57 سال پیش اکبر علیزاده فکر میکرد که روزی دستاوردش به کارخانهای تبدیل شود که دیگر به کوره، ماشینآلات و دستگاه نیاز نداشته باشد؟ روزی فکر میکرد که تمام تجهیزاتی که خریداری میکند دکور شود؟ روزی فکر میکرد که هر هفته و هر ماه صدها نفر از او یاد کنند؟
اکبر علیزاده در سن 93 سالگی برگهای را امضا کرد که طی آن خاطراتش را در جاده مخصوص جای گذاشت. او اجازه داد، بیش از 1000 نفر در جاده مخصوص شاغل شوند و البته هر روز و هر ماه بر تعداد آنها اضافه شود.
او که 95 سال دارد در تمام مصاحبههایش گفته است: «در ایران اگر کسی میخواهد وارد صنعت شود، میبایست عاشق باشد. اگر هدف پولدار شدن است، شاید واسطه گری کار مناسبتری باشد زیرا مشکلات عرصه تولید آن چنان زیاد است که پس از مدتی شخص را منصرف خواهد کرد، اما کسی که عاشق است میماند و با کمک خلاقیت و نوآوری برای بقا مبارزه میکند.»
او با همین باور ذهنی، کارخانه متروکه خود را به جوانان خلاق و نوآور امروز سپرد تا آنها در این کارخانه ساکن شوند و به تولیدی بپردازند که کشور به آن نیاز دارد. در این کارخانه فکر و ایده تولید میشود. البته اکبرعلیزاده هم کار و صنعت خود را رها نکرده بلکه در 17 کیلومتری جاده مخصوص مستقر شده و همچون گذشته به تولید الکترود جوشکاری مشغول است.
میخواهم از کارخانهای برای شما بگویم که رنگ و رویش تغییر کرده و دیگر هیچ آلایندگی ندارد. کارخانهای که خیلی از صاحبان ایده، برای رفتن به آن از یکدیگر پیشی میگیرند.
حوالی آزادی جنب ایستگاه بیمه
وقتی میگویم کارخانه؛ همه تصور میکنند که ما از مسافت دور صحبت میکنیم و فکر میکنند تمام کارخانهها در حاشیه شهر هستند. اما برای رسیدن به این کارخانه فقط 7 دقیقه با میدان آزادی فاصله دارید، اگر با مترو هم بخواهید بروید که ایستگاه بیمه تقریباً دیوار به دیوار کارخانه نوآوری است، همان کارخانهای که سالها الکترود جوشکاری تولید میکرد.
اگر چند دقیقه روبهروی در ورودی، کارخانه بایستید جمعیت زیادی از زنان و مردان جوانی را میبینید که با انگیزه وارد این کارخانه چند هزار متری میشوند و میخواهند آینده خود را بسازند.
چین و چروک صورتش از او یک مرد 32 ساله ساخته بود. میخواست وارد کارخانه نوآوری شود که از او پرسیدم، شما اینجا مستقر هستید؟ گفت: دو ماهی است که به اینجا آمدهام و میخواهم برای کشورم مفید باشم، کلی ایده دارم که یک ایده آن پذیرفته شده است. با سرعت وارد کارخانه شد و به سمت یکی از سولهها رفت.
پشت سر او وارد کارخانه شدیم، روبهروی ما و در یک ردیف تا جایی که چشم کار میکرد سوله (فضاهای بزرگ سرپوشیده که در گذشته خطوط تولید الکترود در آن مستقر بوده است) بود. سوله اول مربوط به کارهای اداری و به قول معروف بروکراسی بازی بود.
جریان این 8 کانتینر چیست؟
ما وارد سوله دوم شدیم. سولهای که 1000 متر بود. برعکس تمام کارخانهها و ادارهها همه لبخند بر لب داشتند و با روی گشاده با ما گپ زدند. چند دقیقه از ورودمان به سوله نگذشته بود که کانتینرهای خاکستری نظرمان را جلب کرد. در این کانتینرها افراد حسابی مشغول صحبت کردن بودند. از یکی از کسانیکه داشت از راهرو عبور میکرد، پرسیدیم که جریان این 8 کانتینر چیست؟ گفت: این کانتینرها برای ما حکم آینده را دارد. در این کانتینرها مذاکره میکنیم، قرارداد میبندیم و با همکارانمان جلسات تخصصی میگذاریم.
