با گذر زمان نقش مسوولیتهای اجتماعی و توجه به اصول اخلاقی اهمیت زیادی پیدا کردهاست. کسب و کارها علاوه برتامین منفعت خود و مشتری، باید به مسائل زیست محیطی و اجتماعی نیز توجه کنند.
مسئولیت اجتماعی کسب و کارها یا وجدان کاری یا شهروندی کسب و کار هر سه به یک معنی هستند: کسب و کارها در راستای دستیابی به منفعتهای اجتماعی، فراتر از سود سهامداران و برآوردن تعهدات خود نسبت به آنها، فعالیت می کنند.
باید در نظر داشت طبق این تعریف محیط پیرامون ما از یک محیط ثابت وایستا به محیطی پویا مبدل گشته و جریان رقابت شدت گرفتهاست. برای پایداری در این محیط رقابتی، شرکتها غالبا از استراتژی رشد تهاجمی استفاده میکنند و در تلاشند تا به قوانین و مقررات دولتی پایبند بوده و تعهدات خود را ایفا کنند.
|
هنری فورد: «کسب وکاری که جز پول درآوردن بر هدف دیگری متمرکز نباشد، ضعیف است.» |
|
با وجود این که مسئولیت اجتماعی واژه ای آشنا محسوب میشود و توجه و تاکید بسیاری بر آن شدهاست اما همچنان به عنوان موضوع مدیریتی پذیرفته شده، مطرح نیست!
اگر با رویکرد ابزاری نگاهی به این موضوع بیندازیم، بسیاری ادعا دارند که فعالیتی را میتوان کسب وکار معرفی کرد که به دنبال افزایش فروش و کسب سود و پول باشد و سعی در ارائه سود و ارزش به سهامداران داشته باشد. بااین نگاه در نظر گرفتن مسئولیت اجتماعی برای کسب و کارها و به نوعی انتفاع جامعه امری غیراخلاقی محسوب می شود چرا که چنین فرضی، با فلسفه وجودی شرکتها (پول و سود) در تناقضست.
میتوان گفت اگر این اصل را بپذیریم که کسب و کارها در یک محیط درونی مشغول به فعالیتند و پیامد فعالیت آن ها بر محیط زیست و اجتماع اثرگذار نیست، در نظر گرفتن پول به عنوان تنها هدف آنان امری درست است، اما موضوع مهم این است که تمامی فعالیتهای کسب و کارها روی یکدیگر و در نهایت روی جامعه به شکل سلسله واری اثرگذار است.
برای مثال فرض کنید در محیط رقابتی امروز شرکتی قادر به سودآوری نبوده و درصدد ایجاد سود برای خود است، برای دستیابی به این امر یا میتواند قیمت محصولات را افزایش دهد یا میتواند هزینههای تولید خود را کاهش دهد تا محصولات با قیمت کمتری در اختیار مشتریان قرار گیرد و برای خرید محصولات، ترغیب شوند.
اگر این شرکت تصمیم به کاهش هزینههای تولید خود بگیرد یکی از اولین اقدامات آنها، تعدیل نیروی کار و اخراج کارکنان است. افراد اخراج شده و بیکار به دلیل عدم یافتن شغل و منبع درآمد زایی، قدرت خرید کمی خواهند داشت و چنین موضوعی روی یکی از منابع درآمدزایی دولت، یعنی مالیات اثرگذار است. عدم توانایی افراد در پرداخت مالیات، مسائلی نظیر راهسازی، بهداشت، آموزش و پرورش، حفظ امنیت و ... را با مشکل مواجه میکند. از طرفی هم کاهش قیمت محصولات تضمینی برای پیروزی استراتژی شرکت ندارد.
کسب و کارها برای بقا یا رشد خود در صدد ارتباط با محیط رقابتی هستند و در تلاشند تا نیازهای جامعه را به جای نیازهای فرد خاصی برطرف سازند. چنین رویکردی، رویکرد نوین محسوب میشود.
برای مثال شرکت کوکاکولا با شکایات زیادی مواجه شد به دلایلی نظیر:
۱.پس آب بیولوژیک در هندوستان: به دلیل وجود آلایندههای مضر در یکی از کارخانهها، در کار کشاورزان هندی اختلال ایجاد و از کوکاکولا شکایت شد.
۲.استفاده از آبهای زیرزمینی در هندوستان: یکی از کارخانههای این شرکت با حفر چاههای عمیق با استفاده از مته روی سفرههای آب زیرزمینی این کسب و کار اثر گذاشت و سبب کاهش سفرهآبهای زیرزمینی آن منطقه شد. از طرفی مسائلی نظیر اختلال در کار کشاورزان و کاهش کیفیت آبهای آشامیدنی و ... را به وجود آورد.
۳.وجود آفت کشها در تولید محصولات: مطالعات، وجود این آفت کشها را در محصولات کوکاکولا تایید کردند.
۴.وضعیت نیروی کار کلمبیا: وجود وضعیت نامناسب کاری برای نیروی کار، شکایتهایی را علیه کوکاکولا مطرح کرد.
با چنین اوصافی بسیاری از کسب و کارها از ادامه همکاری با این شرکت خودداری کردند و دانشگاه میشیگان محصولات کوکاکولا را در سطح دانشگاه جمعآوری کرد تا این که در سال ۲۰۰۴ کوکاکولا گزارش شهروندی خود را این چنین ارائه کرد:
شرکت ما همیشه در تلاش بوده تا فعالیتهای تجاری خود را مسئولانه و منطبق با اخلاقیات انجام دهد. تمام اهداف ما در رسیدن به آرمان اصلی ما یعنی ایجاد نشاط و رقابت سالم در بازار با تولید نوشابههای با کیفیت بالا، قرار دارد.
نویسنده: ملیکا نصیر (کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی)
برای مطالعه بیشتر:
چگونه کارآفرین اجتماعی شویم؟
وجود کارآفرینان اجتماعی ضرورتی برای جهان پیشرو
یک نمونه از کارآفرینی اجتماعی
ارزش آفرینی اجتماعی دغدغه کارآفرینان اجتماعی
کارآفرینی اجتماعی به بیانی ساده