اگر تلاش شما برای نوآوری به نتیجه نمی رسد، تیمتان را بررسی کنید!

مترجم: عاطفه جولانی (کارشناس ارشد)

برگرفته از  www.hbr.org

یک تیم پر تلاش و مبتکر پتانسیل کافی برای پیشرفت را خواهد داشت و این ابتکار و پیشرفت تیم ها است که می تواند آینده ی کسب و کارها را تغییر دهد. در این تیم همه با روحیه ی خوب و خوش بینانه حرکت می کنند، تیم با موفقیت در حال حرکت به سمت قلمرو های جدید و جذاب است! ناگهان! نتایج بیش از آنچه پیش بینی می شد طول می کشد و پس از گذراندن زمان بیش از حد در خارج از مناطق امن، کارکنانی که امید به موفقیت شان بالا بود، نمی توانند در یک محیط پر ابهام درست کار کنند.

در عرض چند ساعت، چشم اندازها تغییر می کند و مشخص می شود که تیم نمی تواند از این طوفان عدم قطعیت به سلامت عبور کند!

سوال اینجاست: چنین تیم توانمندی چگونه می تواند شکست بخورد؟!

در قلب بسیاری از سازمان ها مشکل عمیق تری وجود دارد که مانع تحول می شود: ساختار سازمانی مبتنی بر محصول و عملکرد! اصولا این ساختار در محیط های کاملا شناخته شده و قابل پیش بینی به خوبی قابلیت اجرا دارد، جایی که هدف کلی سازمان، ارائه حداکثری محصول یا خدمات است. اما پروژه های تحول آفرین، سازمان شما را ملزم به انعطاف پذیری بیشتر می کند! به یاد داشته باشید که چالش های پروژه های تحول افرین، به تیم هایی نیاز دارد که بتوانند در شرایط ابهام و عدم اطمینان از طریق تطبیق مجدد منابع و قابلیت های خودبه فعالیت خود ادامه دهند.

 تیم های دارای قابلیت تحول، در واقع از افرادی تشکیل شده که نه تنها عملکرد بالایی دارند، بلکه دارای مهارت ها و تفکرات متعادل و متوازنی هستند. این امر به آنها اجازه می دهد تمرکز، چابکی و خوش بینی شان را در مواجهه با شرایط عدم قطعیت، برای مدت طولانی، حفظ کنند! باید بدانید که همه کارکنان هرچند با عملکرد عالی، برای این امور، ساخته نشده اند!

در کتاب «تحویل پیشرو: چگونه متصدی آینده ی شرکت خود شویم»، از انتشارات دانشگاه هاروارد، محققین توانایی های خاصی را برای رشد کسب و کار، در حالی که یک تیم متحول کننده را ایجاد می کنید، برجسته کرده اند! به طور ویژه، سه ویژگی منحصر به فرد وجود دارد که نقش مهمی در ابتکار عمل تیم سازمان شما، ایفا می کند.

1- توانایی منفی: راحت بودن با عدم قطعیت!

در توصیف مدرن، توانایی منفی را می توان به عنوان راحت بودن با عدم قطعیت، حتی برای سرگرم کردن، در نظر گرفت، نه اینکه در درون خود، با این تفکر که باید زودتر از موعد به نتیجه قطعی و در عین حال نامتعارف برسید، خود را مضطرب کنید! در حالیکه بسیاری از مردم نمی توانند مبهم بودن عدم قطعیت را تحمل کنند، کسانی که توانایی های منفی خود را نشان می دهند، می توانند کاوش در زمینه های جدید و کشف فرصت های احتمالی را تسهیل کنند.

در واقع افراد دارای توانایی منفی، می توانند هم چنان کنجکاو و متمرکز بمانند، حتی زمانی که پروژه شما با هدف نهایی، فاصله ی زیادی داشته باشد. به احتمال زیاد، این افراد چنین شرایطی را جذاب می بینند،  هم چنین قادر خواهند بود قضاوت در مورد یک نتیجه نهایی را در حالت معلق نگه داشته و دید خود را در برابر بسیاری از نتایج احتمالی، باز بگذارند! نه اینکه صرفا برای مدت کوتاهی، در یک نسخه از موفقیت، خود را ثابت نگه دارند!

2- خلبانان آشوب: رهبری و اجرا در قلمروهای ناشناخته!

در سال 1991، اولف البک، سیاستمدار و مددکار اجتماعی دانمارکی، یک وام شخصی 100 هزار دلاری را برای افتتاح یک مدرسه ی تجاری غیر معمول به نام Kaospilot، گرفت! چشم انداز کلی این مدرسه تجارت، در واقع از پروژه قبلی البوک، الهام گرفته بود، پروژه ای که وی در آن مهارت جدیدی را در جهت حل مشکلات نامشخص، در دانش آموزان مشاهده کرد و متوجه فرصتی شد که از طریق آن، این مهارت را به رهبران کسب و کار که نیاز به انجام آن داشتند، آموزش دهد. خلبان آشوب یا خلبان هرج و مرج، در واقع یک برچسب بسیار عالی برای شخصیت خاصی است که در یک تیم متحول کننده، مورد نیاز است!

