مدیران از نوآوری بهعنوان ابزاری برای پیشبرد کسبوکار خود بهره میبرند، ولی بااین حال بسیاری از آنها اهداف غیرواقعبینانه دارند و نمیتوانند بازده موردانتظار را تولید نمایند. مالکان کسب و کار برای اینکه موثر عمل کنند باید رویکردهای متفاوتی را برای نوآوری اتخاذ کنند، از اشتباه های گذشتهی خود درس بگیرند و اهداف معقولانه تعیین کنند.
با اینکه 63 درصد از شرکتها مدیران ارشد نوآوری را استخدام کرده و بیش از 90 درصد از آنها برای پشتیبانی از فرایند نوآوری از تکنولوژیهای جدید استفاده میکنند، ولی هنوز هم بسیاری از آنها در تلاشند تا یک فرهنگ نوآورانهی واقعی را درکل سازمان ایجاد و افراد را به آن تشویق کنند.
راههای متعددی وجود دارد تا کسب و کارتان بتواند نوآوری بیشتری داشته باشد و شیوهی کارکردن کارکنان با یکدیگر را تغییر دهد، این امر گاهی ممکن است با مشارکت کل سازمان، گاهی با جشن گرفتن برای شکستها، گاهی با الهامگرفتن از صنایع دیگر و ... اتفاق بیفتد.
|
«هیچ چیز مثل ترس از اشتباه کردن، قاتل خلاقیت نیست» |
|
با این 12 گام میتوانید خون تازهای را وارد رگهای کسب وکارتان کنید:
1 . یک فرهنگ نوآورانه ایجاد کنید:
این روزها نوآوری کلمه نامفهومی بهحساب میآید. آنچه که واقعا باعث ایجاد فرهنگ نوآورانه میشود، ایجاد فضای باز برای ایدههای جدید، شکست و یادگیری از فرایندهاست. افراد میتوانند طرز فکر ثابت (طرز فکری که بسته است و در برابر تغییر مقاومت میکند) یا طرز فکر رشد داشته باشند. طرز فکر رشد را به کارمندان خود آموزش دهید و فضا را برای پرورش نوآوری فراهم کنید.
2 . شکستها را جشن بگیرید:
برای نوآور بودن باید خلاق باشید. هیچ چیز مثل ترس از اشتباه کردن، قاتل خلاقیت نیست. محیطهایی ایجاد کنید که در آنها هنگام شکست و اشتباه کردن، جشن گرفته شود. با جشن گرفتن برای شکستها و اشتباه ها به افراد اجازه میدهید خلاقتر و در نتیجه نوآورتر باشند.
3 . افراد فعلی تیمتان را تعدیل کنید:
اگر تیمتان درجایی که نوآوری هنجار محسوب نمیشود، تصمیم بگیرد موانع را برطرف کند و نوآوری داشته باشد، زمان آن رسیده که تحولی ایجاد کنید (نه با استخدام فردی جدید، بلکه با تعدیل موقعیت افراد فعلیتان). به آنها پروژه بدهید که خارج از شرح شغل معمولشان باشند.
دراینصورت آنها مجبور میشوند، آنچه را که میدانند، فراموش و چیز جدیدی خلق کنند.
4 . تمرکز روی محصولات و خدمات را متوقف کنید:
هر شرکتی هنگام تعریف خود برحسب محصولات و خدماتش، میتواند از نوآوری جلوگیری کند. شما خودتان را برحسب داراییها و مهارتهای استراتژیک خود تعریف کنید، در این صورت به کارمندان خود این آزادی را میدهید که از مهارتهای خودشان برای ارائهی راهحل استفاده کنند.
5 . بیرون بروید:
انجام کارها بهشیوهی رایج و معمول، کار سختی نیست. از پشت میز خود بلند شده و محیط معمولی فعلی را ترک نمایید تا این چرخهی تکراری را شکسته و شیوهای نو ابداع کنید. یک نشست نوآوری تدارک ببینید، ولی این نشست را در پارک یا فضای باز برگزار و افراد را بهتفکر آزاد تشویق کنید. وقتی بهدفتر کار برگشتید، تمرین گروهی به افراد بدهید که به گامهای عملی و سودبخش منجر شود.