وقتی از آن راهرو عبور کردیم، به سالن بزرگی رسیدیم که ناخودآگاه من را یاد سالن والیبال آزادی انداخت. سالنی پر از صندلی و میزهای بزرگ که تعداد زیادی جوان دور آن نشسته و با کامپیوتر مشغول کار کردن، بودند.
اینجا زمان تعریف دیگری دارد
برای آنها زمان تعریف ویژهای دارد، چرا که میدانند روی صندلیهایی که نشستند زمان زود میگذرد و باید جای خود را به دیگران بدهند. البته در این سالن، روز شمار و ماه شمار برای ماندن وجود ندارد، اما کسانیکه آنجا هستند، به خاطر استقلال در فعالیت، ترجیح میدهند بروند و برای خود دفتر و دستکی راه بیندازند.
در اینجا با اولین فردی که آشنا شدیم، در حوزه شتابندهها فعال بود. شتاب دهندهها مجموعههایی هستند که برای ایدههای نو و استارتاپهایی که فعالیت آنها امکان تجاریسازی دارند، سرمایهگذاری میکنند. شتاب دهندهها درصدی از سهم استارتاپها را میگیرند و استارتاپها با حمایت مالی که از سوی شتابندهها میشوند، بنیه مالی برای انجام فعالیت پیدا میکنند و میتوانند ایدههای خود را عملیاتی کنند.
شتاب دهندهای که با ما صحبت میکرد، گفت: ما به غیر از هزینههای مالی، زیرساخت و فضای اشتراکی هم در اختیار استارتاپها قرار میدهیم.
با ایده وارد شوید!
او درباره اینکه آمدن به کارخانه نوآوری آزادی چه دردسرهایی دارد و چگونه استارتاپها میتوانند به شتاب دهندهها برسند؟ گفت: رسیدن به اینجا بسیار آسان است، استارتاپها تقاضای خود را برای ورود بهکارخانه نوآوری آزادی ثبت میکنند و سپس ایده در هیأت مدیره مورد بررسی قرار میگیرد اگر تأیید شد، تقاضاکننده میتواند وارد کارخانه شود. بعضاً افرادی که ثبتنام میکنند از سمت دانشگاهها هستند و هیچ تفاوتی هم بین دانشگاههای دولتی و آزاد نیست.
او درباره اینکه استارتاپها تا چه زمانی میتوانند در کارخانه نوآوری آزادی بمانند، ادامه داد: منعی برای حضور استارتاپها در کارخانه وجود ندارد، ولی مجموعهها وقتی به نقطه سر به سر درآمد و هزینه و سود میرسند، ترجیح میدهند از اینجا بروند. پولی که شتاب دهندهها به استارتاپها پرداخت میکنند از 50 میلیون تومان تا 500 میلیون تومان است.
خروج بعد از بلوغ
این شتاب دهنده گفت: چند روز پیش یک مجموعه استارتاپی که تعدادشان به 35 نفر رسیده بود از کارخانه آزادی رفتند چرا که کسب و کارشان بزرگتر شده بود.
افرادی که وارد کارخانه نوآوری آزادی میشوند، هیچ زمان از ایده و فکر خود پشیمان نشدند چرا که توانستند بخوبی بازار را شناسایی و در اقتصاد جای خود را پیدا کنند. در آمارها عنوان شده که 90 درصد فعالیت استارتاپی محکوم به شکست است و 10 درصد باقی مانده با سرعت پیشرفت میکنند. در «کارخانه نوآوری آزادی»، «نواحی شریف» و «های وی» ما با 10 درصدی آشنا شدیم که جزو موفقهای استارتاپهای کشور هستند. انگشتشمار از این مجموعهها بعد از استقلال به خاطر مسائل اقتصادی از میدان رقابت خارج میشوند، در این میان کارشناسان توصیه میکنند که هیچ زمان استارتاپها در ایدههای خود باقی نمانند و مرتب به فکر نوآوری باشند، در این صورت استارتاپهایی که متولد میشوند سالهای سال میتوانند ادامه حیات دهند و درآمد زایی داشته باشند.
ایده، لیسانس نمیخواهد
خیلیها تصور میکنند در کارخانهای چون نوآوری، مدرک تحصیلی باید بالاتر از لیسانس باشد اما اینجا ایدههایی به مرحله تجاریسازی رسیده که صاحبان ایده مدرکشان دیپلم است.