در توصیف کلی، خلبانان آشوب افرادی هستند که می توانند به طور خلاقانه یک پروژه را از طریق عدم قطعیت هدایت کنند. این افراد دارای توانایی منفی هستند، اما در عین حال دارای مهارت های مهم دیگری نیز هستند، مانند توانایی ایجاد ساختار در هرج و مرج ها و اقدام به موقع در ناآرامی ها! رهبرانی که خودشان، جزو دسته ی خلبانان آشوب هستند، می توانند تیم خود را در پروژه ها، به خوبی پیش ببرند، حتی در شرایطی که محیط اطراف و چشم اندازها، به طور مداوم در حال تغییر و تحول است.

اما! اگرچه ممکن است چنین فردی بسیار جذاب و کاربردی باشد، خلبانی آشوب، کار بسیار سختی است، این افراد همکارانی هستند که روی پروژه های مبهم کار می کنند و اغلب در این راه مورد مواخذه و آسیب قرار می گیرند. مسلما وقتی محیط اطراف پروژه متزلزل می شود، افرادی که فاقد ویژگی خلبانی آشوب هستند، به سرعت دچار تشویش و استرس می شوند.

خلبانان آشوب، اغلب به ایجاد تغییرات معنادار بیشتر اهمیت می دهند تا به بالا رفتن از نردبان های موفقیت در یک سازمان، یا گرفتن ستاره های بیشتر در نمودارهای کاری. به عنوان رهبر یک تیم یافتن خلبانان آشوب برای پیوستن به تیم شما می تواند چالش برانگیز باشد و نیاز به مشاهده و آزمایش دارد، اگرچه چند مکان مناسب برای جست و جوی کاندیداهای خوب وجود دارد.

به عنوان مثال به دنبال افرادی باشید که نظرات عملکردی متفاوتی دریافت می کنند اما هنوز از طرف سازمان بسیار مورد توجه هستند. اغلب این افراد، به دلیل اینکه باعث نارضایتی اطرافیان شان می شوند، بازخوردهای متفاوتی دریافت می کنند، زیرا این افراد اغلب وضعیت های موجود در محیط را به چالش می کشند، اما در نهایت آن ها به موفقیت های خود ادامه می دهند، زیرا دارای عملکرد بسیار خوبی هستند.

3- تفکر واگرا، کنش همگرا و ارتباط موثر

در نهایت سه ویژگی روانشناختی وجود دارد که باید در هنگام ایجاد یک تیم متحول کننده، به دنبال آن ها باشید. این سه ویژگی، یعنی تفکر واگرا، عملکرد همگرا و ارتباطات موثر، همگی نقش مهمی در موفقیت نوآوری های و تحولات ایجاد می کنند. در حالی که بسیاری از افراد در اطراف شما، ممکن است یک یا دو مورد از این مهارت ها را داشته باشد، یافتن فردی با هر سه مهارت، دشوارتر است ولی نتیجه مطلوبی خواهد داشت.

اولین بخش از این سه ویژگی، در واقع توانایی اتصال منحصر به فرد اطلاعات، ایده ها و مفاهیمی است که معمولا از هم فاصله دارند. افراد دارای این مهارت می توانند مفاهیم متفاوتی را به شیوه ای نوین و معنادار با یکدیگر تطبیق داده و فرصت های جدیدی را ببینند که دیگران ممکن است نادیده گرفته باشند.

کنش همگرا، دومین ویژگی، به معنای توانایی اجرای ایده های شکل گرفته، به منظور ایجاد یک چیز ملموس است. در نهایت، داشتن توانایی بیان ایده ها به شیوه ای منسجم، قانع کننده و تاثیر گذار، از اهمیت بالایی برخوردار است، این ویژگی الهام بخش سایر رهبران و تصمیم گیرندگان برای باور، حمایت و عمل به ایده یا فرصت جدید محسوب می شود.

مانند بسیاری از فرصت های تجاری متحول کننده در نقاط غیر قابل تصور، در مواردی که ممکن است بهترین اعضای تیم را برای پیشبرد یک ابتکار امیدوار کننده، پیدا کنید، نیز این امر صادق است. یعنی پیدا کردن افراد مورد نیاز در جایی که فکرش را نمی کنید!

هر پروژه سازمانی جدید، تحول بالقوه ای را نشان می دهد و هر پروژه موفق در نهایت به شرکت شما کمک می کند تا خود را از تبدیل شدن به یک ماشین بی عیب و نقص که به طور تکراری و روتین، عمل می کند، نجات داده و در عوض به چیزی تبدیل شوید که برای زنده ماندن به آن نیاز دارید: سازمانی انعطاف پذیر که می تواند از فرصت های جدید استفاده کند.