هجده سال پیش دچار بیماری پوستی شد، نتوانست به کار در شرکت محل اشتغالش ادامه دهد و ناخواسته خانه نشین شد. اما خانه نشینی برایش سخت بود و نمیتوانست دستان پرکار و سر پرمشغلهاش را بیکار ببیند، پس دست به دامان آگهیهای روزنامه شد و رفت سراغ کارهایی که بتواند بدون حضور فیزیکی و در خانه انجام دهد. شابلون زنی و چاپ و بستهبندی را انتخاب کرد. روزگار را با همین کارها سپری کرد تا اینکه دوران نقاهت تمام شد. پایان دوران نقاهت اما برایش شروع تازهای را رقم زد. او حالا تمام فوت و فنهای بستهبندی را یاد گرفته بود، شابلون زن خوبی هم شده بود پس با پیشنهاد دوستانش خودش صاحب کار شد. ابتدا با دوستانش در خانه کوچکشان کار را شروع کردند و الیزابت تعداد پذیرش سفارشها را افزایش داد تا اینکه حجم سفارشها روز به روز بیشتر شد و این بانوی 46 ساله با توسعه نیروی انسانی و اجاره کارگاه فصل جدیدی از کار را تجربه کرد. او شاید برخلاف اکثر زنان و حتی مردانی که چهل سالگی را رد کردهاند عمر را تمام شده و رفته ندانست و 47 سالگی را در کارگاه خود جشن گرفت و این شد آغاز راه کارآفرینی این بانوی ایرانی. الیزابت گریگوریان امروز در 64 سالگی با حضور 400 نیروی انسانی، زن کارآفرینِ مشاغل خانگی زنان است و با تمام وجود بارها جمله «خواستن توانستن است » را بیان میکند. چیزی که در عمل نیز مشق کرده است.
چکیده گفتوگو با این بانوی کارآفرین را میخوانید.
این حرفه را خودت تعریف میکنی، آن هم در خانه
مشاغل خانگی حرفههایی هستند که فرد خودش آن را تعریف میکند و در منزل با مواد اولیهای که خودش تعریف میکند اداره میکند و به نوعی به طور غیررسمی و یک توافق با خود است. در بعد بزرگتر یعنی همان کاری که ما انجام میدهیم شغل توسعه پیدا میکند و به محیطی خارج از خانه کشیده میشود یا به صورت شبکهای از خانهها کار پیش میرود. به عبارتی در مشاغل خانگی خود شما تصمیم میگیرید کاری را انجام دهید و عامل اجبار هم در آن کمتر است.
سن از نظر من فقط یک عدد است
کارم در زمینه چاپ، بستهبندی و مونتاژ است. منظور از مونتاژ هر کاری است که بتوان با دست انجام داد و ماشینآلات هیچ گونه دخالتی در کار نداشته باشند. شاغلین همه زن هستند، سن و تحصیلات برای ما مهم نیست. در میان زنان از سن 18 تا 60 همکار داریم که در منزل یا در کارگاه مشغول به کار هستند. سن از نظر من یک عدد است و هر کس میتواند در هر سنی کار کند و من معتقدم کار آدم را ورزیده میکند. زنان بیسرپرست یا بدسرپرست نیز برای حضور در کنار ما منعی ندارند و ما سعی میکنیم از بانوان مستعد کار در منزل نیرو جذب کنیم. تنها نکتهای که برای پذیرش شاغلین مهم است اهمیت به کار و مشتری مداری است. سفارشهای ما اکثراً از کارخانجات بزرگ برای بستهبندی و مونتاژ است و شرکتهای تبلیغاتی و چاپخانهها دیگر مشتریان ما هستند.
اعتماد به نفس پایین زنان ایرانی آزاردهنده بود
من بهعنوان زنی که تنها بودم و همسرم را در جوانی از دست داده بودم این نکته برایم خیلی آزاردهنده بود که چرا زنان ایرانی اعتماد به نفس ندارند و خود را وابسته به مردهای زندگیشان میدانند. پس یکی از انگیزهها برای توسعه کسب و کارم در خانه این بود که بتوانم حقوق هرچند ناچیزی را برای زنان ایجاد کنم تا اول اعتماد به نفس زنان مخصوصاً زنانی که به هر دلیلی ضربات روحی و روانی ناشی از سرپرست را متحمل شده بازیابی شود و هم زنان احساس خودباوری کنند. به عینه میتوان گفت زنان ایرانی توانمند و خلاق و پرتلاش هستند به شرط اینکه خود را بشناسند و وجود خود را باور کنند. البته خوشبختانه دختران و زنان جوان به خودباوری و استقلال خوبی رسیدهاند اما زنان خانه دار و به عبارت بهتر زنان همنسل ما به خودشناسی بیشتری نیاز دارند.
