«تلاش بیهوده به از خفتگی است، جوانان باید بلند شوند و اطمینان داشته باشند که خدا کمکشان میکند و راهی جلوی پای آنها میگذارد فقط کافی است از خواب زمستانی بیدار شوند و تکانی به خودشان بدهند، فارغالتحصیلان فکر نکنند حالا که مدرک گرفتند کار بزرگی انجام دادند، لازم است برای کسب تجربه به عنوان کارگر در یک مجموعه تولیدی حداقل پنج سال شاگردی کنند، از خلاقیتهای دوران تحصیل استفاده کنند قطعا موفق میشوند» این موارد از دریچه نگاه محمدحسین سیدعلیپور کارآفرین دانشگاه علوم کشاورزی گرگان به رشته تحریر درآمد توصیه میکنیم ماحصل این گفتوگوی خواندنی را از دست ندهید.
*خودتان را برای مخاطبان این رسانه بیشتر معرفی کنید؟
محمدحسین سیدعلیپور فارغ التحصیل دکتری منابع طبیعی از دانشگاه علوم کشاورزی گرگان و ۳۵ سال سن دارم، سال گذشته فارغالتحصیل شدم، همیشه فرد ایده آلگرایی بودم و دوست داشتم که هر کاری را به نحو احسن انجام دهم.
* اکثر افراد تحصیلکرده بر این باور هستند که باید کارمند دولت شوند شما بعد از فارغالتحصیلی چه دیدگاهی داشتید؟
سیدعلیپور: زمانی که وارد مقطع دکتری شدم تفکرم این بود که جایگاه علمی دارم و به اهدافم رسیدم، اما الان متوجه شدم اگر خودم تلاش نکنم کسی برایم کاری انجام نمیدهد و کم کم شروع به تحقیق برای یک کار اقتصادی کردم.
ابتدا در زمینه تولید زعفران بررسیهای انجام دادم و دیدم آنطور که دلم میخواهد نیست، پرورش گیاهان دارویی هم با روحیاتم سازگاری چندانی نداشت.
یک روز در خیابان دو ماشین پر از کارتون دیدم و این سوال برایم پیش آمد که با این همه کارتون قرار است چه کار کنند؛ همین تلنگر باعث شد تا با رانندگان آن ماشینها صحبت کنم و متوجه شدم که در زمینه بازیافت فعالیت میکنند.
اطلاعاتم را در این زمینه افزایش دادم، درباره فرآوری کارتون تحقیق کردم، به صنعت بازیافت علاقمند شدم و دیدم میتوانم کارهای زیادی در این زمینه انجام دهم.
دنبال یک منبع قوی تولید ماده اولیه بودم و متوجه شدم که شهرداریها در زمینه بازیافت کارهایی را انجام میدهند، به عنوان پیمانکار بازیافت در مزایده شرکت کردم و برنده مزایده شدم.
سال اول فقط به جمعآوری اطلاعات در زمینه تفکیک جنس مواد و فرآوری مواد بازیافتی پرداختم، پس از آن به فعالیت بازیافت در سطح شهر مشغول شدم.
در سال دوم کارگاه فرآوری را به صورت اجارهای با دستگاههای استوک شروع کردم و کار را پیش بردم، اما این دستگاهها تناژی که میخواستم را جواب نمیداد برای همین دستگاهها و تجهیزات را ارتقاء دادم، خدا را شکرگذارم که توانستم بعد از مدتی کارگاه را خریداری و افراد بیشتری جذب کنم، در حال حاضر بین 45 تا 50 نفر اشتغالزایی به صورت مستقیم و پایدار ایجاد کردم.
حدود 200 نفر هم به صورت غیرمستقیم همکاری میکنند، بسیاری از کارگاهها وابسته به فعالیت ما هستند، فرآوری لاک، کارتون و کاغذ را انجام میدهم انشاالله از سال آینده میخواهم بعد از تولید پرک و گرانول مواد پلاستیکی به تولید خط لولههای خرطومی برق، تولید لولههای آبرسانی و سبد را انجام دهم.
