رويكرد افراد موفق در مواجهه با مشكلات، واقعا شگفتانگيز است. مواقعي كه ديگران موانع را غيرقابلنفوذ ميدانند، اين افراد از چالشها استقبال كرده و بر موانع غلبه ميكنند.
اعتماد به نفس آنها در برابر مشكلات بدين خاطر است كه جنبههاي منفياي را كه سد راه اكثر افراد (به جز افراد منطقي) هستند، ناديده ميگيرند.
مارتين سليگمن در دانشگاه پنسيلوانيا اين پديده را مورد مطالعه قرار داده و متوجه شد كه يك تفاوت مهم، باعث موفقيت در زندگي ميشود (اينكه فكر كنيد شكستهايتان ناشي از نقصها و كمبودهاي شخصي شما بوده و كنترلي بر آنها نداريد، يا فكر كنيد كه اين شكستها ناشي از اشتباهاتي هستند كه با تلاش و كوشش ميتوانيد آنها را برطرف نماييد).
طرز فكر شما علاوه بر موفقيت ممكن است باعث افسردگي هم بشود. سليگمن متوجه شد افرادي كه فكر ميكنند شكستهايشان به خاطر كمبودهاي شخصيشان است بسيار افسرده هستند. ولي افراد خوشبين شكست را تجربهاي ميدانند كه از آن درس گرفته و باور دارند كه در آينده ميتوانند كار خود را بهتر انجام دهند.
طرز فكري كه باعث موفقيت ميشود، هوش هيجاني(EQ) نام دارد. حفظ اين طرز فكر هم كار سادهاي نيست و البته چالش هایی هم هستند که ميتواند اين طرز فكر شما را از بين ببرد. اين چالشها مردم را از پا در ميآورند زيرا ظاهرا موانعي هستند كه نميتوان بر آنها غلبه كرد. ولي تابحال چالشهايي از اين قبيل، هرگز نتوانستهاند افراد موفق را به زانو در بياورند.
سن، در واقع فقط يك عدد است. افراد موفق هيچگاه اجازه نميدهند كه هويت و توانايي آنها تحتتاثير سنشان قرار بگيرد. كافي است نظر بتي وايت يا هر كارآفرين موفق و جوان ديگري را در اين رابطه جویا شوید. بتي وايت ميگويد: يكي از اساتيد ما در دوران كارشناسي ارشد در كلاس گفت كه همهي ما براي كار مشاوره، خيلي جوان و بيتجربه هستيم. او گفت ما قبل از اينكه بتوانيم مشاور موفقي شويم و مستقل كار كنيم، بايد چند سال براي يك شركت ديگر كار كنيم. من جوانترين عضو كلاس بودم و وقتي كه او در حال گفتن اين حرفها بود، در كلاس در حال مشاوره با مشتريانم بودم.
به خاطر سن كمي كه داريد، مردم هميشه احساس ميكنند بايد به شما بگويند كه چكار كنيد و چكار نكنيد. ولي شما هم مانند افراد موفق به حرف آنها گوش ندهيد. افراد موفق فقط به حرف دل خود گوش ميدهند و با شور و اشتياقي كه دارند راه خود را پيدا ميكنند.
اگر احساس خوشي و رضايت شما ناشي از مقايسهي خودتان با ديگران باشد، پس سرنوشتتان ديگر دست خودتان نيست. تا وقتي كه نميتوانيد نسبت به نظر ديگران دربارهي خود، بيتفاوت باشيد نبايد دستاوردهاي خود را با ديگران مقايسه كنيد و ميتوانيد هميشه از ديگران مشورت بخواهيد. بدين ترتيب بدون توجه به اينكه ديگران چه فكر ميكنند يا چه كاري انجام ميدهند، احساس خودارزشي به شما دست ميدهد. افراد موفق ميدانند كه اگر به فكر مردم اهميت بدهند زمان و انرژي خود را هدر دادهاند. اين افراد اگر در مورد كار خود حس خوبي داشته باشند، به هيچ كس اجازه نميدهند اين حس آنها را خراب كند.
"اصلا مهم نيست مردم در مورد شما چه فكر ميكنند، ولي اين را بدانيد كه شما هرگز به خوبي يا بدياي كه آنها ميگويند نيستيد"
افراد موفق اين مفهوم ساده را باور دارند كه افكار شما ميانگين افكار پنج از افرادي است كه بيشتر وقت خود را با آنها ميگذرانيد. همانطور كه افراد خوب و موفق به شما كمك ميكنند به طور كامل استعدادها و پتانسيلهاي خود را شكوفا كنيد، افرادي كه افكار مسموم دارند هم مانع اين كار ميشوند. اين افراد استرسها و درگيريهايي ايجاد ميكنند كه به هر قيمتي بايد از آنها دوري كنيد.
اگر از وضعيت فعلي زندگي خود راضي نيستيد كافي است نگاهي به اطراف خود داشته باشيد. گاهي اوقات اطرافيان شما ريشهي مشكلات هستند.
"شما هرگز به قلهي اوج نخواهيد رسيد، مگر اينكه افراد مناسبي در اطراف شما وجود داشته باشند".
ترس، چيزي نيست جز يك احساس مستمر كه ناشي از تصورات خود شماست. افراد موفق اين را ميدانند كه ترس به ميزان مفيد خود ارزشمند است و بنابراين مقداري ترس در وجود خود دارند و هميشه پس از غلبه بر اين ترسها، احساس خوبي به آنها دست ميدهد.
هرگز در زندگي اجازه ندهيد ترس شما را متوقف كند. شنيدم كه مردم معمولا ميگويند"بدترين اتفاقي كه ممكن است برايت رخ دهد چيست؟ آيا اين اتفاق باعث مرگ شما خواهد شد؟". به هر حال، مرگ، بدترين اتفاق ممكن براي شما نيست ...
"بدترين اتفاق ممكن براي شما اين است كه درون شما بميرد، با اينكه هنوز زنده هستيد".
بخش دوم این مطلب را مطالعه نمایید: چالشهايي كه افراد موفق بر آنها غلبه ميكنند(بخش دوم)
منبع: سایت Entrepreneur.com