شرکت MCI چگونه توانست از بحران کرونا فرصت بسازد؟
با شروع بحران کرونا در سال 2020 سباستین توندور مدیرعامل یکی از بزرگ ترین شرکت های برگزارکننده رویداد با یک بحران پیش‌بینی نشده مواجه شد. تمام رویدادها لغو شدند. هزاران نفر از کارمندان در صف دریافت حقوق شان بودند و معلوم نبود چه زمانی اوضاع به حالت عادی برمی گردد.
دو سال بعد سباستین نه تنها با مدیریت شرایط بحرانی توانست شرکتش را نجات داد، بلکه توانست کسب وکاری بهتر از قبل تاسیس کند. طرزفکر کارآفرینانه او و تواناییش در برقراری ارتباط موثر، کلید بقای کسب و کارش بود. در این مطلب می خواهیم اقدامات او را بررسی کنیم.
رویکردهای سباستین برای نجات کسب‌وکارش در دوران همه‌گیری کرونا:
کاری کنید که کارکنان احساس کنند صدای شان شنیده می شود
اولین کاری که سباستین انجام داد، تمرکز بر ارتباطات بود. او فورا تیم مدیریتش را جمع کرد ولی به جای اینکه در مورد داده‌ها و حقایق با آنها صحبت کند، اجازه داد آنها احساسات، عواطف و باورهای خود را به اشتراک بگذارند. سباستین می دانست که چقدر مهم است آنها احساس کنند حرف های شان شنیده می شود. سپس او سعی کرد این نوع ارتباطات را از طریق تماس تصویری، انجمن های گفتگو و ایمیل، در همه سطوح شرکت نهادینه کند. این کار به تقویت روحیه کارکنان و افزایش همکاری ها کمک کرد.
بقا، راه‌اندازی مجدد، پیشرفت:
سباستین سه مرحله مهم را شناسایی کرد: بقا، راه‌اندازی مجدد، پیشرفت. بسیاری از رهبران، این اشتباه را مرتکب می‌شوند که یک استراتژی را فقط یک بار منتقل می‌کنند. سپس تعجب می‌کنند که چرا بقیه سازمان، یادشان نمی‌آید یا درک نمی کنند که استراتژی چه بوده است. سباستین این اشتباه را مرتکب نشد. او پیام را به همه سطوح کسب و کار مخابره کرد و از تکرار دوباره و سه‌باره‌ی آن هراسی نداشت. با این کار، همه‌ی افراد توانستند به درک درستی از فرایند و جهت حرکت شان برسند.
1 . تلاش برای بقا:
سند چشم‌انداز ایجاد کنید.
سباستین به عنوان بخشی از مرحله بقا، یک "سند چشم‌انداز" ایجاد کرد. او برخلاف رهبران دیگر، این کار را به تنهایی انجام نداد، بلکه کارگاه‌هایی با حضور همکاران مختلفش برگزار کرد و ورودی‌ها و بازخورد آنها را جمع‌آوری کرد. سباستین از مدافعان سرسخت شفافیت و همدلی در شرکت است.
آینده نگر باشید: قبل از وقوع بحران، خود را برای آن آماده کنید
مدت‌ها قبل از همه‌گیری کرونا، به سباستین توصیه شد که به بانک برود و در زمانی که شرایط عادی است درخواست وام کند، چون وقتی اوضاع بحرانی شود بانک وامی به شما نمی دهد.
سباستین این توصیه را جدی گرفت و قبل از شروع همه‌گیری، شرکتش دارای ذخایر نقدی قابل‌توجهی بود. بنابراین نیازی نبود که در بحران دوباره به بانک مراجعه کنند. او توانست کسب و کارش را جلو ببرد و حقوق کارکنانش را بپردازد. اگر آن ذخایر نقدی نبود، شرکت تعطیل می‌شد و همه کارکنان شغل خود را از دست می‌دادند، ولی آینده‌نگری سباستین، کسب و کارش را نجات داد.
2 . راه‌اندازی مجدد:
مرحله تلاش برای بقا حدود سه ماه طول کشید. ولی شرکت باید رو به جلو پیش می‌رفت. بنابراین سباستین تصمیم گرفت به دنبال فرصت‌های جدید بگردد. او این کار را مرحله‌ی «راه‌اندازی مجدد» نامید.
کسب و کار خود را بازتعریف کنید.
سباستین لحظه‌ای به عقب برگشت و مجددا ارزیابی کرد که شرکت واقعا چه کاری انجام داده است. MCI در دسته‌ی کسب‌وکارهای برگزارکننده رویداد است. وقتی یک مشتری چالشی دارد و به MCI می‌آید، چیزی که واقعا به دست می‌آورد تیمی از برنامه‌ریزان استراتژیک است. MCI در واقع یک متخصص بازاریابی و ارتباطات است و ایده‌ها و استراتژی‌ها را برای مشتریان فراهم می‌کند. در طول همه‌گیری، تمام عناصر فیزیکی ناپدید شدند. آنچه باقی مانده بود، عناصر خلاقانه‌تر بود. سباستین متوجه شد که واقعا شریک خلاقی برای مشتریانش است.
