چهار سال پیش زمانی که آذری جهرمی به عنوان وزیر ارتباطات دولت جدید کار خود را آغاز کرد، وعده داد تا در پایان دوره، ۵ یونیکورن(تکشاخ) استارتآپی در کشور داشته باشیم. اکنون بعد از چهار سال با وجود رشد نه تنها هیچ استارتآپ ایرانی نتوانسته به ارزش یک میلیارد دلار برسد، بلکه ارزش دلاری برخی استارتآپها به واسطه تحریم، تورم، افزایش بیسابقه نرخ ارز و بیارزش شدن پول ملی حتی افت کرده است. درست در همین زمان که استارتآپهای ایرانی در کشوری با این همه پتانسیل برای رشد، برای زنده ماندن دست و پا میزنند، استارتآپ ارمنستانی پیکسآرت(PicsArt) توانسته است با جذب سرمایه ۱۳۰ میلیون دلاری از «سافت بانک» به ارزشی بیش از یک میلیارد دلار برسد و به اولین یونیکورن ارمنستان تبدیل شود. درحالی که جمعیت کل ارمنستان چیزی در حدود ۳ میلیون نفر است، تعداد کاربران فعال یک استارتآپ از این کشور، توانسته به چیزی در حدود ۱۵۰ میلیون نفر برسد.
توزیع یونیکورنها در جهان
یونیکورن، یکی از اصطلاحات متداول فضای استارتآپی و سرمایهگذاری خطرپذیر است. یونیکورنها در واقع شرکتهای خصوصی هستند که ارزش آنها از یک میلیارد دلار فراتر رود. در واقع شاخص تعداد یونیکورن نشانهای از میزان سرمایهگذاری در یک کشور یا منطقه است، چراکه عموما مدل کسبوکار استارتآپها بر افزایش مکرر سرمایه از طریق سرمایهگذاری است. طبق آمار ارائه شده در استاتیستا (statista)، تا آوریل سال ۲۰۲۱ میلادی، حوزه آمریکای شمالی با داشتن ۲۹۲ یونیکورن، بیشترین تعداد شرکتهای استارتآپی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار را در میان تمامی حوزههای دیگر داراست و تقریبا نیمی از یونیکورنهای دنیا و همچنین عمده ارزشمندترین یونیکورنها در این حوزه واقع شدهاند. حوزه آسیا اقیانوسیه با ۱۹۸ یونیکورن و سهم 5/ 33 درصدی از کل یونیکورنهای دنیا در رتبه دوم و اروپا با داشتن ۶۹ یونیکورن(۱۱ درصد از کل یونیکورنها) در رتبه سوم حوزههای دارای بیشترین استارتآپهای یونیکورنی هستند. حوزههای آسیای میانه-آفریقا و آمریکای لاتین هر کدام با داشتن تنها ۱۶ یونیکورن، کمترین تعداد یونیکورن را در سراسر دنیا دارند. بر اساس آمارهای همین منبع، آمریکا با ۲۸۸ یونیکورن، چین با ۱۳۳ یونیکورن، هند با ۳۲، انگلیس با ۲۷، آلمان با ۱۵ و کرهجنوبی و فلسطین اشغالی هر کدام ۱۱، برزیل با ۱۰، فرانسه ۸، سوئیس و اندونزی هر کدام با ۵ یونیکورن ۱۰ کشور جهان هستند که بیشترین تعداد یونیکورن را دارند.
