رئیس کارآفرین مسئول مدیریت پورتفولیوی(سبد سهام) کارآفرینانی خواهد بود که با ارزش های پیشنهادی و مدل های کسب و کار جدید آزمایش می کنند.
او کسی است که برای رسیدن به اهدافی که در ادامه مطرح می شود مشتاقانه ریسک های حساب شده را می پذیرد.
- ساخت آینده ی شرکت:
رئیس کارآفرین مسئول توسعه ی ارزش های پیشنهادی و مدل های کسب و کار جدید برای رشد آینده ی شرکت است.
- راهنمایی تیم خاصی از کارآفرینان و پشتیبانی از آنها:
رئیس کارآفرین و تیمش به دنبال ارزش های پیشنهادی و مدل های کسب و کار برای یافتن فرصت های رشد می گردند و آنها را اعتبارسنجی می کنند. این یعنی مدیریت کارآفرینانی که می توانند روندها و رفتارهای بازار را هدایت نمایند.
- طراحی فضایی برای ابداع:
رئیس کارآفرین مسئول ایجاد زیستگاهی برای آزمایش، شکست و یادگیری خودش و تیمش است. این کار، فرهنگی است که در آن، ایده ها را می توان تست نمود. رئیس کارآفرین باید از فرهنگ، فرایندها، مشوق ها و معیارهایی که در این فضا ایجاد می شوند را حمایت کند.
- معرفی حسابداری نوآوری:
رئیس کارآفرین باید فرایند جدیدی را توسعه دهد که پیشرفت موجود در ساخت کسب و کارهای جدید را بسنجد و مشخص شود که این آزمایش ها چگونه به تیم کمک می کنند تا یاد بگیرد چگونه ریسک را کاهش دهد و به سمت جلو حرکت کند.
- مشارکت با مدیرعامل و توسعه این مشارکت:
رئیس کارآفرین با مدیرعامل کار می کند تا تضمین کند که منابع و دارایی هایی برای تایید اعتبار ایده ها یا رد آنها وجود دارد. رئیس کارآفرین مسئول ایجاد مشارکت برای بررسی پیشرفت و به اشتراک گذاری ایده های جدید است.
- گزارش مستقیم پیشرفت به رئیس اجرایی هیئت مدیره:
رئیس کارآفرین برای مدیرعامل یا در کنار CTO، CIO و CFO کار نمی کند. این نقش ها موظف هستند کسب و کار موجود را در وضعیت مناسبی حفظ کنند. اگر رئیس کارآفرین به مدیر عامل گزارش دهد، مدیرعامل می تواند ایده های بالقوه را رد کند تا منابع را ذخیره کرده و از شرکت در برابر شکست محافظت نماید.
احتمالا می پرسید: اصلا نقش رئیس کارآفرین، واقع بینانه است؟
قبول دارم که این کار واقعا سخت است ولی غیرممکن نیست. مهم است که مدیرعامل و هیئت مدیره به این تشخیص دست یابند که برای ابداع آینده، باید کسی در همان سطح وجود داشته باشد.
سوال واقعی این است که: آیا واقع بینانه است فقط یک شخص این نقش را تصاحب کند؟
"تیم رویایی نوآوری":
در تیمی که رئیس کارآفرین باید بسازد، این نقش های کلیدی مسئول مدیریت اکتشاف ارزش های پیشنهادی و مدل های کسب و کار جدید هستند. آنها با یادگیری و آزمون روزانه سر و کار خواهند داشت.
- مدیر ارشد پورتفولیو:
مدیر ارشد پورتفولیو باید تضمین کند که شرکت به دنبال طیفی از فرصت ها و مدل های کسب و کار است که رشد آینده را ایجاد خواهند کرد. برخی از آن فرصت ها پر از ریسک و برخی کم ریسک خواهند بود. این وظیفه ی مدیر ارشد پورتفولیو است که تضمین کند یک پورتفولیوی گسترده وجود دارد. این شخص باید محیطی که شرکت در آن کار می کند را درک نماید و سپس باید پورتفولیو را با آن محیط تطبیق دهد تا شرکت موقعیت خوبی برای آینده پیدا کند.
- سرمایه گذار ارشد خطرپذیر:
این شخص بودجه را اختصاص داده و دوره های تامین مالی را مدیریت می کند و بیشترین ارتباط را با کارآفرینانی که آزمایش ها را انجام می دهند دارد. همچنین سرمایه گذاران فرشته خو را برای تامین مالی آزمایش های اولیه و ارزان فراهم خواهد کرد. وقتی آزمایش ها با موفقیت انجام شدند و شواهد و مدارکی به دست آمد سرمایه گذار ارشد خطرپذیر پول بیشتری را سرمایه گذاری خواهد کرد.