سرمایهگذار برای استارتاپها اهمیت زیادی دارد چرا که میتوانند وارد عرصه اقتصادی شوند، اما همه استارتاپها نگران این هستند که کارمند، سرمایهگذار خود شوند. در این میان شتاب دهندهها، کمتر باعث نگرانی استارتاپها میشوند چرا که سرمایهگذاری آنها مدل تمامیت خواهی نیست.
رحمان آبادی ناامید نشد
در سولهای که ما بودیم حدود 200 نفر فعال بودند. علیرضا رحمان آبادی یکی از کسانی بود که فعالیت اقتصادی خود را از سال 97، آغاز کرده است. او میگوید: ایده خام ما از تابستان 97 شکل گرفت و بهار 98 اجرایی شد. او برای اینکه تیمش مانند سایر استارتاپها شکست نخورد، 3 تیم (تیم اجرا 10 نفر، تیم فنی و برنامهریزی 12 نفر و تیم بازاریابی10 نفر) را در کنار هم قرار داده است.
رحمان آبادی در حوزه غذا و تغذیه با محور سلامت کار میکند. او میگوید: تمام موادغذایی بارکددار که به دست مردم میرسد ارزش غذایی مشخصی دارند، که برخی از آنها برای افرادی که بیماری دارند، مضر است. بدین جهت ما در اپلیکیشن خود سعی کردیم که اطلاعات درست به مصرفکنندگان مواد غذایی دهیم. کارکرد اپلیکیشن ما به گونهای است که هر فردی که آن را در تلفن همراه خود دانلود کرده باشد، میتواند از طریق بارکد، ارزش غذایی آن محصول را متوجه شود و هشدارها را هم نسبت به بیماری که دارد، دریافت کند.
وی ادامه داد: وقتی میخواستیم این کار را انجام دهیم هیچ تولیدکنندهای با ما همکاری نکرد، این در شرایطی است که فعالیت ما عملاً تسهیلگری و ارتباط بین تولیدکننده و مصرفکننده است.
رحمان آبادی میگوید: از آنجا که هیچ مجموعهای با ما همکاری نکرد، ما بهصورت مستقل مواد غذایی را از فروشگاه خریداری کردیم و بارکدها را وارد کردیم تا کاربران ما بتوانند به اطلاعات ارائه شده استناد کنند. در حال حاضر 25 هزار دیتا کالایی که در زمره پرمصرفها است، گنجانده شده است.
او گفت: اگر تولیدکنندگان با ما همکاری میکردند، بهطور قطع فروششان هم بیشتر میشد، چرا که مردم به میزان کالری که ما ارائه میکنیم، اطمینان بیشتری دارند. از اینرو خیلی بهتر بود که کارخانهها اجازه میدادند که ما از خط تولید آزمایش کنیم تا اطلاعات داده شده، برای مصرفکنندگان دقیق باشد. در فعالیتهایی مانند ما وزارتخانههایی چون جهادکشاورزی و صمت کمترین همکاری را دارند.
او درباره اینکه تا چه زمان قرار است این تیم در سوله بماند، گفت: شتاب دهنده؛ سهامدار صددرصدی ما است و تا 8 ماه آینده هم نیاز به تزریق سرمایه داریم، بعد از آن از اینجا خواهیم رفت.
حامیای که سنگاندازی میکند
این فعال استارتاپی میگوید: بزرگترین معضل ما دولت است، دولت بهجای آنکه تسهیل گر باشد جلوی فعالیت ما را میگیرد، ما از دولت میخواهیم سنگاندازی نکند. ما توان فعالیتهای بزرگ و جذب سرمایهگذار را داریم از اینرو از دولت میخواهیم در فعالیت استارتاپها دخالت نکند.
اینجا رئیس ندارد
در همان سوله و با فاصله یک میز سراغ مرتضی عبداللهی رفتیم. در این تیم؛ رئیس، جانشین رئیس و سایر القاب جایگاهی ندارد، همه رفاقتی کار میکنند. این مجموعه در حوزه سلامت کار میکند. افرادی که اپلیکیشن آنها را نصب میکنند میتوانند بهصورت رایگان خدمات درمانی و مشاوره پزشکی بگیرند و حتی امکان این وجود دارد که افراد نتیجه جواب آزمایش خود را بهصورت آنلاین و رایگان از پزشکها بپرسند. عبداللهی عنوان میکند که ما اوایل کار خود هستیم و بعد از آن تمام خدمات پولی خواهد شد.