ایران درحالی هنوز هیچ استارتآپی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار ندارد که کشور همسایه ما یعنی ترکیه، به تازگی توانسته است دومین یونیکورن خود را نیز به ثبت برساند. استارتآپ گتیر (Getir) در ترکیه که یک استارتآپ تحویل کالا به حساب میآید، همین چند ماه پیش با جذب دور جدید سرمایه خود، توانست به ارزش 6/ 2 میلیارد دلاری برسد و به یک یونیکورن تبدیل شود. حتی آمارهای جدید نشان میدهند که ارزش این استارتآپ اکنون از این رقم نیز فراتر رفته و به ۷ و نیم میلیارد دلار رسیده است. این استارتآپ «تحویل فوری محصولات سوپرمارکتی و غذاهای رستورانی» قصد دارد سرمایههای جدیدی که جذب کرده است را برای توسعه خدمات خود در اروپا و بخشهایی از آمریکا به کار گیرد. گتیر در ابتدای سال میلادی جاری سرویسدهی در لندن و آمستردام را آغاز کرد و قرار است به زودی به پاریس، برلین و چندین شهر از آمریکا نیز راه پیدا کند. این به معنی آن است که این استارتآپ قرار است با غولهایی مانند اوبر، دور-دش و... رقابت را آغاز کند.
کشورهایی مانند امارات متحده عربی با سه یونیکورن و عربستان با داشتن یک یونیکورن فینتکی، از دیگر مثالهای راهاندازی موفقیتآمیز کسبوکارهای استارتآپی در منطقه و رساندن آنها به ارزشهای میلیارد دلاری هستند. اما جدیدترین مثال که چند روزی از انتشار خبر آن میگذرد، ایجاد یک یونیکورن در ارمنستان است. ارمنستان با وجود آنکه در دهه۹۰ میلادی شرایط سیاسی اجتماعی چندان مساعدی نداشت، ظرف چند سال توانست چنان شرایط مساعدی برای رشد کسبوکارهای دیجیتال و استارتآپی ایجاد کند که از آن به عنوان سیلیکونولی اتحاد جماهیر شوروی یاد میشود. کشوری با تنها ۳ میلیون نفر جمعیت که هنوز زیر سایه یک جنگ با همسایه خود جمهوری آذربایجان است، در چند سال اخیر چندین استارتآپ دیجیتال موفق و تعداد بسیار زیادی مهندس پرورش داده است. معروفترین استارتآپ ارمنستان که اخیرا نیز توانسته با جذب دور جدیدی از سرمایه به اولین یونیکورن این کشور تبدیل شود «پیکسآرت» است.
وضعیت استارتآپها در ایران
چهار سال پیش در چنین زمانی، هنوز فضای استارتآپی کشور تا این اندازه به بنبست نرسیده بود و بسیاری از فعالان این حوزه با امید بسیار در حال ساخت کسب و کارشان بودند. سرمایهگذاران داخلی و خارجی معدودی وارد فضای کسبوکارهای تکنولوژیمحور ایران شدند که هنوز برخی از شاخصترین آنها مثالهای موفقی در حوزههای مختلف به شمار میروند. هرچند برخی از این استارتآپها حتی در شرایط عقبرفت اقتصادی رشد قابلتوجهی – بهویژه در دوره پاندمی- داشتهاند، اما نیاز به سرمایهگذاری جدید و ایجاد ارزشهای بالاتر بهشدت حس میشود. در همین چند سال اخیر و با افزایش قابل ملاحظه تورم و نرخ ارز، ارزش دلاری استارتآپهای بزرگ ایرانی که امیدی برای تبدیل شدن به یونیکورن را داشتند، افت کرد و پس از آن با توقف سرمایهگذاری جدید خارجی و حتی داخلی و مشکلات متعدد در زمینه تامین سرمایه، شرایط برای آنها سخت و سختتر شد. بسیاری از استارتآپهای کوچکتر از بین رفتند و برای بزرگترها حتی مسیر تامین سرمایه از طریق ورود استارتآپها به بورس و عرضه سهام آنها به صورت عمومی، بهرغم وعدههای بسیاری که داده شد مسدود ماند و هنوز هیچ استارتآپ ایرانی نتوانسته است راه خود را به بازار سرمایه کشور باز کند. این درحالی است که استارتآپها در سراسر دنیا برای تداوم رشد و توسعه کسبوکارشان به صورت مداوم و در چندین راند، اقدام به جذب سرمایه میکنند و حتی در برخی کشورها روانه بورس نیز شدهاند.
