وقتي از مخاطبين خود ميپرسم "چند نفر از شما اميدوار هستيد بتوانيد چيزي بفروشيد؟"، تقريبا همهي آنها دست خود را بالا ميّبرند. ولي وقتي از همان افراد ميپرسم "چند نفر از شما احتمال دارد چيزي بخريد؟" هيچكس دستش را بلند نميكند، حتي يك نفر ...
من اين رويداد را قطع ارتباط شبكهاي مينامم. مردم اغلب در رويدادهاي شبكهسازي ميخواهند چيزي بفروشند ولي هيچيك به دنبال اين نيستند كه چيزي بخرند. به همين خاطر است كه شبكهسازي به طور بد انجام ميشود. در اين مواقع، پيشنهاد من اين است كه به جاي متوقف كردن و یا کندکردن شبكهسازي، اين کارها را انجام دهيد:
1 . روي روابط تمركز كنيد، نه روي معاملات.
2 . قبل از اينكه چيزي بدهيد، چيزي درخواست نكنيد.
3. در روابط خود سعي كنيد كيفيت را بالا ببريد، نه كميت را.
4 . براي نقشهاي رهبري داوطلب شويد.
در واقع اين استراتژي ها همگي در مورد شبكهسازي درست، صادق هستند. شبكهسازي به خوديخود چيز بدي نيست و اگر به خوبي انجام شود بهترين راه براي ايجاد و توسعه يك كسب و كار محسوب ميگردد.
با استفاده از روشهاي زير، سعي كنيد شبكهسازي را به صورت درست انجام دهيد:
روي روابط تمركز كنيد، نه روي معاملات.
يك نكتهي كليدي در رويدادهاي شبكهسازي اين است كه روابط مستحكمي با افراد ايجاد كنيد تا وقتي كه در جايي كارتان به آنها افتاد شما را به ياد بياورند. سعي كنيد آنها را به صرف چاي يا نهار دعوت كنيد. اگر فقط با نيت فروش محصولات خود به ديگران سراغ رويدادهاي شبكهسازي برويد، آنها در دفعات بعدي ديگر تمايل نخواهند داشت با شما ملاقات نمايند، زيرا ميدانند كه ميخواهيد از آنها سوء استفاده كنيد.
در بعضي از سرمايههاي اجتماعي، سرمايهگذاري كنيد.
اگر ميخواهيد بعد از رويدادهاي شبكهسازي، مردم مشتاق ملاقات با شما بشوند، بايد راهي براي كمك به آنها پيدا كنيد. كلا شبكهسازي خوب يعني اينكه در تعدادي سرمايهي اجتماعي سرمايهگذاري نماييد.
علاقهمند باشيد.
آيا ميخواهيد با ديگران بهخصوص با كساني كه موفقتر از شما هستند ارتباط برقرار كنيد؟ اگر اينطور است، سعي كنيد به كاري كه آنها انجام ميدهند علاقهمند باشيد. در اولين ملاقات، آنها را سوالپيچ نكنيد. شايد فكر كنيد كه سوال پرسيدن چه اشكالي ميتواند داشته باشد. در واقع برخلاف باور عموم، اگر قبل از ايجاد هرگونه رابطه سوال بپرسيد، به ضرر كسب و كارتان خواهد بود.
كيفيت، برتر از كميت است.
تنها چيزي كه مهمتر از اندازهي شبكهتان است، كيفيت شبكهي شماست. اين شبكه، در مورد افرادي است كه ميخواهيد با آنها ملاقات داشته باشيد و مثل كارتبازي نيست كه فقط به فكر جمع كردن كارت و افزايش تعداد كارتهاي خود باشيد. اگر فقط به فكر كميت باشيد، نميتوانيد يك شبكهي شخصي قوي داشته باشيد.
در گروههايي كه عضو هستيد، فعال باشيد.
اگر واقعا ميخواهيد در يك شبكه اسمتان برجسته شده و معروف شويد، سعي كنيد به طور داوطلبانه رهبري آن گروه را بر عهده بگيريد. دو نكته را هميشه به ياد داشته باشيد. اول اينكه صرفا يك رهبر بودن بدين معني نيست كه صاحب يك كسب و كار شدهايد. در برخي موارد وقتي با يك سري افراد رابطه برقرار ميكنيد، بايد به آنها نشان دهيد كه دوست داريد با آنها يك كسب و كار راه بيندازيد. دوم اينكه هر كاري كه ميخواهيد بكنيد ولي اگر از نقش رهبري كنارهگيري كرديد هيچ وقت بلافاصله گروه را ترك نكنيد. چون در اينصورت اينطور به نظر ميرسد كه فقط به يك دليل(به خاطر رهبري) در آن گروه بوديد. يكي از مزاياي رهبر گروه بودن اين است كه ميتوانيد اعتبار زيادي به دست بياوريد.
من با دفاتر واقعا در بيش از 60 كشور يك شركت جهاني ايجاد كردم و تقريبا همهي اين كارها را با ايجاد روابط، شبكهسازي، و مراجعه به ساير افراد انجام دادم. توصيهي من به شما اين است كه شبكهسازي را متوقف نكنيد، بلكه سعي كنيد آن را درست انجام دهيد.
برگرفته از سايت entrepreneur.com