طراحی یک رویکرد حل مساله است که می تواند برای ایجاد نوآوری در محصولات، خدمات، فرایندها و سیستم ها از طریق اولویت دادن افراد در هر دو بخش خصوصی و دولتی استفاده شود.
بسیاری از رهبران کسب و کار، طراحی کسب و کار را با طراحی های دیگر اشتباه می گیرند. آنها قبل از اینکه بتوانند طراحی کسب و کار را اجرا کنند باید بدانند که اصلا طراحی کسب و کار چه چیزی هست و چه چیزی نیست.
تفکر طراحی یکی از ابزارهای مهم بازاریابی و تحقیق و توسعه است. اما فقط مناسب کارهای پشت صحنه سازمانی است. بخش های مالی و تدارکات می توانند برای فرایندهای خود از طراحی کسب و کار استفاده کنند. بخش های منابع انسانی می توانند برای استراتژی های سرمایه انسانی از تفکر کسب و کار بهره بگیرند.
طراحی هم مثل «خلاقیت» یکی از واژه هایی است که به سرعت رواج پیدا کرده و برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد. طراحی هم فرایند است و هم جریان ذهنی.
به مجموعه فعالیت هایی که برای خلق ارزش جدید و مداوم از تغییرات و شرایط غیرقابل پیش بینی انجام می شود طراحی می گویند. طراحی موجب می شود افراد و سازمانها منعطف تر باشند به ویژه هنگام مواجهه با تغییرات.
طراحی، تصور و شکل دادن به مصنوعات به منظور حل مسائل است.
من از واژه مصنوعات برای توصیف هر محصولی که به قصد ساخته شده استفاده کرده ام. از جمله کالاهای فیزیکی، خدمات، نرم افزار، تصاویر، ساختمان ها، مناظر، سازماها و فرایندها.
استنروز[1] ،مدیر طراحی شرکت کُن[2] معتقد است که مفهوم تفکر طراحی به هر نوع رویکرد خلاقانه ای اتلاق می شود که شیوه ای سیستماتیک دارد. از طرف دیگر به عقیده کراس تفکر طراحی در ذهن اغلب افراد وجود دارد. در واقع تفکر طراحی در انسان ها ذاتی است و همین است که باعث انسان بودن آنها می شود.
پدیده تفکر طراحی در حیطه کسبوکار:
آنطور که جستجوی گوگل نشان می دهد جستجوی عبارت تفکر طراحی از اوایل سال 2004 به تدریج افزایش یافته و این افزایش تا سال 2013 ادامه داشته است.
وقتی عبارت «تفکر طراحی» را در قسمت سرچ گوگل تایپ می کنید اسامی آشنایی نظیر براون، مارتین و تحقیقات کسب و کار هاروارد را نشان می دهد. اکثر لینک ها به کسب و کار مربوط است نه طراحی.
روش های سنتی کسب و کار مبتنی بر کاهش مداوم هزینه ها و افزایش کارایی فاقد محدودیت نیستند و منجر به ایجاد پیامدهای مشکل ساز در کسب و کار و از دست رفتن قابلیت رقابت در طولانی مدت می شوند. مفاهیمی مانند طراحی استراتژیک، مدیریت طراحی، تفکر طراحی و نوآوری مبتنی بر طراحی به ویژه از طریق برنامه های جدید مفهومی وارد فضای کسب و کار می شوند.
وظیفه اصلی طراحی از طریق تفکر طراحی، جستجوی ارزش برای مشتریان، توسعه تفکر مدیریتی و افزایش نظم پایدار است.
مراحل تفکر طراحی
روندهای جدید در محیط کسب و کار که تحت تأثیر فرآیند جهانی سازی و فن آوری های جدید هستند، فرصت های گسترده ای را برای شرکت ها ایجاد می کنند تا راه حل های جدید برای تأمین خواسته های فعلی یا آینده افراد، مشاغل و بخش عمومی ارائه کنند.
کاهش چرخه عمر محصول، افزایش رقابت و کمبود منابع عواملی هستند که بیش از هر زمان دیگری فضای فعلی کسب و کار را تحت تاثیر قرار می دهند. در نتیجه، میان ابزارها و روش های تجاری مورد استفاده در دهه های گذشته و فضای کسب و کار موجود یا در حال تحول، تفاوتهایی وجود دارد. به منظور تداوم رقابت و عملکرد سودآور کسب و کار در طولانی مدت، نیاز فزاینده ای به جستجوی راه های جدید تفکر تجاری با استفاده از ابزارها و روش های جدید جهت ایجاد ارزش برای مشتریان وجود دارد.
به عنوان مثال، چگونه می توان سازمان را به سمت توسعه صلاحیت ها و توانایی های جدید متناسب با زمینه کسب و کار پیش رو سوق داد. یکی از زمینه های آشکار در نظریه ها و عملکردهای مدیریتی قبلی، استفاده گسترده از طراحی و تفکر طراحی در استراتژی ها و مدل های کسب و کار جهت ایجاد ارزش برای مشتریان و افزایش ارزش خود سازمان است. استفاده از طراحی و تفکر طراحی بر اساس فرآیندهای عمیق تحقیقاتی منجر به تحول در معنای محصولات و تجدید مداوم مفاهیم تجاری می شود.
نویسنده: سکینه حجازی فر (کارشناس ارشد کارآفرینی)
اگر به مبحث «تفکر طراحی» علاقمندید مطالعه مطالب زیر را پیشنهاد می کنیم:
چارچوبی برای درک بهتر «تفکر طراحی»
چگونه با استفاده از تفکر طراحی، جلسات کاری مفیدتری داشته باشیم؟
چرا «تفکر طراحی» با شکست مواجه میشود؟
با «تفکر طراحی» اوضاع را به نفع کسب و کارتان تغییر دهید
«تفکر طراحی» و «رویکرد چابک»، اهرمهای حل خلاقانه مسئله در کسب و کار
[1] Stenros
[2] Kone