قطعا در پاسخ به این سوال که چرا ما هنوز در ایران استارتآپی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار یا به اصطلاح یونیکورن نداریم، دلایل زیادی میتوان مطرح کرد. اما کارشناسان معتقدند اصلیترین دلیل آن منفصل بودن از بازارهای بینالمللی است. ناصر غانمزاده از فعالان استارتآپی کشور و مدیرعامل استارتآپ نیوو در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» میگوید: جدایی ایران از فضا و بازارهای بینالمللی به چند طریق بر فضای استارتآپی کشور تاثیر میگذارد. وی تصریح میکند: اولین تاثیر این جدایی آن است که سرمایهگذاران بزرگ خارجی معمولا به صورت جدی به سرمایهگذاری در استارتآپهای ایرانی فکر نکرده و اقدامی در این راستا انجام نمیدهند. از سوی دیگر به دلیل محدود بودن بازار ایران و فراهم نبودن امکان گسترش سرویسدهی به کشورهای دیگر، افق آتی استارتآپها چندان امیدوارکننده به نظر نرسیده و این هم از جذابیت استارتآپهای ایرانی میکاهد و هم بر ارزشگذاری آنها تاثیر میگذارد. غانمزاده میافزاید: حضور سرمایهگذاران جدید خصوصا سرمایهگذاران بینالمللی، موجب میشود در سرمایهگذاری بر استارتآپها رقابت شکل بگیرد که این خود به بالاتر رفتن ارزش شرکتهای استارتآپی منجر میشود.
این فعال استارتآپی تاکید میکند: به طور کلی و به دلیل شرایط اقتصادی، بخش بسیار کمی از پولها وارد حوزه سرمایهگذاری جسورانه میشود و این باعث میشود هم تعداد شرکتهای سرمایهگذار جسورانه در کشور بسیار کم باشد و هم میزان پولی که در این حوزه برای سرمایهگذاری وجود دارد بسیار محدود باشد. در نتیجه نه تنها سرمایهگذاران داخلی رقابتی در سرمایهگذاری بر استارتآپها ندارند، بلکه گاهی شرایط به گونهای پیش میرود که گویی این شرکتها در سرمایهگذاری نکردن روی استارتآپها رقابت دارند. غانمزاده با تاکید بر اهمیت حضور سرمایهگذاران خارجی میگوید: در چنین شرایطی گره کار جز با حضور سرمایهگذار بینالمللی باز نمیشود. زیرا با ورود سرمایهگذار خارجی به فضای استارتآپی کشور، نه تنها امکان جذب سرمایههای دلاری برای استارتآپها فراهم میشود، بلکه در سرمایهگذاری روی استارتآپها رقابت شکل گرفته و سرمایهگذاران داخلی هم به افزایش سرمایهگذاریها ترغیب میشوند. غانمزاده در مجموع حوزههای سرمایهگذاری مانند بازار ارز، مسکن، بورس - که سودهای مطمئنتر و با ریسک کمتری برای سرمایهگذاران ایجاد میکنند - را بازارهای رقیب سرمایهگذاری جسورانه در ایران میداند. وی معتقد است این بازارها موجب میشوند رقابت در سرمایهگذاری روی استارتآپهای ایرانی به حداقل برسد و زمینه برای رشد ارزش این شرکتها و تبدیل شدن به یک یونیکورن فراهم نشود.
افق مبهم خروج سرمایهگذار
فراهم نبودن امکان خروج سرمایهگذار، چه در قالب ورود استارتآپ به بورس و چه در قالب خریده شدن شرکت توسط مجموعههای دیگر، از دیگر مواردی است که در تشریح علل توسعه پیدا نکردن استارتآپهای ایرانی مطرح میشود. با وجود وعدههای متعددی که در این چند سال برای پذیرش استارتآپهای بزرگ و بالغ شده در بازار سرمایه داده شد و قرار بود تپسی به عنوان اولین استارتآپ در فرابورس پذیرفته شود، هنوز این امر محقق نشده است. سختگیریهای صورت گرفته درباره ساختار متفاوت شرکتهای استارتآپی نسبت به شرکتهای سنتی و چالشهای موجود برای ارزشگذاری درست این شرکتها مهمترین عوامل در عملی نشدن این وعده بودهاند.
