مترجم: نازنین توکلی (کارشناس ارشد مدیریت صنعتی)
برگرفته از entrepreneur.com
«نوآوری» واژه ای جادویی ست برای توصیف رشد و توسعه شرکت؛ نه صرفا زنده ماندن در دنیای شلوغ استارتاپها! تقریبا هر استارتاپی بهدنبال اینست که موج جدیدی در صنعت خود ایجاد کند و در نهایت این موج به نوآوری ختم شود.
شاید صحبتکردن درمورد نوآوری آسان باشد، اما درواقع راه اندازی کسب و کاری با موفقیتهای نوآورانه پیچیدگی بیشتری دارد. در استارتاپها باید برای هر واحد پول و زمانی که صرف میشود، ارزش قائل بود.
بعضی از شرکتها، درک بسیار سطحی از نوآوری دارند. آنها با تعریف عناوین شغلی فانتزی مثل مدیرارشد نوآوری و پرداخت پولهای هنگفت برای پروژههای شکست خورده سعی دارند خودشان را نوآور معرفی کنند. در حالیکه نوآوری مفهومی فراتر از پنهانکردن خود تحت عناوین شغلی عجیب و غریب و پوشیدن لباسهای مد روز است. سرمایهگذاری دقیق روی دو عامل پول و زمان لازمه موفقیت در نوآوری است.
چرا نوآوری سخت و پیچیده است؟
توجیه هزینه نوآوری برای کارکنانی که نگران امنیت شغلیشان هستند میتواند بسیار دشوار باشد، زیرا هیچ راهی برای پیشبینی بازگشت سرمایه وجود ندارد. اعضای تیم بلافاصله میخواهند بدانند چه انگیزههایی پشت این ابتکارات جدید وجود دارد چراکه همین نوآوری ممکن است شرح شغلشان را تغییر دهد یا موقعیت کارشان را به خطر بیاندازد.
اگر این چالشها در کنار هزینههای مالی آن در نظر گرفتهشود، از نوآوری آنچه میماند یک ایده مبهم است که شرکت را به هیچ نتیجه ای نمیرساند.
شاید این مسائل مالک کسب و کار را نگران و سردرگم کند اما نگرانی مشکلی را حل نمیکند. درست است که موفقیت در نوآوری مستلزم تعهدی محکم به زمان و پول و پذیرفتن این شرط که تضمینی برای موفقیت وجود ندارد، است؛ اما با انتخاب افراد و بکارگیری سیستمهای مناسب، حتی شکستهای حاصل از نوآوری هم قابل جبران و در نهایت سودآور خواهند بود.
کلید کار این است؛ باید بدانید دقیقا چه نوآوری با کسبوکار شما متناسب است.
|
«نوآوری صرفا به خاطر نوآوری؛ فقط راهی برای از بین بردن منابع ارزشمند مالی است» |
|
چگونه از نوآوری مناسب با کسبوکارتان حمایت میکنید؟
مانع بزرگی که اغلب کارآفرینان با آن مواجهند اینست که نمیدانند نوآوری مناسب برای کسبوکارشان چیست. نوآوری برای یک شرکت، ممکن است بهمعنای وجود نیروی فروش مجازی باشد. برای شرکتی دیگر ممکن است معنای کاملا متفاوتی داشته باشد. نوآوریهای تاثیرگذار بسته به حوزه کسبوکار میتوانند بسیار متفاوت باشند.
بههمین دلیل ضروریست که زیرساختی قوی برای حمایت از توسعه ایدهها و راهکارهای جدید درون شرکت ایجاد شود. قبل از هرچیز باید راهی برای دستیابی به کارکنان و فرایندهای مناسب پیدا کرد. این کار میتواند احتمال موفقیت کسبوکار در نوآوری را افزایش دهد.
چهار گامی که لازم است برای موفقیت استارتاپتان در مدیریت نوآوری بردارید، عبارت است از:
۱.آیا واقعا نوآوری برای کسبوکارتان لازم است؟
اگر چیزی مرسوم شدهاست به این معنی نیست که برای هرکارآفرینی مناسب باشد. نوآوری زمانی برای کسبوکار شما لازم است که عملا بتواند در مدل کسبوکارتان مفید واقع شود.
از تحقیقات بازاریابی و تجارب کسبوکارتان درس بگیرید. شاید لازم نباشد میلیونها دلار برای یک فرمول جدید و کمپین بازاریابی صرف کنید، آن هم تنها به این دلیل که میخواهید محصولتان را نوآور نشان دهید. نوآوری صرفا به خاطر نوآوری فقط راهی برای از بین بردن منابع ارزشمند مالی است.