وظیفه بعدی آنها این بود که مدل‌های آینده‌ی ارتباطات و تعامل بین مشتریان و مخاطبان شان را بازسازی کنند. آنها روی این موضوع تمرکز کردند و مدل های جدیدی ابداع کردند. البته آنها هنوز هم در حال بررسی مدل های نوآورانه خود هستند.
یک موتور استارتاپ بسازید.
سباستین به عنوان بخشی از مرحله راه‌اندازی مجدد، شروع به کاوش مدل‌های جدید کسب و کار کرد. ولی MCI مشتریان بزرگ زیادی با قراردادهای بلندمدت داشت. اجرای آزمایش‌های کسب و کار، ریسک شهرت را برای شرکت در پی داشت. اگر آنها شکست می‌خوردند وجهه‌ی خوبی برای شرکت نداشت.
بنابراین حدود یک سال پس از شروع همه‌گیری، آنها تصمیم گرفتند یک شرکت جدید ایجاد کنند؛ چیزی شبیه به آلفابت و گوگل. آلفابت، جایی است که گوگل، بسیاری از فعالیت‌های نوآورانه‌ی غیرمنتظره‌ی خود را در آن انجام می‌دهد. در حالی که سباستین MCI و گروه MCI را داشت. گروه MCI، میزبان شتابدهنده‌ی استارتاپ است.
این بدان معناست که آنها با راه اندازی نهادهای جداگانه کسب و کار تحت عنوان شتابدهنده گروه MCI، توانستند ایده‌های جدید را آزمایش و کاوش کنند. آنها دیگر نگران آسیب شهرت احتمالی به نام تجاری خود نبودند. بازار قادر بود آنچه که آنها انجام می‌دهند را درک کند زیرا کارشان، جدای از کسب و کار فعلی بود. نام تجاری هم کاملا در امان بود. اگر یک مشتری بزرگ مثل سونی، ایده‌ای به آنها پیشنهاد می‌داد که با کار MCI تناسب نداشت، آنها می توانستند آن ایده را به گروه MCI بفرستند و سرمایه‌گذاری جداگانه‌ای در مورد آن ایده داشته باشند. این رویکرد واقعا به شکوفایی نوآوری کمک کرد.
در ادامه، نمونه هایی از سرمایه‌گذاری هایی را که سباستین و تیمش انجام دادند معرفی می‌کنیم. آنها به طور مستقل و با یک مدیریت مستقل اداره می‌شوند. MCI به هیچ وجه مسئولیتی در قبال تعهدات ناشی از این سرمایه‌گذاری‌ها ندارد.
از دو جنبه‌ی کاوش و بهره‌داری کسب و کار خود حمایت کنید:
سباستین مدیرعامل کارآفرین است. او زمان زیادی را صرف تمرکز بر جنبه‌ی کاوش کسب و کارش می‌کند، و به دنبال فرصت‌های جدید برای رشد است. او یک استراتژیست ارشد را برای بهره‌برداری کسب و کارش استخدام کرده است. بدین ترتیب آنها می‌توانند مجموعه جدیدی از کسب و کارهای نوآورانه را ایجاد کرده و رشد دهند و در عین حال همچنان کسب و کار فعلی خود را حفظ کنند.
3 . پیشرفت و توسعه:
ادامه دهید:
با اینکه شرکت توانسته از همه‌گیری نجات پیدا کند ولی کار زیادی برای انجام دادن دارد. سباستین و تیمش هنوز در یک مرحله‌ی انتقال قرار دارند. آنها به رشد خوشبین هستند ولی همچنان باید منابع خود را با دقت مدیریت کنند. سباستین اکنون سعی دارد قبل از راه‌اندازی نهادهای قانونی جدید، در کسب و کار جدید پیروز شود. به عبارت دیگر، او بر اساس شواهد واقعی متوجه شده که مشتریان، خواهان ایده‌های جدید محصول او قبل از ساخته شدن آنها هستند.
از تیم بازخورد بگیرید:
سباستین می گوید بازخورد از تیم MCI فوق‌العاده مثبت بوده است. آنها معتقدند که در حال برداشتن گام‌های بعدی درستی در جهت تحول شرکت هستند. حتی برخی در تعجب هستند که چرا زودتر اقدامی در جهت اجرای این تغییرات انجام ندادند. این تغییرات نوعی آرامش به آنها می‌دهد و با ارزش‌ها و فرهنگ خود زندگی می‌کنند.
اکنون سباستین دارای مجموعه‌ی رو به رشدی از آژانس‌ها و سرمایه‌گذاری‌های تحت عنوان گروه MCI است و قاطعانه در مسیر ساخت یک کسب و کار قوی‌تر و بهتر قدم برمی‌دارد.
نویسنده: Nicholas Himowicz
مترجم: طاهره منیری‌شریف (کارشناس ارشد MBA)
برگرفته از سایت strategyzer.com