هرچند زنان مالك 30 درصد از شركتهاي آمريكا هستند، ولي دليل آن هنوز مشخص نيست. در تحقيقات جديدي كه انجام شده است، ويژگيهايي شناسايي شدهاند كه بر اساس آنها ممكن است مردان تمايل بيشتري به راهاندازي شركتهاي خود داشته باشند. بر اساس اين تحقيقات، مردان اعتماد به نفس خيلي بالايي دارند و نسبت به زنان، از تواضع كمتري برخوردار هستند، و حتي بعد از اينكه يك يا چند بار شكست ميخورند همچنان به مسير خود ادامه داده و آنقدر كارشان را مجددا تكرار ميكنند تا موفق شوند. در اين تحقيق، بيش از 90 هزار پروژهي كارآفريني موجود در وبسايت Kickstarter مورد بررسي قرار گرفتند.
سازندگان پروژه در kickstarter، خواستار كمكهاي مالي كوچك هستند تا سرويس يا محصول خود را پشتيباني نمايند. اگر پروژه در موعد مقرر خود به هدفش در زمينهي تامين بودجه دست يابد، همهي حاميان مسئوليت تامين بودجهي او را بر عهده گرفته و سازندهي پروژه پول را دريافت ميكند. ولي اگر پروژه به موقع به هدف خود در اين زمينه نرسد هيچ كس به او كمك نكرده و سازنده نيز هيچ پولي دريافت نميكند.
30 درصد سازندگان پروژه زن و 70 درصد بقيه، مرد هستند.
در اين تحقيق چند سوال كليدي وجود دارد: چقدر احتمال دارد كه افراد، يك فعاليت اقتصادي ثانويه راهاندازي كنند؟ و آيا اعتماد به نفس مردان، بيشتر از زنان است؟
افراد خوشبين در صورت شكست مجددا تلاش ميكنند، چون براي بار اول فقط 100 دلار ضرر كردند و به نظر خودشان، فرصت خوبي براي موفقيت به دست آوردهاند. افرادي با اعتماد به نفس بالا، حتي اگر در بار اول 10 هزار دلار هم ضرر كنند باز هم به تلاش مجدد خود ادامه ميدهند.
نتايج نشان دادهاند كه به طور ميانگين، احتمال اينكه سازندگان زن براي بار دوم به تلاش خود ادامه دهند، خيلي كمتر از مردان است(صرفنظر از اينكه بار اول شكست خوردهاند يا موفق شدهاند). همچنين زنان نسبت به مردان در مواجهه با شكستهاي بزرگ زودتر دلسرد ميشوند.
بر همين اساس محققين به اين باور رسيدند كه زنان غرور و اعتماد به نفس كمتر و تواضع بيشتري دارند. به عبارت ديگر، وقتي مردها براي بار اول شكست ميخورند ممكن است آن را مانع سادهاي در مسير موفقيت خود در نظر بگيرند، و وقتي موفق ميشوند اين موفقيت را علامت مهارت فوقالعادهي خود ميدانند. از سوي ديگر، زنان ممكن است از شكست خود اينطور برداشت كنند كه براي كارآفريني ساخته نشدهاند، و موفقيتشان را نيز نتيجهِ خوششانسي خود ميدانند.
به هر حال بدين نتيجه ميرسيم كه در مقايسه با مردان، زنان كمتر احتمال دارد كسب و كاري را راهاندازي نمايند.
از يك جهت، زنان عاقل هستند و نميخواهند كارآفرين سريالي باشند، زيرا اكثر فعاليتهاي اقتصادي در طولانيمدت شكست ميخورند. بلومبرگ در سال 2014 گزارش داد كه يكسوم كسب و كارهاي جديد در عرض دو سال بسته ميشوند و از بين چهار مورد، فقط يكي از آنها بعد از 15 سال همچنان باز است. ولي او در پژوهشي ديگر نشان ميدهد كه اگر به تلاش خود ادامه دهيد به نتايج موثري خواهيد رسيد، كه البته اين امر در مورد مردان بيشتر اتفاق ميافتد. آنها خيلي مطمئن هستند كه در نهايت با تلاش مستمر موفق خواهند شد.
وقتي زنان فقط شكست ميخورند، خيلي جالب نيست كه به آنها بگوييم براي موفق شدن در آينده، بايد اعتماد به نفس بالاتري داشته باشند. در عوض، كارآفرينان زن بايد هنگام موفقيت اعتماد به نفس بالاتري داشته باشند و موفقيتهاي خود را صرفا شانس تلقي نكنند.
در واقع اگر زنان به اندازهي مردان جسارت داشته باشند(يعني اگر بعد از يك موفقيت، به فعاليت كارآفرينانهي خود ادامه دهند)، كسب و كارهايي كه راهاندازي ميكنند 16 درصد افزايش خواهد يافت.
در نهايت محققين بدين نتيجه رسيدند كه سياستگذاران بايد با توجه به تواضع بالاي زنان، به آنها كمك كنند تا ايدههاي باكيفيت خود را پيگيري نمايند. بدين منظور، ممكن است افراد سياستگذار جلوي افزايش تعداد كل كارآفرينان موفق را بگيرند.
برگرفته از سايت businessinsider.com