۲.قهرمان نوآوری باشید:
اگر نوآوری در کسب و کارتان مسیر درستش را پیدا کرده است، اطمینان حاصل کنید که مدیریت هر کاری میکند که قدرت آن را از درون شرکت افزایش دهد. واقعیت اینست که نوآوری در ابتدای راه بسیار پرقدرت آغاز میشود اما بهتدریج از قدرت آن کاستهشده و از آنجایی که احتمالا مورد حمایت مستمر قرار نمیگیرد، رفته رفته کمرنگتر میشود.
زمان لازم است تا مفاهیم و عادتهای جدید پذیرفته شوند. معمولا این اتفاق زمانی میافتد که افراد مناسب در مکان مناسب به ریشه دواندن مفاهیم و عادتهای جدید کمک کنند.
Vodafone، مثال خیلی خوبی از شرکتی ست که با هدف تبدیل شدن به قهرمان نوآوری از مسیر معمول کسبوکارش خارج شد. طرح نوآورانه Vodafone عبارت است از توسعه شبکه توزیع 60 کارمند در سرتاسر شرکت که وظیفه اصلی آنها کار مستقیم با مشتریان و یافتن راهحلهای جدید برای موضوعات مختلف است.
نمونه تحلیل SWOT: مروری بر تحلیل SWOT شرکت «ودافون»
۳.در برابر شکستها صبور باشید:
شکست بخشی اجتنابناپذیر از نوآوری است. بهترین راهحلها زمانی اتخاذ میشوند که پیش از آن دستکم چند تلاش ناموفق تجربه شده باشد. گاهی اوقات برای ایجاد این فرهنگ که نوآوری واقعا زنده است، لازم است فرایند آزمون و خطا ایجاد شود، به این معنا که مرتبا کارها و موضوعات جدید را تجربه شوند و بهمحض درک اینکه ارزشی خلق نمیکنند، رها شوند.
مثلا شرکت «نایک» نگرش موفق «شکست سریع» را پذیرفته است. از این رو بیش ازآنکه کارکنانش را وادار به انجام فعالیتهایی کند که عملا سودی به همراه ندارد، رویکرد آزمون و تهیه نمونه اولیه را تشویق میکند.
۴. اگر تردید دارید بهدنبال کمکگرفتن از یک منبع بیرونی باشید:
از اینکه بخواهید یک اداره نوآوری یا گروه تحول دیجیتال را برای کسبوکارتان استخدام کنید، ترسی نداشته باشید. آنها میتوانند به راهاندازی کارگاه ایدههای جدید کمک کنند. شرکتهایی مانند Target و Domino از این گروهها برای تهیه نمونه اولیه محصولات جدید یا طراحیهای اولیه استفاده کردند.
در پایان باید گفت، نوآوری موفق از دل مشتی یادداشت یا مطبوعات پرسروصدا بیرون نمیآید بلکه موفقیت در نوآوری از تلاش منسجم و پیوسته و طی فرایندهای شفاف مبتنی بر اعتماد حاصل میشود. باید از روز اول نقش هر کسی در تلاشهای نوآوری مشخص باشد و بازخورد گرفتن و همکاری باید در کل فرایند نوآوری تشویق شود. نوآوری یک تلاش منسجم تیمی است نه صرفا ایدهی یک فردی مثل رهبر.
بنابراین سرمایهگذاری روی افراد مناسب و ایجاد ساختارهایی برای تشویق آزمون و خطا و تشویق به آموزش و بکارگیری مهارت حل مساله –پیش از مواجهه با چالشها- به هر استارتاپی کمک میکند نوآوریش را در مسیری معقول شکوفا کند.
اگر به مبحث «مدیریت نوآوری» علاقهمندید مطالعه مطالب زیر را پیشنهاد میکنیم:
سه درس در مورد نوآوری که در شرکت اپل آموختم
کارهایی که میتوان برای نوآوری بیشتر انجام داد
بزرگترین موانع نوآوری در سازمانها
نوآوری را داخل حباب محبوس نکنید!
چگونه بدون ایجاد مقاومت در سازمان نوآوری ايجاد كنيم؟
دو سوالی که قبل از راه اندازی واحد نوآوری باید پاسخ دهید
ترويج فرهنگ نوآوری در سازمان راهی برای خلق ایدههای سودآور