نامگذاری مجدد سال توسط مقام معظم رهبری با ماهیت اقتصادی بار دیگر اهمیت تولید داخل و رهایی از وابستگی به نفت را متذکر شد. بدون تردید اگر امروز توانسته بودیم که از وابستگی به نفت رهایی یافته و با توسعه و ارتقا تولید داخل بازارهای داخلی و خارجی را به خود متکی کنیم، تحریمهای اقتصادی برای غربیها به یک مستمسک فشار تبدیل نمیشد. به همین دلیل است که در علم اقتصاد از منابع نفتی به عنوان منابع «نفرین شده» یاد میکنند به طوری که با تعمق در این عنوان به خوبی درخواهیم یافت که نباید اجازه دهیم اقتصاد و درآمد کشور به منابع زیر زمینی وابسته شود. از همین روست که سالهاست مقام معظم رهبری در آغاز هر سال این مسأله مهم را متذکر میشوند. اما متأسفانه دولتها و مجلس هنوز نتوانستند برنامه مدون و دقیقی برای تحقق اقتصاد مقاومتی، حمایت از کالای ایرانی و در نتیجه رونق تولید ارائه دهند.بدون تردید تصمیم گیران و تصمیم سازان در دولت و مجلس باید برنامههایی برای حمایت از بخش خصوصی تدوین کنند تا آنان بتوانند از پس رقابت با کالاهای خارجی برآمده و در نهایت همراهی مردم را نیز به دست آورند. متأسفانه هنوز بخش عمدهای از اقتصاد کشور ما دولتی است و تجربه به خوبی به ما نشان داده که دولت تاجر و یا صنعتگر خوبی نیست و باید این وظیفه مهم را بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی به بخش خصوصی واگذار کند.
اگرچه تا کنون زمان زیادی برای پایه ریزی یک اقتصاد متکی به تولید ناخالص داخلی و بدون نفت را از دست دادیم اما اگر امروز این کار را آغاز کنیم بهتر از فردا است. ولی مشکل ما این است که هنوز عزم جدی در دولت و مجلس برای رهایی از منابع نفتی دیده نمیشود. تدوین قوانین لازم و هدایت منابع حاصل از فروش نفت برای ایجاد زیرساختها در کشور و ترغیب برای سرمایه گذاری داخلی و خارجی باید در دستور کار مجلس قرار گیرد و دولت باید نقش خود را در حوزه اقتصادی به محدوده نظارت صرف تقلیل دهد و مردم را برای مشارکت بیشتر در امور اقتصادی ترغیب نماید. این نکته را نباید فراموش کرد که رونق تولید تنها با همت بخش خصوصی ممکن است بنابراین باید تلاش کرد که بخش خصوصی داخلی و خارجی ترغیب به تولید ثروت و اشتغالزایی در داخل کشور شوند. اهمیت سرمایه گذاری خارجی علاوه بر مباحث اقتصادی، به مسائل سیاست بینالمللی نیز باز میگردد.
جذب سرمایه گذاری خارجی یکی از عواملی است که اگر به درستی انجام شود، اعمال تحریمهای اقتصادی را نیز با چالش بیشتری مواجه میکند و امریکا نمیتواند همه کشورهای دنیا را مجاب به پیروی از سیاستهای ظالمانه و غیر انسانی خود کند. در کشور ما این مهم ممکن است چرا که وجود نیروی انسانی جوان و متخصص در کنار منابع طبیعی در ایران این ظرفیت را برای ما ایجاد کرده است که بتوانیم از قدرتهای اقتصادی جهان به حساب بیاییم. بدون شک با حل معضلات اقتصادی به ویژه اشتغال فرصت برای توسعه فرهنگی و اجتماعی کشور نیز فراهم میشود و میتواند در دنیا ایران را برجسته کند. اگرچه ۴۰ سال برای ساختن یک الگوی تمام عیار فرصت اندکی است اما ایران اسلامی نشان داده که در همین فرصت اندک توانسته است گامهای استوار بسیاری بردارد. بنابراین با برطرف کردن معضلات اقتصادی میتوان ایران اسلامی را برای همه جهان تبدیل به الگو کرده و نگاهها را از غرب سکولار به شرق خدامدار معطوف کرد.
امروز ایران اسلامی در حوزه مقاومت در برابر مستکبران اسوه همه کشورها به ویژه مظلومان جهان است و با یک اقتصاد موفق و پویا میتواند در همه جهان نفوذ معنوی خود را توسعه داده و امریکا را منزویتر از قبل نمائیم و نسخههای سکولاریسم و لیبرالیسم را باطل نماید. ایران اسلامی توانسته در همه حوزهها یک الگوی پویا و کارا را به جهان نشان دهد و امروز باید تلاش کند در حوزه اقتصادی نیز به حد اعلا برسد. برای رسیدم به این هدف، باید به سیاستهای اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری به خوبی تشریح کردند ایمان بیاوریم و از جان و دل بپذیریم چرا که حمایت از کالای ایرانی و رونق تولید از دستاوردها و نتایج اقتصاد مقاومتی است که باید به منصه ظهور برسد.
برای تحقق این مهم هر یک از بخشهای جامعه باید وظیفه خود را به خوبی ایفا کند و در جامعه این باور ایجاد شود که کار دولتی و پشت میز نشینی به توسعه اقتصادی کشور کمکی نخواهد کرد و باید نیروهای جامعه به سمت تولید و کارآفرینی سوق یابد و نباید اجازه داد که منویات مقام معظم رهبری که برای برطرف کردن مشکلات مردم مطرح میشود، روی زمین بماند و مسؤولان تنها به نصب بنر و سخنرانی اکتفا کنند.
مطالبهگری باید در مردم تقویت شود و جامعه باید از دولت و مجلس بخواهد که شرایط را برای توسعه بخش خصوصی و رونق تولید فراهم کنند. مبارزه با فساد و تخلفات نیز یکی از اصول مهم برای رونق تولید است. نباید افراد نا اهل که به دنبال سو استفاده از شرایط فعلی هستند به نام تولید کننده و فعال اقتصادی به سودجویی شخصی بپردازند. جذابیتهای بازارهای کاذب چون طلا و ارز باید در اقتصاد کشور از بین برود، سیاستگذاریها و تدوین قوانین باید به سمتی برود که افراد برای حفظ سرمایه و ارزش آن مجبور به سرمایه گذاری در تولید و خدمات شوند.
در نهایت مجموعه این اتفاقات میتواند جامعه را در راه رسیدن به رونق تولید، رهایی از وابستگی به منابع نفتی و وابستگی درآمدی دولت به منابع مالیاتی کمک کند.