علی فیاضبخش، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری سرآوا میگوید: یونیکورن داریم، اما نه به تعدادی که در افق ۱۴۰۰ پیشبینی شده بود. وی در پاسخ به این سوال که چرا نامی از هیچ یونیکورن ایرانی در فهرستهای جهانی ثبت نشده است، میگوید: یکی از شروط اصلی پذیرش یک شرکت استارتآپی به عنوان یونکیورن، آن است که real transaction اتفاق بیفتد یا به عبارتی سهام شرکت در بازار سهام معامله شود و آنجا قیمت بخورند. از آنجا که هنوز چنین اتفاقی برای هیچ یک از استارتآپهای بزرگ رخ نداده، باعث میشود به عنوان یک یونیکورن در جهان مورد پذیرش قرار نگیرند.
مدیرعامل سرآوا معتقد است نبود استراتژی مناسب برای خروج سرمایهگذار از استارتآپهای ایرانی موجب شده فضای استارتآپی کشور نسبت به جمعیت، GDP کشور، پتانسیلهای انسانی و تکنولوژیک موجود، از جهان پیرامون عقب باشد. وی میافزاید: اجازه ندادن به شرکتهای استارتآپی برای ورود به بازار سرمایه موجب شده سرمایهگذاران نتوانند از سرمایهگذاری انجام داده بهرهمند شوند و سرمایهگذاران جدید امکان شراکت در این رشد را از دست بدهند. به عبارتی داستان موفقیتی که بتواند الگو و مشوقی برای سرمایهگذاران جدید باشد ایجاد نشده و سرمایهگذاران پیشین نیز روزبهروز بیانگیزهتر میشوند. وی تاکید میکند منابع چند هزار میلیارد تومانی که استارتآپهای بالغ اکنون برای توسعه بیشتر خود به آنها نیاز دارند، در بازار سرمایهگذاری خصوصی وجود ندارد و چنین مبالغی جز از طریق بازار سرمایه قابل دستیابی نیست. فیاضبخش در ادامه میافزاید: اکوسیستم استارتآپی ما با فقر سرمایهگذاری خارجی مواجه است و همین انگشتشمار سرمایهگذار خارجی که هنوز در کشور فعالند به قدری مورد اذیت قرار میگیرند که سرمایهگذاران دیگر از ورود به بازار ایران میهراسند. وی تاکید میکند اکنون یکی از موانعی که در راه ورود استارتآپها به بازار سرمایه وجود دارد، وجود سرمایهگذار خارجی در ساختار سرمایهگذاری آنهاست. این درحالی است که مجوز سرمایهگذاری این سرمایهگذاران در زمان ورود مورد تایید وزیر اقتصاد وقت قرار گرفته است.
ضعیف شدن مداوم ارزش پول ملی و کاهش قابل توجه قدرت خرید مردم، موانع دیگری در راه تبدیل شدن استارتآپهای ایرانی به یونیکورنهای استارتآپی است. فیاضبخش تاکید میکند که بهرغم آنکه برخی استارتآپهای ایرانی به ارزشی در حد یک یونیکورن رسیدهاند، اما با افزایش مداوم قیمت دلار، تمام تلاشهای این استارتآپها برای بزرگ شدن و ایجاد توسعه بیارزش جلوه میکند و تاثیر چندانی بر ارزش دلاری شرکت نمیگذارد. از سوی دیگر با کاهش توان خرید کالا و خدمات توسط مردم، ارزش سبد خرید کالای خدمات افت پیدا کرده و همین بر ارزش استارتآپهای فعال در این حوزهها تاثیر منفی میگذارد.