- افسر ارشد ریسک:
برخی آزمایش هایی که تیم انجام خواهد داد ممکن است برای برند ضرر داشته و تبعات قانونی به همراه داشته باشد. مسائل حقوقی می تواند محدودیت بزرگی برای آزمایش در شرکت باشد. افسر ارشد ریسک، نقشی است که به کارآفرینان کمک خواهد کرد درک کنند چطور بدون قرار دادن شرکت در معرض ریسک، آزمایش های خود را انجام دهند.
- سفیر ارشد داخلی:
این شخص از هر چیزی که در هر دو طرف شرکت می گذرد خبر دارد و از تمام منابع، فعالیت ها، و اختراعاتی که در بازوی اجرایی سازمان وجود دارد آگاه است. سفیر ارشد داخلی، تضمین می کند که رئیس کارآفرین و تیم، با مذاکره در مورد دسترسی به عناصری مثل کاربران، نیروی فروش، برند و مهارت های آن، از نقاط قوت شرکت موجود بهره مند شوند. این نقش، پیوند بین شرکت موجود و شریک ابتکاری آن است.
- کارآفرینان:
کارآفرینان، کسب و کارها را می سازند و هر یک به عنوان رهبر کسب و کاری خاص، مسئول آزمایش آن هستند. این نقش، می تواند قوی تر از نقش مدیر محصول قانونی شما باشد: آنها کارآفرینان واقعی با انگیزه های روشن هستند و سهمی در شرکت دارند.
این ساختار سازمانی جدید، به این خاطر نیست که مدیران بیشتری ایجاد کنیم. فضای نوآوری تحت فرمان رئیس کارآفرین، بسیار متفاوت است به طوری که برای اداره کردن آن به مجموعه ی مختلفی از افراد نیاز دارید.
ایجاد و حفظ فرهنگ نوآوری:
شرکت هایی که توسط کارآفرینان اداره می شوند معمولا می توانند خودشان را مجددا بازآفرینی نمایند. به همین خاطر مهم است که رئیس کارآفرین، حافظ فرهنگ نوآوری باشد. هرچند دستیابی به سازمان دوجانبه امری دشوار است، ولی تعدادی نمونه ی کلیدی وجود دارند که به عنوان مرجع می توانیم به آنها مراجعه کنیم. آمازون یکی از آنهاست.
تمایل به شکست، یکی از صفات فرهنگ نوآوری است. سایر صفات آن عبارتند از وسواس مشتری، صبر برای تفکر طولانی مدت، و مهم تر از همه، اشتیاق به اختراع و پیشگام شدن. یک فرهنگ اجرایی، چیز بدی نیست و برای مقیاس بندی و بهبود مدل کسب و کار معتبر و شناخته شده بسیار مهم است، ولی صفات فرهنگ نوآوری را نخواهد داشت. فرهنگ های اجرایی به مراتب کمتر آزمایش می شوند و به جای عدم قطعیت، در شرایط اطمینان و قطعیت کامل کار می کنند و روی کارایی و پیاده سازی تمرکز دارند.
شرکت های بزرگ اغلب قربانی اختلال هایی می شوند که توسط شرکت های جدیدتر و کوچک تر در بازار ایجاد می شود، زیرا این شرکت های کوچک تر در فرصت ها بسیار کند عمل می کنند و تا حد زیادی بر موفقیت موجود تمرکز دارند. از مزیت های شرکت های بزرگ این است که به بودجه ها، دارایی ها و منابع موجود که می توانند جستجوی فرصت های آینده را تقویت کنند، دسترسی داشته باشند.
در شرکت های امروزی با ساختارهای سازمانی قدیمی که عمدتا بر برتری در اجرا و رشد افزایشی تمرکز دارند، نمی توان رشد متحول کننده را شاهد بود. ساختار شرکت های قرن 21 ام باید دوجانبه باشد و بدین منظور به مدیرعاملی نیاز است که از مدل مستقر کسب و کار(یا مجموعه ای از مدل های کسب و کار) بهره برداری کرده و آن را بهبود بخشد. رئیس کارآفرین، به عنوان فردی که حامی طرح های نوآوری رشد (یا مجموعه ای از نوآوری ها) و فرهنگ موردنیاز آن است، دستور می گیرد.
برگرفته از سایت blog.strategyzer.com