رهبران کسب و کار به طور خستگیناپذیری به دنبال بهرهوری هستند. تصمیمات مربوط به استخدام، خرید نرمافزار، سازماندهی مجدد فرایندها و هر کاری که انجام میدهید، شاید تغییر زیادی در کسب و کارتان ایجاد نکند ولی بهرهوری قطعا باعث رونق کسب و کار میشود.
از سوی دیگر، خلاقیت ذاتا اختلال ایجاد میکند و اگر ورای خلاقیتتان ایدهی خیلی درخشانی قرار داشته باشد، میتواند تمام کارها را مختل و دنیای کسب و کارتان را عوض کند. ممکن است در نگاه اول خلاقیت کاملا در تضاد با بهرهوری به نظر آید. شما نمیتوانید آن را اندازه بگیرید یا کمیت آن را تعیین کنید.
اما آیا بهرهوری و خلاقیت اساسا با یکدیگر فرق دارند؟ آیا میتوان تعادلی بین خلاقیت و بهرهوری برقرار کرد؟
به نظر من خلاقیت به بهرهوری منجر میشود، به شرطی که محیط کار به گونهای توسعه یابد که دو نفر بتوانند با هم همزیستی مسالمتآمیزی داشته باشند.
|
«تشویق به تفکر خلاق، باعث میشود کارمندان نگاه جامعتری نسبت به کسبوکار و وظایفشان پیدا کنند. شاید به نظر برسد که فرایند خلاقانه بهرهوری کمتری نسبت به کار بیشتر دارد، ولی در نهایت اگر آن تلاشها را در نگاهی جامعتر در نظر بگیریم، بهرهوری کارکنان معنیدارتر و کسب و کار شکوفا میشود.»
|
|
با 5 روش زیر میتوانید خلاقیت را در سازمان خود ارتقا داده و به بهرهوری دست یابید:
1 . تشویق به خلاقیت، باعث ترویج کار بدون مرز میشود:
هیچ کس نمیداند منشاء ایدهی بزرگ بعدی کجا خواهد بود. در واقع ایدههای نوآورانه، میدانهای نوظهور نبرد و رقابت برای کسب و کارهای امروز هستند.
با ایجاد محیطی که در آن میتوان خلاقیت را شکوفا کرد، محل کار به مکانی بدون مرز تبدیل میشود. روشها و فرایندهای گذشته را میتوان در یک لحظه به فراموشی سپرد. وقتی کارمندانتان میتوانند آزادانه سوال بپرسند، هرگز عادات بینتیجهی خود را تکرار نخواهند کرد.
2 . تصوری که از بهرهوری در ذهنها وجود دارد، معمولا انجام مکرر وظایف یکسان با حداکثر کارایی است:
با این که افزایش کارایی افراد از بسیاری جهات برای کسب و کار شما خوب است، ولی مانع از این میشود که کارکنانتان خودشان را به چالش بکشند و با مشکلات بزرگتر مواجه شوند.
تشویق به تفکر خلاق، باعث میشود کارمندان نگاه جامعتری نسبت به کسبوکار و وظایفشان پیدا کنند. شاید بهنظر برسد که فرایند خلاقانه بهرهوری کمتری نسبت به کار بیشتر دارد، ولی در نهایت اگر آن تلاشها را در نگاهی جامعتر در نظر بگیریم، بهرهوری کارکنان معنیدارتر و کسبوکار شکوفا میشود.
3 . با پرورش خلاقیت، میتوان به کارمندان نشان داد که میتوانند محیط کارشان را تغییر دهند:
کارکنان اگر اجازه پیدا کنند تاثیری محسوس بر محیط کاری خودشان داشته باشند، انگیزهای قوی پیدا خواهند کرد. هیچ کس دوست ندارد بدون فکر و بدون تاثیر معنیدار، لیستی از کارها را انجام دهد. یکی از کلیدهای ایجاد محیط کاری خلاق این است که همهی کارکنان راهی برای بیان ایدههای خود داشته باشند. این امر نه تنها مزیتی برای بهرهوری محسوب میشود، بلکه تاثیر جانبی دلپذیری بر بهبود وفاداری نیز دارد.
4 . کارکنان باید از نظر عاطفی نیز سرمایهگذاری کنند:
کار کردن بدون شور و اشتیاق، بسیار سخت است. بعضی افراد مخصوصا کارآفرینان به راحتی شور و شوق پیدا میکنند، ولی بعضی دیگر برای اشتیاق داشتن به کمی انگیزهی بیشتر نیاز دارند. کارکنانی که در فرایند خلاقانه شرکت میکنند(صرفنظر از نقش یا بخشی که در آن هستند) میتوانند بهجای انجام لیستی از کارها، مالک یک ایده باشند. وقتی کارکنان میتوانند در کل مسیر از ابتدا تا اجرا، مالک یک ایده باشند و آن را پرورش دهند، اشتیاق بیشتری برای اجرای آن ایده پیدا میکنند. حتی برای رسیدن به هدفشان سرمایهگذاری عاطفی انجام میدهند و برای مشاهدهی آن ایده در زندگیشان، سختتر کار میکنند.
5 . ترویج خلاقیت، ترس از شکست را از بین میبرد:
یکی از مولفههای کلیدی برای ایجاد محیط خلاق این است که افراد را آزاد بگذاریم تا شکست بخورند. ترس از شکست، به محیطهای خلاق، جریان ایدهها و در نهایت به بهرهوری آسیب میرساند. شکستی که به خاطر جستجوی ایدههای جدید حاصل میشود، باید مورد تقدیر قرار گیرد.
مترجم: طاهره منیری شریف (کارشناس ارشد MBA)
برگرفته از سایت entrepreneur.com