* برای کارآفرین شدن سرمایه هنگفتی لازم است؟
سیدعلیپور: سرمایه اولیهام آن زمانی که پیمانکار شهرداری شدم با مبلغ ناچیزی حدود یک میلیون تومان بود اما در سال دوم با ایجاد کارگاه ۱۰۰ میلیون تومان هزینه کردم تا کار را شروع کنم، در حال حاضر ارزش دستگاهها و ماشینآلات بین 500 تا 600 میلیون تومان است البته سرمایه در گردش هم داریم.
* به جوانان، دانشجویان و فارغالتحصیلانی که اشتغال غیردولتی را یک کار سخت میدانند چه توصیهای دارید؟
سیدعلیپور: جوانان حتما تلاش کنند، حتی تلاش بیهوده به از خفتگی است، باید بلند شوند اطمینان داشته باشند که خدا کمکشان میکند و راهی جلوی پای آنها میگذارد فقط کافی است از خواب زمستانی بیدار شوند و تکانی به خودشان بدهند.
فارغالتحصیلان فکر نکنند حالا که مدرک گرفتند کار بزرگی انجام دادند، لازم است برای کسب تجربه به عنوان کارگر در یک مجموعه تولیدی حداقل پنج سال شاگردی کنند، از خلاقیتهای دوران تحصیل استفاده کنند قطعا موفق میشوند.
*حمایت مسؤولان از افراد کارآفرین چگونه است؟
سیدعلیپور: کمکهای مسؤولان در حد زیر صفر بوده و در واقع هیچ کمک دولتی و غیردولتی به ما نشده است، خواهشی که از مسؤولان بخش اشتغال و کارآفرینی دارم این است که اصلا هیچ کاری انجام ندهند، قانونی هم وضع نکنند، 50 درصد انرژیمان فقط رفتن به جلسات و جواب دادن به ارگانهای دولتی بوده است، در هفته به اداره کار، بیمه، فرمانداری و اماکن میروم که اینها اصلا خوشایند نیست.
کارگرانی که برای فروشِ بار به کارگاه میآیند گاهی از سوی ماموران به بهانهای جریمه میشوند، یک بار 3 میلیون برگ جریمه به کارگاه ما آوردند تا آن را پرداخت کنیم، وقتی میخواهیم جریمهای که شدیم را بپردازیم برای قسطبندی از ما سود میخواهند به آنها میگویم مگر شما بانک هستید که چیزی به عنوان سود میگیرید اما جواب قانعکنندهای نمیشنویم.
همه چیز بر علیه تولیدکننده است، تمام جشنوارههایی که برگزار میشود و حرفهایی که زده میشود اعتبار چندانی ندارد، من که شبانهروز تمام وقتم، سرمایهام، زندگی و خانوادهام را در مسیر تولید به کار گرفتم چرا باید با چنین سنگاندازیهایی مواجه باشم.
* ایده و طرح جدیدی برای عملیاتی کردن دارید؟
سیدعلیپور: برنامه دیگری در ذهن دارم که برمیگردد به استارتآپها که فعلاً به صورت «سکرت» با پنج نفر برنامهنویس در حال تهیه هستیم تا کار را به زودی شروع کنیم امیدوارم این مهم، طی 6 ماه آینده به نتیجه برسد و وارد کار عملیاتی شویم بعد از آن در کل ایران شعباتی راه اندازی میشود و اشتغالزایی زیادی خواهد داشت، امیدوارم مسؤولان همکاری کنند هر چند به این امید نباید دل بست.
* درآمد کارآفرینی بهتر است یا کار دولتی؟
سیدعلیپور: اصلاً با هم قابل قیاس نیستند؛ بنده کارمند منابعطبیعی هم هستم اما حقوق اداره ناچیز است حتی کارت آن پیش خودم نیست و به همسرم دادم.