او صحبتهایش را با گلایه شروع کرد. او گفت: خیلی از استارتاپها وقتی میخواهند ایده خود را عملیاتی کنند، نمیدانند از کجا مجوز بگیرند، سراغ چه مجموعهای بروند و از همه بدتر اینکه خود وزارتخانهها هم نمیدانند که چه ارگانی مسئول است و همین امر باعث میشود که خیلی از ایدهها بلاتکلیف بماند یا بین وزارتخانه دست به دست شود.
او عنوان کرد: فعالیت ما در حوزه پزشکی است و قاعدتاً باید سراغ وزارت بهداشت میرفتیم اما آنها گفتند چون تولید محتوا هم دارید باید از وزارت ارشاد هم مجوز بگیرید. گرفتن مجوز از وزارتخانههای مختلف واقعاً زمان طولانی را از مجموعههای استارتاپی میگیرد.
دیر بازده بودن سرمایه گذاری
تیم عبداللهی، 13 نفر ثابت دارد، 8 نفر برنامه نویس و حداقل با 32 پزشک پاره وقت کار میکند. این مجموعه قبل از آنکه توسعه زیادی پیدا کند حداقل برای 21 نفر شغل ایجاد کرده است. این تیم از یکسال و نیم پیش فعالیت خود را با 4 نفر شروع کرده است.
خواسته این تیم این است که اجازه دهند در خارج از کشور هم فعالیت کند. او میگوید: ما میتوانیم به افرادی که در خارج از کشور هستند خدمات درمانی آنلاین دهیم، این امر برای کشور ارزآوری خواهد داشت و از سویی باعث رشد افزایش نرخ اشتغال میشود. در خیلی از مواقع دولت برای ما ایجاد چالش میکند.
عبداللهی عنوان کرد: هزینه درمان در خارج از کشور بالا است، بدین جهت اپلیکیشن درمانی در خارج از کشور مورد استقبال قرار میگیرد.
او گفت: کمتر از یکماه دیگر اپلیکیشن ما بهصورت رسمی راهاندازی میشود، فعالیت فعلی آن بهصورت آزمایشی است که خوشبختانه موفق بوده است.
عبداللهی ادامه داد: بازگشت سرمایه مجموعه استارتاپی ما زمانبر است، برای همین سعی کردیم با شتاب دهندهای که با ما همکاری میکند(شتاب دهنده حدود 63 درصد سهم دارد)، فعالیت خود را ادامه دهیم. البته سرمایهگذاران مستقل وجود دارند، اما خودمان خواستیم که با آنها همکاری نکنیم.
کرایه میز اشتراکی تا 700 هزار تومان
او گفت: به تمام جوانها و صاحبان ایده توصیه میکنم که بهکارخانه نوآوری و مانند این بخش بروند تا بتوانند فعلیت خود را توسعه دهند. هیچ کس نباید بیخیال ایده خود شود، شتاب دهندهها حمایتگرهای خوبی هستند.
در این سوله کرایه میزهای اشتراکی بین 500 تا 700 هزار تومان است و اگر شتاب دهندهای روی پروژه شما سرمایهگذاری کند، میتوانید حقوق ماهیانه تیم خود را هم بدهید. در این مجموعهها کلاسهای آموزشی هم برگزار میشود. استادانی که در این کلاسها حاضر میشوند به استارتاپها آموزش ماندن و بقا را میدهند.
از این سوله که خارج شدیم به سوله دیگری رسیدیم که نمای آن بسیار خاص بود. در بزرگ آهنی مشکی که از هیچ زاویهای نمیتوانستیم داخل آن را ببینیم. کنار آن در کوچکی بود که تقریباً نیمه باز بود. وقتی داخل رفتیم سکوت عجیب و غریبی حکمفرما بود. خانمی که آنجا نشسته بود گفت: شما وارد یک استودیو شدید. دور و اطراف را که نگاه کردیم یاد برنامه خندوانه افتادیم آنجا پُر بود از المانهای برنامه خندوانه. تصور کردیم استودیو جدید آنها به کارخانه نوآوری آمده است، ولی اینگونه نبود. در این سوله با کمک استارتاپها برنامهسازی میشود.
