«هنری» دکترای زیست شناسی، شغلش را در دانشگاه رها کرد تا کسب و کار مستقل خود را در زمینه مشاوره علمی و تخصصی راه اندازی کند. او میگوید: «کار کردن میتواند خیلی هیجان انگیز باشد، در صورتی که بتوانید هر روز کار متفاوتی انجام بدهید.» او همیشه عاشق کار کردن به شیوه مستقل بود. اما با چالشهایی نظیر حجم کار غیرقابل پیش بینی، بی ثباتی مالی و تضاد در انتظارات و خواسته های مشتریان مواجه میشد. حتی با اینکه بسیاری از سازمانها میتوانند به کارکنان هویت شغلی، ثبات نسبی و مسیر شغلی شفاف را نشان دهند، بسیاری از افراد مانند هنری ترجیح میدهند به طور مستقل کار کنند.
اغلب متخصصان تمایل چندانی به ماندن در مشاغل سنتی سازمانی ندارند. آنها از استقلال، انعطاف پذیری و احساس کنترل بیشتر به عنوان ویژگیهای برجسته کار کردن به شیوه مستقل یاد میکنند.
درحالحاضر اطلاعات دقیقی درباره اینکه برگزیدن «کار کردن به شیوه مستقل» تا چه اندازه میتواند تجربه افراد متخصص را نسبت به شغلشان تغییر بدهد، در دسترس نیست. همچنین درباره منافع و چالشهایی که کارکنان ماهری مثل «هنری» هنگام روی آوردن به آزادکاری با آن مواجه هستند، یا مهارتهایی که میتواند به آنها کمک کند تا پیشرفت کنند، در دسترس نیست.
البته فریلنسرها با چالشهای واقعی زیادی مواجهاند. کسبوکارهای مستقل زیادی وجود دارد که همه مایل به انجام آن نیستند.
در ادامه چهار چالش اصلی خود مدیریتی در دنیای فریلنسرها مطرح میشود:
۱. مدیریت امنیت شغلی:
فریلنسرها معمولا از حمایتهایی که سازمانها به کارکنانشان ارایه میکنند، از جمله تضمین ثبات شغلی و برخورداری از دستمزد مشخص و قابل قبول بهرهمند نمیشوند. وقتی از بزرگترین چالش پیشروی فریلنسرها (آزاد کاران) سؤال میشود، بیشتر آنها به غیرقابل پیش بینی بودن، ناامنی و بیثباتی این نوع مشاغل اشاره میکنند.
مثلا یکی از آنها میگوید: مرتباً «نگران توقف یا شکست پروژه بعدی» خواهد بود. دیگری توضیح میدهد که با «چرخههای درآمدی متغیر و کم و زیادهای بسیار آن» سر و کار دارد. از آنجایی که سازمانی برای حمایت از افراد آزادکار و فریلنسر وجود ندارد این افراد باید راههایی برای ایجاد امنیت شغلی خود پیدا کنند.
۲. مدیریت فعالیتهای پشت صحنه:
متخصصان مستقل بهتنهایی کار میکنند، از این رو باید فعالیتهای اداری و سازمانی یا بهاصطلاح «فعالیتهای پشت صحنه» را خودشان انجام دهند. درحالیکه چنین وظابفی در سازمانها، توسط سایر بخشها یا کارمندان آن سازمان انجام میشود. یکی از فریلنسرها اظهار داشت: «پشتیبانی محدودی برای کارها وجود دارد»، همچنین فریلنسر دیگری توضیح داد که «ایجاد کسب و کار و رسیدن به جریانهای درآمدی از این طریق میتواند بسیار زمانبر باشد.» در نتیجه، بسیاری در «حالت فروش ثابت» قرار دارند که شاید همین فروش ثابت هم چندان پایدار نماند.
مدیریت کارهای پشتصحنه، نیازمند اختصاص دادن زمان کافی و مجموعه متنوعی از مهارتهایی است که احتمالا در آموزشهای شغلی تخصصیبهدست میآید و میتواند در مسیر انجام آنچه متخصصان مستقل بهعنوان شغل واقعی در نظر دارند، بهکار گرفته شود.
۳. مدیریت تنهایی:
با وجود اینکه فریلنسرها در کارشان آزادی عمل و استقلال بیشتری را تجربه میکنند، اما معمولا این سبک از کار کردن با «تنهایی» همراه است. بسیاری از آزادکاران عنوان کردند که از وجود همکارانی برای همفکری، به اشتراک گذاشتن ایدهها و یاری و همکاری با آنها محرومند. و این میتواند آزاردهنده باشد. مدیریت انزوا یکی از چالش های غیرقابل پیش بینی در کسب و کار به شیوه فریلنسری است.
۴. مدیریت برند:
کارکردن در شرکت یا سازمان میتواند نام تجاری معناداری را به بازار ارائه دهد درحالیکه مستقل شدن بهمعنای تسلیم شدن در این امر است. فریلنسرها همیشه از نداشتن «مسیر شغلی ملموس»، نداشتن «تصویر روشن درباره کاری که انجام میگیرد» و اینکه «فریلنسرها در آینده قرار است به چه کسانی تبدیل شوند» گلهمندند.
«هنری» همان دانشمندی که پیشتر از او یاد شد، دائما درحال متقاعد کردن مشتریان درباره ارزش خدماتش بهعنوان فردی متخصص است. در نتیجه بیشتر زمانش را صرف ارتباط با افراد و ارایه توصیههای رایگان میکرد تا مشتریان بالاخره تمایلشان را برای پرداخت هزینه خدمات مشاوره اعلام کنند.
فریلنسری یعنی کارکردن بهتنهایی و به این معناست که شما بهتنهایی موظفید هویت حرفهای و برند شخصیتان را ایجاد و محافظت کنید و با دیگران ارتباط اثربخش برقرار کنید.
در پست بعدی به راهکارهایی برای غلبه بر چالشهای فریلنسری (آزادکاری) اشاره خواهیم کرد.
مترجم: نازنین توکلی (کارشناس ارشد مدیریت صنعتی)
برگرفته از سایت hbr.org
برای مطالعه بیشتر:
دو راه برای شروع کسب و کار بدون کارمند
فوتهای کوزهگری در دنیای فریلنسری (۱)
فوتهای کوزهگری دنیای فریلنسری(۲)
فوتهای کوزهگری در دنیای فریلنسری (۳)
فوتهای کوزهگری در دنیای فریلنسری (۴)