دنیای ما امروزه بیشتر از هر زمان دیگری به افراد خلاق، نوآور و کارآفرین احتیاج دارد. مهارت های کارآفرینی در واقع مهارت هایی مهم و کلیدی برای همه ی جنبه های زندگی هستند. پرسش اصلی این است که ما چگونه می توانیم روحیه کارآفرینی را در وجود نسل آینده پرورش دهیم و از آن ها انسان هایی بسازیم که برای دستیابی اهداف و آرمان های خود بی وقفه تلاش کنند.
آیا ما واقعا به کارآفرینان بیشتری نیاز داریم؟
کسب و کارهای کوچک واقعا ستون فقرات اقتصاد هستند. تقریبا نیمی از نیروی کار بخش خصوصی آمریکا توسط کسب و کارهای کوچک استخدام می شوند. تحقیقات نشان داده اند که کسب و کارهای کوچک در مقایسه با شرکت های بزرگ تر ثبت اختراع، 16 برابر اختراعات بیشتری به ثبت رساندند. ما همیشه علاوه بر دکتر، وکیل و حسابدار، به کارآفرین هم نیاز داریم. ما باید به این فکر کنیم که چطور می توانیم به دختران و پسران انگیزه بدهیم مانند کارآفرینان فکر کنند و در این راه مربی گری آنها بر عهده بگیریم.
مشکلی که در مدارس وجود دارد
در مدارس ابتدایی، کودکان را از تفکر کارآفرینی دلسرد می کنند.
سیستم مدرسه می خواهد دانش آموزان به جای ساخت پروژه های موردنظر خود، روی تکالیفی که به آنها داده می شود تمرکز کنند. اگر این کار را انجام دهند جایزه می گیرند و در غیراینصورت تنبیه خواهند شد. مشاوران معمولا کودکان را تشویق می کنند به دنبال شغل های سنتی (شغل هایی که به تحصیلات دانشگاهی نیاز دارند) بروند. درمدرسه معمولا صحبتی از راه اندازی کسب و کار نمیشود.
البته دروسی مثل ریاضی، انگلیسی و ... هم مهم هستند. ولی نکته اینجاست که سیستم مدرسه مانع از تفکر کارآفرینانه در یک سطح بنیادی می شود. مدارس دانش آموزان را طوری تربیت می کنند که در آینده کارمندان خوبی بشوند.
ویژگی های کارآفرینی مثل تمایل به ریسک و نافرمانی(صفتی که اتفاقا در بین نوجوانان به حد کافی رایج است) به طور کلی صفاتی منفی دانسته می شوند و به جای اینکه پرورش یابند سرکوب می گردند.
پس ما چطور کارآفرینی را به کودکان آموزش دهیم؟
ممکن است شما خودتان فرزند داشته باشید یا حتی اگر عمه یا عمو باشید یا دوستانی داشته باشید که صاحب فرزند هستند، می توانید در زندگی آنها نقش داشته باشید و به آنها انگیزه بدهید که وقتی بزرگ شدند مثل شما یک کارآفرین باشند. در ویدیوی زیر کامرون هرالد درباره ی این صحبت می کند که چگونه در کودکی کسب و کارهای مختلفی را راه اندازی کرده است به عقیده اوکودکی که از مدرسه دلزده شده، در کلاس ها مردود می شود، با هم کلاسی هایش در تضاد است: این کودک شاید کارآفرین باشد. او در کنفرانس TEDxEdmonton از سرپرستی و آموزشی صحبت می کند که به شکوفا شدن کارآفرینان بالقوه-چه در کودکی و چه در بزرگسالی- کمک می کند. ، این ویدیو از پربازدیدترین و محبوب ترین ویدیو ها در زمینه کارآفرینی کودکان است:
در ادامه، برخی از صفات کلیدی کارآفرینی و ایده هایی برای پرورش این صفات در کودکان را مطرح خواهیم کرد:
حل مسئله:
وقتی صاحب یک کسب و کار باشید به صورت یک فعالیت روزانه به حل مسائل می پردازید. کارمندان، مشتریان، کامپیوترها و خیلی چیزهای دیگر مشکل دارند. شما نمی توانید این مشکلات را نادیده بگیرید بلکه باید گزینه های خود را ارزیابی کرده و راهی برای حل مشکل بیابید، حتی اگر این راه اشتباه باشد. کودکان معمولا بیشتر از بزرگسالان بدون فکر و سریع عمل میکنند، چون هنوز نتایج انتخاب های بد را تجربه نکرده اند.
با روش های زیر می توانید مهارت های حل مسئله را به کودکان بیاموزید:
شناسایی مسئله و صحبت در مورد آن
مطرح کردن ایده ها برای راه حل های احتمالی
لیست کردن منافع احتمالی یا نتایج هر روش
قاطع بودن و اقدام کردن
به آنها اجازه دهید نتایج منفی یا آثار تصمیمات خود را تجربه کنند(تا جایی که این نتایج خطری نداشته باشند).
تمایل به کسب درآمد:
وقتی کودکان به اندازه ی کافی بزرگ شدند به آنها بیاموزید که به لطف تبلیغات، پول خواستن زیاد سخت نیست. کودکان یاد می گیرند که در سنین جوانی پول چقدر جذاب است، ولی یک تفاوت بزرگ بین پول خواستن و تمایل به کسب درآمد وجود دارد. برای کسب درآمد باید کار کرد و کودکان قدر پولی را که با کار به دست می آورند، بیشتر از پولی که دستی و بدون کار می گیرند می دانند.