با درآمد کارآفرینی امورات زندگی را پیش میبرم، درآمدم بستگی به فصل دارد از 5 میلیون تومان تا 70 میلیون تومان متغیر است.
* دیدگاه شما به عنوان یک کارآفرین از برگزاری «جشنواره سفیران حرکت و امید» چیست؟
سیدعلیپور: از دستاندرکاران این جشنواره تشکر میکنم که باعث شدند کارآفرینان همدیگر را بشناسند و این اتفاق خوبی است از مسوولان هم میخواهم به طور واقعی و علمی قوانین را جوری وضع کنند که تولیدکننده و کارآفرین، حمایتها را احساس کنند.
یک هماهنگی بین ارگانها نیاز است هر کدام از دستگاهها در حمایت از کارآفرین به نحوی برنامهریزی کردند اما کارآفرینان در پیچ و خم اداری سرگردان میشوند اگر یک بخشنامه و آییننامهای وضع شود که به عنوان مثال؛ در صورتی کارآفرینان فلان تعداد اشتغالزایی را ایجاد کردند در اولویت حمایت قرار میگیرند بسیار خوب است، ملاک حمایت نباید تعداد تقدیرنامههایی باشد که از همایش و جشنوارهها گرفته میشود این رویکرد مشکلگشا نخواهد بود.
* دل پردردی از مسؤولان و حمایت کمرنگ آنها از کارآفرینی دارید در صورت تقویت نگاه مسؤولان به کارآفرینی؛ شما چه میزان میتوانید به ایجاد اشتغال کمک کنید؟
سیدعلیپور: اگر از من حمایت شود سالانه حداقل توانایی ایجاد 100 شغل را دارم.
* تخصص خاصی برای کارآفرین شدن لازم است؟
سیدعلیپور: تعدادی استاد کار، کارگر ساده و آسیابچی در کاری که شروع کردیم فعال هستند، اگر انگیزه وجود داشته باشد همه چیز دستیافتنی است.
افرادی که برایم کار میکنند همه به صورت پیمانکار هستند و در ازای هر کیلو باری که تحویل میدهند به آنها حقوق میدهم که بین یکمیلیون و 200 الی 3 میلیون تومان متفاوت است.
* یکی از دوستانتان اشاره داشتند که درباره کارت عابربانک هم صحبت کنید، جریان چه بود؟
سیدعلیپور: موقعی که اینجا دانشجو بودم وضع مالی خیلی بدی داشتم، واقعا به نان شب محتاج بودم، یک روز با همسرم در خانه نشسته بودیم و نیاز به پول داشتیم که برای شب غذایی تهیه کنیم خانمم گفت که فکر کنم در کارت عابر بانک 17 هزار تومان پول باشد من سراسیمه به خیابان و سمت عابر بانک رفتم ابتدا مبلغ 17 هزار تومان را درخواست کردم اما پیغام داد که این مبلغ قابل برداشت نیست، با خودم گفتم شاید برای اینکه ماندهای در حساب باقی بماند این پیغام داده شد.
مبلغ 15 هزار تومان، ۱۰ هزار تومان و 2 هزار تومان را درخواست کردم اما همان پیامهای قبلی داده شد مبنی بر اینکه مبلغ درخواستی قابل پرداخت نیست، در آخر موجودی کارت را گرفتم که حکایت از آن داشت در حسابم فقط هزار و 700 تومان وجود دارد، خیلی ناراحت شدم اما هیچ وقت از درگاه خدا ناامید نبودم.
کار را شروع کردم و خدا را شکر برای 50 نفر هم اشتغال ایجاد کردم، همین برایم نشاط آور است، خوشحالم از اینکه جوانانی با فراهم شدن بستر اشتغال مشغول به کار شدند و این خیلی خوب است، همین که برخی خانوادهها به من زنگ میزنند و برایم دعا میکنند برایم یک دنیا ارزش دارد.