حسین خسروی یکی از شتابندهها بود که این سوله متروکه را فعال کرده است. گویا این سوله پیش از این سردخانه بوده است. آنجا یکی از بزرگترین استودیوهای کشور تأسیس شده است. این شتاب دهنده، استارتاپیها را حمایت مالی میکند که در تولید محتوایهای چون ویدئو، گرافیک، صوت و متن کار میکنند. خسروی که بتازگی فعالیت خود را شروع کرده، 5 استارتاپ را پوشش مالی و زیرساختی میدهد. او سوله متروکه را سال 97 تحویل گرفته و مدتها برای تجهیز آن وقت گذاشته است. در انتهای این سوله یعنی بعد از گذر از استودیو 550 متری به سالنی رسیدیم که جوانان در حال کار کردن بودند. او میخواهد اکوسیستم تخصصی محتوا را در کشور پایهگذاری کند.
سهامدار کنترلی نداریم
خسروی عنوان میکند که ما با هر استارتاپی که همکاری میکنیم، سهام کنترلی نمیگیریم، نمیخواهیم آنها را مدیریت کنیم بلکه در حال سرمایهگذاری برای توسعه مجموعههای استارتاپی تولید محتوا هستیم.
او گفت: استارتاپهای تولید محتوا میتوانند باعث رشد اقتصادی شوند، امیدوارم روزی برسد که کشور جایگاه این بخش را در اقتصاد ببیند.
مهمترین تقاضای او تسهیل مجوزهای کسب و کار است. خسروی اظهارداشت: استارتاپها برای گرفتن مجوز سردرگم هستند و نمیدانند به کدام وزارتخانهها باید مراجعه کنند. در این میان به فعالان این حوزه توصیه میکنم که بدون مطالعه وارد فعالیت استارتاپی نشوند.هر فعالیت استارتاپی یک فعالیت اقتصادی محسوب میشود، لذا برای اینکه وارد دنیای تجارت شوید باید دید کافی داشته باشید. تیمسازی هم اهمیت بسزایی دارد، اگر میخواهید موفق شوید باید در کنار خود بازاریاب، فنی و سایر بخشها را داشته باشید و از همان اول سهم اعضا را مشخص کنید تا در آینده به خاطر مشکلات گروهی استارتاپ منحل نشود.
او که از سال 74 فعالیت خود را از زیرزمین خانهاش شروع کرده است، گفت: برای این سوله هزینه بسیار بالایی شده است و هدف این است که مجموعههای قوی در تولید محتوا شکل بگیرد.
وارد سوله دیگری شدیم که فضای آن با سایر سولهها تفاوت زیادی داشت. در آنجا تلفیقی از زمان قدیم و زمان جدید بود. در آنجا کوره بزرگی وجود داشت که اگر میخواستید انتهای آن را ببینید باید سر خود را حداقل 60 درجه به سمت عقب خم میکردید. در کنار آن کوره قدیمی که یادگار علیزاده بود، باکس و پالتهای جدیدی وجود داشت که جوانان با لپتاپهای خود در آن مستقر شده بودند. از یکی از کسانیکه در حال عبور از سوله بود پرسیدیم که این سوله را چه کسی هدایت میکند، گفت همان گروهی که پل طبیعت را ساخت.
تفاوت قیمتها
در حالی که کوره قدیمی و دستگاههای الکترود ما را به گذشته برد، کارگاهی را در انتهای سالن دیدیم که در آن مدرنترین سازهها ساخته میشد.
مرتضی ساغرچیها از استارتاپهایی بود که در سالن 7 و 8 فعالیت میکرد. ایده او از سال 94 شکل گرفته و بعد از چند بار شکست در آبان 97 به بلوغ رسید و اکنون او به کارخانه نوآوری آمده است تا فعالیت خود را توسعه دهد. تیم او که سه نفره است چند ماهی است به درآمدزایی رسیده است.
استارتاپ ساقرچیها با کارگاهها قرارداد منعقد کرده است. بر اساس قراردادی که منعقد شده سفارشات آنلاین متقاضیان ثبت و بر اساس آن کالا (کتابخانه، جاکفشی و...) و مصنوعات دکوری ساخته میشود.
ساقرچیها، افق روشنی را در اقتصاد خود میبیند و میگوید میخواهد فعالیت اش را با قبول سفارش از شهرستانها توسعه دهد، برای او تحریم و کسادی بازار معنا ندارد چرا که میداند تولید خوب، با کیفیت و البته قیمت مناسب همیشه طرفدار دارد.
او ادامه داد: از نظر قیمتی تفاوت زیادی با هم صنفیهای خود نداریم اما سعی کردیم مدلهایی را عرضه کنیم که به جهت کیفیت و بهروز بودن سرآمد باشد.
