نوع دیگری ازکارآفرینی، کارآفرینی درون سازمان ها است که به کارآفرینی سازمانی معروف است. کارآفرینان سازمانی، فعالیت های کارآفرینانه را در درون سازمان های بزرگ هدایت می کنند و راه ایجاد و تشکیل واحدهای فرعی سازمانی و مستقل را برای ارائه محصولات وخدمات نوین مهیا می کنند و شرکت ها را به سوی رشد و سود آوری سوق می دهند.
چنانچه یک فرد آغازگر فعالیت های مخاطره آمیز در شرکت باشد و به دنبال تحول در شرکت از مجرای ایده خلاق خود باشد، به این فرآیند، کارآفرینی سازمانی و به فرد مورد نظر، کارآفرین سازمانی گفته می شود و اگرکل سازمان وکارکنان دارای روحیه کارآفرینی شوند، از آن به عنوان کارآفرین شرکتی یاد می شود.
کارآفرینی درون سازمان ها مشکل تر از کارآفرینی مستقل است. زیرا کارآفرینی سازمانی به علت درگیر شدن در رویه های اداری، با محدودیت های تصمیم گیری، تخصیص منبع، استقلال عمل و بهره برداری از زمان مواجه است، هر چند در صورت جلب نظر موافق سازمان، از منابع سازمانی نیز می تواند استفاده کند.
امروزه بسیاری ازشرکت ها نیاز به کارآفرینی شرکتی را درک کرده اند. این نیاز در پاسخ به چند مشکل پدید آمده است که از جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد.
- رشد سریع تعداد رقبای جدید و مجهز
- حس بی اعتمادی به روش های سنتی در مدیریت سازمان ها
- خروج برخی از بهترین و درخشان ترین کارمندان از شرکت به منظور تبدیل شدن به کارآفرینان کوچک
- رقابت جهانی
- کوچک سازی شرکت های بزرگ و تمایل به افزایش بازدهی و بهره وری
نخستین علت بروزکارآفرینی، رقابت است که همواره نیروی پیش برنده جهت توسعه محصولات و زمینه های کاری جدید می باشد. در اقتصاد آینده از فناوری پیشرفته تری استفاده می شود و رقیبان با تعدادی به مراتب بیشتر، و رشد و ظهوری سریع تر، از این فناوری ها بهره می برند. این امر باعث می شود تا سازمان ها برای بقا به توسعه کارآفرینی سازمانی و بهره برداری از نیروهای خلاق افراد خود روی آورند و از این طریق قادر به توسعه تکنولوژی های جدیدتری شده و بازار خود را حفظ کنند.
سازمان هایی که همواره با جدیت کارآفرینی را دنبال کنند و برای سرمایه گذاری برروی ایده های افراد امکانات و منابع اختصاص دهند، به سازمان های کارآفرین تبدیل می شوند و ویژگی های ممتازی نسبت به سازمان های سنتی پیدا می کنند.
سازمان های کارآفرین به بهانه تمرکز بر فرایندهای اصلی خود، استعداد های افراد را سرکوب نمی کنند و به ایده های نو، فرصت آزمون می دهند.
وجه تمایز سازمان های کارآفرین با سازمان های سنتی
انواع کارآفرینی سازمانی
پنج شیوه عمده کارآفرینی سازمانی وجود دارد که هرکدام دارای استراتژی کارآفرینی خاص خود است. این شیوه ها عبارتند از:
۱-کارآفرینی اداری:
این شیوه تقریبا مشابه تحقیق و توسعه سنتی است که در آن شرکت برای تشویق نوآوری و توسعه ابداعات، اقدام به تعریف پروژه های R&D و هدایت آنها می کند. در این رویکرد افراد واحد تحقیق و توسعه قسمتی از فرایند نوآوری را اجرا کرده، بقیه فرایند توسط سایر واحد سازمان ها (بازاریابی، تولید و مالی) انجام می شود.
۲-کارآفرینی اکتسابی:
دراین شیوه، مدیران شرکت به دنبال فرصت های کارآفرینی برون سازمانی هستند و برای دستیابی به کارآفرینی به جای توسعه ایده ها در درون سازمان، اقدام به خرید شرکت هایی می کنند که دارای دانش اختصاصی یا محصولات مطلوب هستند. علاوه برخرید اینگونه شرکت ها، ادغام، سرمایه گذاری مشترک و دریافت لیسانس از دیگر راه های استفاده از منبع نوآوری این شرکت ها است.
۳-کارآفرینی تقلیدی:
کارآفرینی تقلیدی به معنای گرفتن ایده از مبدا آن و تبدیل ایده به محصول یا خدمت با ارزشی برای مشتری است، بدین وسیله ایده های خلاق دیگران ربوده می شود و توسعه و تجاری سازی آنها توسط سازمان صورت می پذیرد. بدیهی است ایده، دارای ارزش پولی است لیکن برخی شرکت ها برای دستیابی به آن به جاسوسی صنعتی متوسل می شوند و موازین اخلاقی درکسب وکار را رعایت نمی کنند.
۴-کارآفرینی انکوباتیو:
دستیابی به ایده از هر منبعی که باشد، چه درون سازمانی، چه از راه خرید و یا تقلید ایده، در مرحله بعد می بایست ایده را توسعه داد و برای تجاری سازی آن اقدام کرد که در این مرحله معمولا سرمایه، سازمان وگروه خاص مورد نیاز است تا نمونه های اولیه را ساخته و آزمایش کنند. برای این کارگروه های پروژه با برنامه های اجرایی قوی تجهیز می شوند و از آنها انتظار می رود تا یک ایده را پرورش داده و یک محصول تجاری بسازند. در این شیوه معمولا پروژه های محدودی موفق هستند و گروه های پروژه به ندرت مسئول شکست هستند و معمولا برای موفقیت نیز پاداشی نمی گیرند.
۵-کارآفرینی فرصت گرا:
در این شیوه به گروه پروژه آزادی عمل بیشتری داده می شود تا بتوانند فرصت های درون سازمانی و برون سازمانی را راحت تر پیگیری کنند. کنترل های رسمی سلسله مراتبی از گروه پروژه برداشته شده و محیط کاری آنها به صورت نیمه مستقل اداره می شود. آنان خود اقدامات، تصمیمات و بودجه خود را مدیریت می کنند و سعی در به نتیجه رساندن پروژه های شان می کنند.
برگرفته از کتاب روش های تولید و عملیات در کلاس جهانی، انتشارات سمت