حمایت از کسب و کارهای خانگی در حد شعار
همه کارآفرینان با دغدغه مشترک نوعدوستی و توانمندسازی افراد پای در زمین کارآفرینی میگذارند، حتی اگر این زمین پر از سنگهای ریز و درشت باشد. به طور مثال وقتی صحبت از کارآفرینی میشود حتماً یکی از گزینهها زنان هستند و حتماً یکی دیگر از گزینههای جدی کسب و کارهای خانگی است اما طی تمام این سالها آنچه بیش از همه شنیده شده حرف و شعار بوده و درصد عمل را میتوان از آمار کسب و کارهای خانگی به دست آورد. این آمار که بیشتر متعلق به زنان است در وضعیت مطلوبی به سر نمیبرد گرچه در چند سال اخیر نمودار رشد خوبی را سپری کردهایم.با توجه به مخارج سنگینی که با رشد تورم به تمام مردم تحمیل میشود کسب و کارهای خانگی کمکها و تسهیلات مالی بیشتری طلب میکنند. یک شغل خانگی شاید به مکان و ماشینآلات صنعتی نیاز نداشته باشد اما حتماً برای انجام کار پول میخواهد، بنابراین وامهای کم بهره و چند میلیونی در این زمینه خیلی کمک میکند. حمایتهای دولت در رونق کسب و کارهای خانگی بسیار مؤثر است. من فکر میکنم انگیزههای لازم برای گسترش مشاغل خانگی وجود دارد اما اگر این شغلها از حمایت برخوردار نشوند نهایتاً به دلزدگی و حتی از دسترس خارج شدن میانجامد.
ماشین را حذف کردیم تا انسان حذف نشود
خیلی اوقات به ما پیشنهاد میشود ماشینآلات بگذاریم. هرچند ماشین کار را سریعتر یا شاید بهتر هم انجام بدهد اما هدف ما حفظ نیروی انسانی است نه حذف آن. چنانچه در برآوردهایی که انجام دادهایم بخوبی دریافتیم نیروی انسانی در مقایسه با ماشین در نگاه اول شاید کندتر باشد اما به لحاظ کیفیت بالاتر است، ما شاید کمی کندتر از ماشین باشیم اما با افزایش تعداد نیروها تقریباً همپای ماشین کار میکنیم. به عبارت بهتر ما هیچ وقت از ماشین عقب نیفتادهایم و سعی کردیم سرعت ماشین را با افزایش نیروی انسانی جبران کنیم تا نیروی انسانی در فرآیند صنعتی شدن همچنان بتواند شغلی برای خود داشته باشد، چون شاید فکر من این است که نیروی انسانی را به کار بگیرم و آنها را به جایی برسانم هیچ وقت به ماشین فکر نمیکنم.
تولید خانگی داریم اما مالیات صنعتی میدهیم
یکی از نقدهای جدی من این است که ما در مشاغل خانگی تولید به مفهوم صنعتی نداریم اما مطابق دیگر مشاغل صنعتی و تولیدی نظام مالیاتی برای ما هم اجرا میشود درحالی که ما کار در منزل هستیم و فقط به جهت سهولت در کار تیمی کارگاه هم داریم پس به نظر من بهتر است اگر شغلی را در حیطه خانگی دستهبندی میکنند برخی قوانین تسهیلکننده در این زمینه را نیز اجرا کنند.
محاسن نامرئی کار در منزل
مشاغل خانگی محسنات خودش را دارد. یکی از مهمترین مزیتهای آن کار در منزل است که برای بسیاری از شاغلین آرزوست. از طرفی کار در منزل به نوعی ایجادکننده توازن بین مسئولیت خانوادگی زنان و اشتغال آنهاست. من همیشه به خانمها میگویم شاید شما کار بیرون را پردرآمدتر بدانید اما با احتساب هزینههایی که شاید به چشم نیاید مثل سلامت جسمی و روحی، هزینههای رفت و آمد، هزینه وقت و انرژی، حتی هزینه پوشاک درمییابید که این شغل بهعنوان گزینه مطلوبی برای شماست. یکی دیگر از مزایای کار در منزل ایجاد زمینههای کار خانوادگی و امکان انتقال تجارب والدین به فرزندان از طریق آموزش غیررسمی است. من فکر میکنم یکی از مهمترین ارکان رونق مشاغل خانگی یا حتی رفع معضل بیکاری تقویت مسئولیتپذیری کودکان است. به هر میزان اخلاق و روحیه کارکردن، خوداتکایی، استقلال در کودکان تقویت شود میتوان انتظار داشت اشتغال رونق بگیرد.
