هنگامی که «اینگوار کامپراد» پسر بچه کم سن و سال بود، بسته های کبریت را به صورت عمده از استکهلم (پایتخت سوئد) می خرید و با دوچرخه اش آن ها را در محله شان تک فروشی می کرد و سود خوبی به دست می آورد.
او پیش از آنکه دستور زبان یاد بگیرد بحث عرضه و تقاضا را یاد گرفت. سپس در مدرسه شروع به فروختن مداد و خودکار، وسایل تزئین درخت کریسمس و ماهی نمود. علیرغم علاقه ای که کامپراد به خرید و فروش داشت در مدرسه شاگرد بسیار خوبی بود به طوری که در سال 1943 هنگامی که 17 ساله بود پدرش به عنوان جایزه نمرات خوبش هدیه سخاوتمندانه ای به او داد و کامپراد با این پول کسب و کارش را گسترده کرد.
او در سال 1940 کسب و کار در زمینه مبلمان را آغاز کرد. ایده ی نوآورانه او ارائه محصولات مبلمان خانگی بود با عملکرد و طراحی خوب ولی در سطح قیمتی بسیار پایین تر از رقابیش، با استفاده از هر فرصتی که به کاهش هزینه هایش بینجامد. او تا جایی که می توانست صرفه جویی می کرد و هزینه ها را کنترل می کرد به جز در طراحی و کیفیت.
به عنوان بنیانگذار شرکت جهانی ایکیا، دارای فروشگاه های خرده فروشی مبلمان در بسیاری از کشورهای جهان است و به عنوان یکی از کارآفرینان پیشرو در جهان شناخته شده است. در فروشگاه های ایکیا، ترجیحات مصرف کنندگان بر اساس منطقه ای که فروشگاه در آن قرار دارد متفاوت است اما آنچه که مهم است این است که او می داند بیشتر مردم جهان درآمد بالایی ندارند و او ایکیا را برای این گروه ایجاد کرده بود. برای هر کس که مایل است خانه راحت و زیبایی داشته باشد که در آن به خوشی زندگی کند.
نیازی که همه کشورها، نژادها و مذاهب را به هم پیوند می دهد. نام شرکت یعنی ایکیا از حروف اول نام کوچک او، نام خانوادگی، نام مزرعه و منطقه زادگاهش کامپراد در جنوب سوئد گرفته شده است.
در سال 1997 بخش کودکان ایکیا معرفی شد. برای طراحی این محصولات، روانشناسان کودک و اساتید بازی با گروه طراحان ایکیا همکاری می کنند تا محصولات در جهت افزایش مهارت ها، توسعه اجتماعی و خلاقیت کودکان توسعه یابند. ایکیا در کنار این گروه از متخصصین، از انتخاب کودکان نیز به عنوان مصرف کنندگان اصلی این محصولات پیروی می کند.
مالک ایکیا، مراسم شکرگزاری بزرگ را در روز اول ژانویه سال 2000 به عنوان پاداش هزاره برای گروه ایکیا اجرا کرد. کل مبلغ فروش ایکیا در سراسر جهان در این روز خاص به کارکنان اهدا شد. هدف به دست آمده در این روز خاص بالا بود ولی نتیجه دریافتی از آن هم بالاتر بود. همه کارکنان از کسانی که در بخش اسنک بار کار می کردند و کارکنان انبار تا مدیران ارشد همه پاداشی برابر گرفتند. برای اکثر کارکنان این پاداش از حقوق یک ماهشان بیشتر بود. این شیوه مهمی برای تشکر از کار سخت کارکنان ایکیا و همکاری آنها در موفقیت شرکت در طول هزاره ای بود که به پایان رسید.
این کارآفرین می گوید: «من می توانم یک دفتر کار خاص خودم را داشته باشم. اما از آنجایی که همه همکاران من دفتر اختصاصی برای خود ندارند، من نیز با یک میز تحریر در اتاقی که با همکارانم در آن شریک هستم، خوشحالم».
|
«اینگوار مدام مشکلات را به فرصت تبدیل می کرد و نشان می داد که متفاوت بودن خطرناک نیست.» |
|
این کارآفرین به ارزش زمان اعتقاد دارد او می گوید: زمان مهم ترین منبع شماست. در ده دقیقه کارهای بسیاری می توانید انجام دهید. ده دقیقه هنگامی که بگذرد برای همیشه رفته است .
در اکتبر 2010 اتاق بازرگانی سوئد جایزه یک عمر موفقیت را به کامپراد به عنوان کسی که با تاسیس ایکیا، رسالت خود یعنی نوآوری را به واقعیت تبدیل نمود، اهدا کرد. کامپراد این جایزه را به خاطر تلاش هایش برای ایجاد زندگی بهتر روزمره برای اکثریت مردم، نگرش انسانی اش در کسب و کار، جستجوهای خستگی ناپذیرش برای یافتن راه حل های جدید، بهتر و همگام با محیط زیست جهت خدمت و به عنوان الگویی برای کارآفرینان و کارکنان سراسر جهان، دریافت نمود.
یکی از مدیرانش درباره او می گوید: «وی روی ابعاد انسانی متمرکز است. آنچه به او انگیزه می دهد سود مادی به تنهایی نیست بلکه ارتقای کیفیت زندگی مردم است»
در تمام ایکیا از کامپراد و چشم اندازش با تحسین یاد می شود. یکی از مدیرانش می گوید: «او به طور مداوم مشکلات را به فرصت ها تبدیل می کند و به ما نشان می دهد که چگونه متفاوت بودن خطرناک نیست.»
کامپراد توجه زیادی به جزئیات کسب و کارش داشت و می توانست همزمان در سطوح مختلف عمل کند. در یک مجموعه 600 قلمی از کالاها، او درباره قیمت، هزینه و منابع تولید هر یک از محصولات می دانست و انتظار داشت شما هم اینها را بدانید.
او ساختارهای رسمی را کنار می گذاشت و با مدیران ردیف اول مستقیم صحبت می کرد. خصوصا با طراحان و گروهی که وظیفه خرید کردن را بر عهده داشتند. هنگامی که از فروشگاهی دیدن می کرد تلاش می کرد تا با همه کارکنان ملاقات کند دست بدهد و چند کلمه ای به عنوان تشکر، تحسین یا توصیه به هر یک بگوید.
او همیشه حتی در سنین بالا صبح زود بیدار می شد و زندگی ساده ای داشت.
معمولا کت و شلوار نمی پوشید و به ارزش کار سخت بسیار معتقد بود. به باور او گناه کشنده در ایکیا به هدر دادن منابع بود.
برگرفته از کتاب هوش معنوی در کسب و کار، نویسنده رامش حقیق