یک کارشناس اقتصاد مسکن با بیان اینکه برای اولین بار در تاریخ دارایی موجود در بازار بورس تا حدودی با حجم دارایی های مردم در بخش مسکن قابل مقایسه شده است، گفت: رشد بازار بورس با واقعیتهای اقتصادی همخوانی ندارد.
مهدی سلطان محمدی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: اکثر داراییهای سرمایهای در طول یکی دو سال گذشته افزایش نرخهای شدیدی را تجربه کردند که یکی از مهم ترین دلایل آن کاهش نرخ بهره های بانکی بود و این اقدام در شرایطی که نرخ تورم واقعی نسبتاً بالا و تورم انتظاری بسیار بالا بود، به معنی منفی شدن نرخ بهره واقعی و کاهش ارزش پس اندازهای بانکی مردم بود.
وی افزود: در این شرایط بسیاری کنشگران اقتصادی و مردم عادی برای اجتناب از فرسوده شدن و کاهش ارزش پس اندازهای خود به سمت داراییهای سرمایهای رفتند و وارد بازارهای بورس، مسکن، ارز، طلا و خودرو شدند که این هجوم به رشد شدید قیمتی در این بازارها انجامید.
سلطان محمدی تصریح کرد: ارز و مسکن تقریباً همپای هم جلو رفتند و علیرغم عقب ماندگی اولیه مسکن بعد از جهش قیمت دلار، مجددا قیمت متوسط هر مترمربع واحد مسکونی در شهر تهران به نزدیک ۱۰۰۰ دلار بالغ شد. کمابیش در دهه ۹۰ قیمت مسکن در شهر تهران با افت و خیزهایی خودش را با دلار هماهنگ کرده است؛ هر چند که در مقطع کوتاهی در سال ۱۳۸۶ قیمت یک متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران به رقم بی سابقه ٢٠٠٠ دلار هم رسیده بود.
به گفته سلطان محمدی، طلا با توجه به تاثیر پذیری از افزایش قابل توجه نرخ جهانی آن به دلار رشد بیشتری را نسبت به ارز و مسکن تجربه کرد، اما جهش شدید بورس عجیب و تا حدی دور از انتظار بود؛ به طوری که در اواسط مرداد ماه حجم ارزش بورس به ٨٠٠٠ هزار میلیارد تومان یعنی حدود سه برابر تولید ناخالص ملی کشور رسید و ارزش بازار بورس تقریبا با ارزش املاک مسکونی در شهر تهران برابر شد؛ یعنی رقمی که زمانی حتی غیر قابل تصور بود. هر چند که در حال حاضر و پس از کاهش های یک ماه گذشته ارزش بازار بورس به ٦٠٠٠ هزار میلیارد تومان تقلیل یافته است.
این کارشناس مسکن تاکید کرد: هر چند رشد بازار مسکن کندتر از بازار بورس بود ولی با این وجود این بازار نیز از این رشدها بی نصیب نماند؛ زیرا هنوز بسیاری مردم آن را به عنوان یک دارایی مطمئن که از قابلیت حفظ سرمایه ها در شرایط تورمی برخوردار است می شناسند
سلطان محمدی درباره علت اصلاح بازار بورس طی هفته های اخیر گفت: دلیل این مسئله عمدتا واقع بینی کنشگران بازار و خروج نوسان گیرانی بود که به قصد سوداگری و با نگاه کوتاه مدت وارد بازار بورس شده بودند.
وی با بیان اینکه رشد بازار بورس با واقعیتهای اقتصادی همخوانی ندارد گفت: حتی بین رشد بورس با افزایش نقدینگی هم تناسبی دیده نمی شود؛ هر چند در کاربرد لفظ حباب برای بازار بورس احتیاط می کنم. حال آنکه رشد قیمت در بازار مسکن کمابیش با رشد نقدینگی قابل توضیح است اما واقعیت این است که نرخ مسکن نیز فراتر از توان خانوارها رفته و می تواند مدت زیادی با همین شیب صعودی تداوم داشته باشد.
این کارشناس مسکن گفت: علی رغم مشکلات ساختاری زیادی که اقتصاد کشور با آن روبروست اگر فضای بین المللی مقداری به نفع کشور ما تعدیل شود و فشارهای تحریمی تخفیف پیدا کند و بحران کرونا تا اندازه ای فروکش کند، اقتصاد ما می تواند بر مبنای ظرفیت ها و توانمندی هایی که کشورمان دارد، شاهد رشد اقتصادی مثبت باشد. اگر کشور بتواند حتی به بخشی از درآمدهای نفتی دست یابد و سیاست های تشویق صادرات غیر نفتی تداوم پیدا کند و بانک مرکزی موفق به کنترل نسبی رشد نقدینگی بشود، در آن صورت می توان انتظار داشت که قیمت تمامی کالاها و دارایی های سرمایه ای از جمله مسکن به آرامش بیشتری برسد و مردم عادی نیازی نبینند که برای حفظ ارزش پس اندازهای خود وارد بازیهای پرمخاطره و سوداگرانه در بازارهای مختلف بشوند.