بودهاید؟ کارمند بودن معمولا یکی از کسل کنندهترین شغلهاست گرچه پول زیادی در بیاورید. دلیلش را همه میدانیم; جذاب نبودن کار. در دنیای کسب و کار هم همیشه و همهجا حرف بر سر پول درآوردن است. پول محرک مهمی برای راه اندازی هر کسب و کاری است ولی این همه ماجرا نیست. اگر قرار است برای اجرایی کردن ایدهتان هر روز و هر هفته ساعتهای زیادی وقت صرف کنید باید از این کار لذت ببرید. کارآفرینی در واقع دنبال کردن علاقه واقعیتان است. اگر لذت و هیجانی در کار نباشد بهتر است همان راه بی دردسر کارمندی را در پیش بگیرید.
7. صبرتان زیاد است؟
بیل گیتس همیشه بیل گیتس بوده است اما همیشه ثروتمند نبوده. بیل گیتس و بقیهی کارآفرینان موفق راه دور و درازی را طی کردند تا به این جا رسیدند. بعضی افراد خیلی عجول هستند و اگر در مدت کوتاهی نتیجهی مطلوبی کسب نکنند به سرعت ناامید و دلزده میشوند. خلاصه اینکه اگر شما هم شش ماهه به دنیا آمدهاید یا باید تغییر کنید یا قید کارآفرینی را بزنید. بیشتر کسب و کارها سالها به زمان نیاز دارند تا به موفقیت برسند.
فرق کارآفرینان با افراد دیگر چیست؟ شاید بگویید که آنها خیلی کار میکنند. درست است. اما مهمترین وجه تمایز کارآفرینان در ویژگی های شخصیتیشان است. کارآفرینان ویژگیهایی دارند. خلاق، جسور، ریسک پذیر و خیلی چیزهای دیگر. اما علاوه بر اینها آنها با خودشان صادق هستند. وقتی که ایدهای ارزش دنبال کردن را ندارد هرچند که به آن علاقهمند باشند، آن را کنار میگذارند و به راهشان ادامه میدهند.
برگرفته از entrepreneur