نحوه ی فروش:
به جای اینکه کارهای روزانه را به کودکان خود سپرده و به آنها دستمزد بدهید(که این روش، کارمند بودن را به آنها می آموزد)، آنها را تشویق کنید کاری را که فکر می کنند لازم است انجام دهند و سپس بعد از انجام آن کار، در مورد قیمت مذاکره کنند. ولی فروش به پدر، با فروش به افراد غریبه کمی فرق دارد. به همین خاطر فروختن روزنامه یا شکلات، تمرینی باارزش برای کارآفرینان آینده است. در این صورت آنها یاد می گیرند چطور با بزرگسالان صحبت کنند و ترسشان می ریزد و به جای این که نق بزنند فلان چیز را می خواهم، قانع می شوند.
خدمات به مشتریان:
وقتی با موفقیت مشتری خود را متقاعد می کنید که با شما تجارت داشته باشد، می توانید او را خوشحال نگه داشته و وعده هایی را که به او داده اید محقق نمایید. در این صورت شغل هایی مثل صندوقدار که مهارت های خدمات به مشتریان را می آموزند می توانند به کودکان کمک کنند که در زندگی آینده، کسب و کار خودشان را راه بیاندازند.
سرسختی:
کارآفرینان گاهی اوقات یا شاید به مدت طولانی در حال کشمکش هستند تا چیزی را که می خواهند با سعی و کوشش و تقلا کردن به دست آورند. ولی این قضیه کمی سخت به نظر می رسد چون شما به عنوان یک والدین هرگز نمی خواهید فرزند خود را ناراحت، در حال کشمکش، یا ناامید ببینید، ولی به هر حال مهم است که به آنها بیاموزید هیچ چیز ارزشمندی آسان به دست نمی آید و فقط به خاطر شکست یا سخت بودن کاری، نباید آن کار را رها کرد.
بهتر است کودکان به جای اینکه همه چیز به دستشان داده شود و نیازی به تحمل سختی ها نداشته باشند، در سنین پایین یاد بگیرند تحمل و استقامت داشته باشند.
خلاقیت:
خلاقیت معمولا ارتباط نزدیکی با هنر دارد. کارآفرینان، خلاق ترین افراد هستند و شاید تنها کسانی باشند که خودشان شغل خود را ایجاد می کنند. کارآفرینان باید هوشیار باشند و توجه کنند که مردم نیاز دارند(تقاضا)، پس باید برای آن نیاز یک راه حل بیابند(عرضه)، و سپس آن راه حل را با قیمتی مناسب به آنها بفروشند، سود کسب کنند، رقابت نمایند، و الی آخر.... .
شما چطور می توانید خلاقیت را به عنوان یک مهارت آموزش دهید؟
کودکان باید وقت زیادی داشته باشند تا بازی های بدون ساختار انجام دهند تا بتوانند از تخیل خود استفاده کنند. برخی افراد گمان می کنند تکنولوژی مانع خلاقیت است، ولی استفاده ی صحیح از تکنولوژی می تواند به خلاقیت کمک کند. می توان به همراه تکنولوژی مدرن، از فعالیت های سنتی تر مثل یادگیری یک ابزار یا نقاشی بهره گرفت تا کودکان یاد بگیرند که می توانند آزادانه به تخیلات خود فکر کرده و به دنبال ایده های خود باشند.
رهبری:
با روش های مختلفی می توان رهبر بودن را به کودکان آموزش داد. مثلا می توانید برای آنها یک الگو مشخص کرده و خودتان رهبر خوبی باشید تا آنها هم یاد بگیرند. می توانید آنها را به مشارکت در فعالیت های تیمی تشویق کنید و مشاهده کنید که آنها چطور با کودکان دیگر تعامل برقرار می کنند. اگر آنها دچار مشکل شدند یا اگر یک کودک دیگر رفتاری ناعادلانه داشت، سریع دخالت نکنید. اجازه دهید آنها خودشان مشکلات شان را برطرف کنند.
شبکه سازی:
اگر به طور محلی و بین المللی، آنلاین و آفلاین، با گروه گسترده ای از افراد در ارتباط باشید می توانید برای مشاوره از آنها بهره بگیرید، ایده های جدیدتان را با آنها در میان بگذارید، آنها را در پست های مناسب به کار بگیرید، یا از آنها بخواهید شما را به افرادی که می شناسند معرفی نمایند.
می توان از سنین پایین کودکان را تشویق کرد به مردم علاقه داشته باشند. بدین منظور می توانید به آنها اجازه دهید به مکالمات والدین و سایر بزرگ ترها گوش کرده و سوال بپرسند. اگر بخشی از یک گروه اجتماعی هستید، پسر یا دختر خود را تشویق کنید تا علاوه بر کودکان هم سن و سال خود، به افراد بزرگ تر از خودشان هم نزدیک شده و با آنها صحبت کنند. طبیعتا آنها ممکن است از این کار خجالت بکشند ولی با تمرین، حتی ترسوترین کودکان هم می توانند ترس را کنار گذاشته و ارزش برقراری روابط با افراد جدید را یاد بگیرند.
نتیجه گیری:
کودکان، آیندهی ما هستند و اگر شما کارآفرینی هستید که بر فرزندان خود یا فرزند شخص دیگری تاثیر می گذارید، باید به این فکر کنید که ما چطور می توانیم آنها را به رهبران و کارسازان آینده تبدیل کنیم.
برگرفته از سایت proposify.biz