او برای اینکه سفارشهای مردمی را نهایی کند، بین کارگاهها مناقصه برگزار میکند و در این صورت امکان ارائه خدمات خوب فراهم میشود.
مشکل جذب سرمایه گذار
این فعال اقتصادی میگوید: مهمترین مشکل ما جذب سرمایهگذار است، در شرایط فعلی و به خاطر تحریمها سرمایهگذاران رغبتی برای سرمایهگذاری ندارند.
او گفت: امیدواریم فضای اقتصادی به نحوی پیش برود که سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در فعالیتهای استارتاپی و تحت وب انگیزه داشته باشند. ما نیازمند حمایت نیستیم چرا که این حمایت بیشتر به فعالیت اقتصادی ضربه وارد میکند ما میخواهیم فضا برای فعالیت اکوسیستمها فراهم شود و البته تا حدودی ما را آزاد بگذارند، تمام مجموعههای استارتاپی از دولت گریزان هستند.
ساغرچیها خاطرنشان کرد: ما به کارخانه نوآوری آمدیم تا بتوانیم فعالیت خود را توسعه دهیم.
در این سوله بزرگ که به سختی میتوانستیم انتهای آن را ببینیم، پالتهای (باکسهای چوبی) وجود داشت که دو الی سه نفر در آن مشغول به کار بودند. البته اتاقهای شیشهای هم وجود داشت که استارتاپهایی مستأجر آن بودند. اینجا هم مانند سایر سولهها یک قانون قیمتی وجود دارد، اجاره 500 تا 700 هزار تومان! آنطور که میگفتند استارتاپها 6 ماه فرصت دارند تا در این سوله بمانند و بعد از آن باید به فکر استقلال باشند.
در حال چرخ زدن در این سوله بزرگ بودیم که آقایی بهعنوان خطیبی بسرعت به سمت ما آمد. او نگران آینده بود و اینکه وقتی کارهایشان به نامههای اداری میرسد، قفل میشود.
لنگ نامه اتاق بازرگانی
خطیبی میگفت: تمام کار و زندگی من لَنگ نامه از پارک علم و فناوری پردیس است. اگر این پارک نامه به ما ندهد، نمیتوانم کارت بازرگانی بگیرم. طی چند وقت اخیر کلاسهای آموزشی رفتم و حتی آزمون هم در اتاق بازرگانی دادم، اکنون اگر نامه داده نشود نمیتوانم فعالیتم را ادامه دهم و به درآمدزایی مناسب برسم.
او ادامه داد: چندی پیش مسئولان گفتند که در جهت حمایت از استارتاپها، محل استقرار آنها در کارخانه نوآوری و سایر مجموعهها دفتر کار محسوب میشود، حال که ما میخواهیم میزمان را بهعنوان دفتر کار به اتاق بازرگانی معرفی کنیم، پارک علم و فناوری نامه نمیدهد و ما را درگیر روند کاغذ بازی کرده است.
این فعال اقتصادی گفت: با آنکه اتاق بازرگانی هم میزهای فعالان استارتاپی در کارخانههای نوآوری را قبول کرده است، اما هنوز ما از بخش اداری این کارخانه نتوانستیم جواب و نامهای دریافت کنیم.
فعالیت او در حوزه خدمات فنی و مهندسی، فروش مصالح و فعالیتهای مرتبط با این امر است. او اعتقاد دارد که میتواند فعالیت خود را در خارج از کشور با سرعت بیشتری توسعه دهد به همین جهت توسعه فعالیت آن به یک نامه گره خورده است.
خطیبی اظهارداشت: ما در زمره بخش خصوصی هستیم و این امر نشان میدهد که استارتاپها و بخش خصوصی در بین دولتمردان جایگاهی ندارند. در سوله که ما هستیم همه اتفاقها بهصورت آرمانی جلو میرود و این امر خارج از تصور ما است چرا که مرتب با دستانداز مواجه میشویم اما در این سوله کارها خیلی سریع جلو میرود و فعالیتها منتظر یک نامه نمیماند.
او گفت: تنها جایی که میتوان یافت افراد با اشتیاق سرکار میروند اینجا است. همه استارتاپها با ذوق وارد مرحله کار خود میشوند و باور دارند که بزودی دولت برای اینکه اقتصاد پویا شود به کمک استارتاپها نیاز دارد