بسیاری از خانمهای همکار ما فرزند دارند و خودشان تعریف میکنند که فرزندانشان در انجام کار آنها را یاری میدهند این کار حس مسئولیتپذیری و مشارکت کودکان را هم تقویت میکند و حتی ریشههای فرهنگی دارد. ضمن اینکه کودکان احساس در کنار خانواده بودن را نیز از دست نمیدهند و به تبعات بعدی گرفتار نمیشوند. ما نمیتوانیم مشاغل بیرون از منزل را نفی کنیم. برخی از مشاغل ذاتاً ماهیت بیرون از خانه دارند اما کار در منزل بویژه برای زنان دیگر دوری از خانواده و زندگی را ندارد و زمان و کار در اختیار شماست.
امتداد مشاغل خانگی از سنت تا دوره مدرن
در کشور ما زنان از دیرباز در مشاغل خانگی دست داشتهاند چرا که این شغلها به دلیل نیاز به حجم پایین سرمایهگذاری و سودآوری مطلوب همواره بهعنوان گزینه درآمدی خانوارها به حساب میآمده، پس من این نوع کسب و کار را جدید نمیدانم. قالیبافی، گلیم بافی، صنایع دستی و... از جمله همین مشاغل است که حالا عنوان کسب و کارهای خانگی به خود گرفته پس در دنیای مدرن هم با تعاریف جدید و ایجاد سازوکارهای درست میتوان به رونق این نوع از کسب و کار پرداخت.
جای خالی کسب و کار خانگی در نظام آموزشی
اما با تمام این تفاسیر در کشور ما هنوز فرهنگ کسب و کار خانگی جا نیفتاده است و باید نظام آموزشی نیز در همین راستا گام بردارد. من خودم هفتهای یک جلسه به کودکان آموزش میدهم و حتی کتابچههایی را در این زمینه تهیه کردهام و در اختیارشان گذاشتهام. در نتیجه نمونههای موجود مشاغل خانگی به شکل خیلی سنتی و در سطح بازارهای محدود است. بازارهایی که در آن رقابت آنچنانی وجود ندارد و همین امر موجب رکود بازار میشود. در حالی که همین بازار کوچک خانگی میتواند با بازارهای بیرونی مرتبط شود و ارزش افزوده فراوانی هم تولید کند.
از چین بیاموزیم: اقتصاد کلان چطور به اقتصاد خرد وابسته است
در چین اقتصاد کلان زنجیروار به اقتصاد خرد وابسته است و در این میان مشاغل خانگی سهمی در تولیدات بزرگتر دارند. در ایران نه به گستردگی چین اما به مقداری برخی صنایع به مشاغل خانگی مربوط هستند که معتقدم با برون سپاری کارهایی که میتوان در منزل انجام داد به اشتغالزایی کمک کرد. نبود مشوقهای اقتصادی هم مشکل دیگری است که این حوزه کسب و کار با آن روبهروست. دولت در بخش مشاغل رسمی این مشوق را میدهد اما از مشوقهای اقتصادی و امتیازهایی که میشود به بازار خانگی داد، خبری نیست در حالی که مشاغل خانگی اگر رونق بگیرد نه فقط درآمد سرانه خانواده را افزایش میدهد بلکه چرخ اقتصاد جامعه را هم میچرخاند.
کسب و کارهای خانگی وارد شبکههای اجتماعی شوند
در سالیان اخیر به دلیل تحولات عظیم در بخش فناوری اطلاعات در جهان و ایجاد مشاغل جدید، امکان اشتغال خانگی برای بسیاری از افراد در زمینههای IT نیز فراهم شده است. یکی از گزینههای مورد نظر برای مشاغل خانگی بهرهگیری از شبکههای اجتماعی است. به طور مثال بازاریابی در بستر فضای مجازی خیلی راحتتر انجام میشود و شاغلین میتوانند امید داشته باشند بازار هدف خوبی را داشته باشند. از طرف دیگر شهرهای ما صنایع دستی دارند، پس با بازتوانی و زنده کردن دوباره این صنایع و ورود آنها به شبکههای اجتماعی میتوان امید داشت بخشی از جامعه صاحب شغل شوند، حتی از طریق یادآوری ریشههای فرهنگی میتوان مناطق محروم و روستانشینان را به جهت رونق اقتصاد به کار بست و جوانان را از مهاجرت به دور کرد. از طرف دیگر نقش بسزای رسانههای جمعی در بازیابی فرهنگهای کهن بسیار مؤثر است.