اندازه نابرابر اقتصاد ایران و جهان
میلاد منشیپور، بنیانگذار تپسی تاکید میکند که اندازه اقتصاد ایران نسبت به مقیاس جهانی، اجازه ایجاد یونیکورن در ایران را نداده است. منشیپور میگوید: پیش از بازگشت به ایران همزمان با توافق برجام پروژهای را برای شرکت مشاورهای BCG که در آن کار میکردم ارائه دادم که آیا ایران برای ورود و سرمایهگذاری این شرکت مناسب است یا خیر؟ نتیجه بررسیهای من در آن زمان نشان داد که در کشور کمتر از انگشتان یک دست شرکتهایی وجود دارند که قادر به پرداخت هزینههای یک شرکت مشاورهای در این اندازه باشند. وقتی به یک کشوری مثل هلند نگاه میکنید چندین شرکت با درآمد بیش از یک میلیارد دلار در سال را در صنایع مختلف آنها میبینید، اما مشخصا در ایران شرکتهای استارتآپی به واسطه مشکلات و موانع پرشمار مالی، حقوقی، منابع انسانی و... نمیتوانند در خارج از مرزهای جغرافیایی کشور فعالیت داشته باشند. از سوی دیگر قدرت پایین خرید مردم نیز دلیل دیگری است که سهم استارتآپها، همچون سایر بخشها، کوچک باشد.
به عقیده منشیپور، دولت سیزدهم با یک چالش و سوال جدی در حوزه استارتآپها مواجه است؛ «آیا این حوزه نیز قرار است شبیه سایر حوزههای اقتصادی باشد؟» او میافزاید: به طور مثال زمانیکه ایرانخودرو، سمند تولید میکند، خدمات بانکی ما در سطح بالایی نیست یا امکانات مخابراتی ما مثل اینترنت خانگی ضعیف است، شاید نباید انتظار داشته باشیم که استارتآپهای ما نیز خروجی محصولاتشان چیزی با کیفیتتر از سمند باشد!
مدیرعامل تپسی معتقد است در ایران با وجود داشتن نگرانیهای جدی درباره اقداماتی مثل طرح صیانت - که ممکن است باعث مهاجرت گسترده افراد شود - به دلیل آنکه حوزه استارتآپی فردمحور و تاکید روی استعدادهای افراد است، هنوز به اندازهای نیروی با استعداد و متخصص داریم که باعث شود خروجی استارتآپهای ایرانی بیکیفیت نباشد. هرچند ممکن است این خروجی بنز نباشد، اما سمند هم نیست.
منشیپور با اشاره به اینکه پتانسیل محصولات و خدمات با کیفیت در تراز جهانی در ایران وجود دارد، میگوید: برای اینکه حوزه استارتآپی بتواند جایگاهی متفاوت از سایر بخشهای اقتصاد داشته باشند، تامین مالی بسیار نقشی حیاتی دارد و در شرایط فعلی راهی به جز ورود استارتآپها به بورس وجود ندارد. او دلیل این موضوع را نبود سرمایهگذاری خارجی به واسطه تحریمها، عادت کردن سرمایهگذاران خصوصی به افزایش سرمایه از طریق تورم و عدم تمایل به سرمایهگذاری استراتژیک و بلندمدت میداند و میافزاید: سرمایهگذاران حاکمیتی یا خصولتی هم به دلیل ساختارها و قوانین دستوپا گیر نظارتی که دارند، به سختی میتوانند سرمایهگذاریهایی در ابعاد چند صد میلیارد انجام دهند.
در پایان باید تاکید کرد که ذات استارتآپ یعنی رشد و زمانی که مسیری برای تداوم این رشد و پویایی محقق نشود، نمیتوان به آینده چنین شرکتهایی امیدوار ماند. کارشناسان معتقدند اگر بنا باشد برای بهبود وضعیت فعلی اکوسیستم استارتآپی تدبیری اندیشیده شود، این امر جز با تسهیل ورود استارتآپهای بالغ به بازار سرمایه محقق نخواهد شد و تنها در این صورت است که میتوان به ایجاد چندین یونیکورن در کشور و رقابت برای حضور پررنگتر در منطقه امیدوار بود.