6 . به سایر حوزههای بازار هم نگاهی داشته باشید:
سازمانها مکررا برای طوفان مغزی یا تقلید، به شرکتهای دیگری که در حوزهی صنعت خودشان هستند، مراجعه میکنند. به جای این کار، در جاهایی که خیلی کم احتمال دارد به آنجا بروید به دنبال ایده و بینش باشید. سعی کنید بفهمید آنها با چه روشهای نوآورانهای کارمندان خود را به کار میگیرند، مشتریان آنها از چه برنامههای جدیدی استفاده میکنند و چه فرایندهای متفاوتی برای ایجاد اثربخشی وجود دارد.
7 . محیط کار را برای ریسک و شکست آماده کنید:
نوآوری، زادهی خلاقیت و آسیبپذیری است. افراد باید در برابر شکست احساس امنیت داشته باشند تا بتوانند هم خلاق و هم آسیبپذیر باشند. بنابراین مطمئن شوید که تمام تیم رهبری (از جمله مدیر ارشد)، توجه به این مسئله را در راس کارهای خود قرار میدهند. عمدا اعتماد ایجاد کنید، یادگیری را در اولویت قرار دهید، فضایی جامع برای توسعه ایجاد و رفتاری را مدلسازی کنید که افرادتان بدون هیچ ترسی بتوانند ریسک و شکست را تجربه کنند.
8 . پرسونای کارمندان را ایجاد کنید:
با الهام از بازاریابی که از پرسونای خریداران استفاده میکند، به پرسونای کارمندان فکر کنید. ایجاد پرسونای کارمندان، باعث میشود شرکتها بتوانند نیازهای منحصر به فرد بخشهای مختلف کارمندان را درک کنند تا عملا تشخیص دهند کارمندان باید در مورد چه چیزهایی نوآوری به خرج دهند.
9 . در مدیریت دانش سرمایهگذاری کنید:
معمولا آنچه که چالشبرانگیز است، ایدهها یا افراد نوآور نیستند، بلکه شناسایی این افراد و ایدهها چالش محسوب میشود. بسیاری از بهترین نوآوریها از صافی سازمانها رد میشوند. از این رو سازمانها با داشتن فرهنگ به اشتراکگذاری دانش، بهتر میتوانند به پرورش نوآوری بپردازند. سرمایهگذاری در زیرساخت قوی مدیریت دانش، مکانیزمهای لازم برای اینکار را فراهم میکند.
10 . بازخورد بگیرید:
کارمندان را تشویق کنید تا اعتراضهای خود درمورد فرایندها و سیاستها را بیان کنند. سپس از آنها بخواهید پیشنهادهایشان را بگویند. سپس تحقیق کنید تا بفهمید آنها با کدام روشهای میانبر سعی میکنند فرایندهای بروکراتیک و طاقتفرسای اداری را دور بزنند. احتمالا آنها از ایدههای خیلی خوب (هرچند غیرمجاز) استفاده میکنند. نوآوری آنها را مورد تحسین قرار دهید و ببینید آن ایدهها چطور میتوانند مورد پذیرش شرکت یا تیم قرار بگیرند.
11 . همهی افراد را از قید اما و اگرها خلاص کنید:
این تغییر معنایی ساده از «اوه، اما ... » به «بله، و ...» ، باعث ایجاد فرهنگ نوآوری میشود، نرخ جریان ایدهها را افزایش میدهد و موجب تفکر خارج از چارچوب کارمندان میشود. بهصورت یک بازی سازمانی، افراد را تشویق کنید، قاطعانه از عبارت «بله، و ...» استفاده کنند و بدین وسیله به تمام ایدهها پاسخ و به آنها پاداش دهند و اظهار نظر کنند.
12 . در آموزش، سرمایهگذاری کنید و مشوقها را مجددا تعریف کنید:
ابزارها، تکنولوژی و زمان لازم را در اختیار کارمندان فعلیتان قرار دهید تا بتوانند همکاری و نوآوری داشته باشند. این زمان را زمانبندی و در آموزش و کارگاههای نوآوری سرمایهگذاری کنید. در مورد نوآوری فقط صحبت نکنید و شعار ندهید و بار فرهنگ نوآوری را فقط به دوش یک نفر نیندازید. بلکه سعی کنید با معیارها، مشوقها و پاداشهای مرتبط، از این فرهنگ حمایت کنید. اگر بهدنبال ایدهای عالی هستید روی افرادتان سرمایهگذاری کنید.
مترجم: طاهره منیری شریف (کارشناس ارشد MBA)
برگرفته از سایت forbes.com