اغلب کارآفرینانی که پا به عرصهی کسب و کارهای نوپا میگذارند در معرض محیط بومی تجاری جدید قرار میگیرند. مگر اینکه آنها ایدههای جدید خود را با پیشزمینهی مالی ارایه کنند. آنها در مواجهه با افرادی مثل سرمایهگذاران خطرپذیر، سرمایهگذاران فرشته خو و تامینکنندگان مالی جمعی گمراه میشوند و البته تعداد این افراد به صورت روزانه رشد میکند.
یکی دیگر از تصورات اشتباه کارآفرینان نوپا استفاده کردن از شتابدهندهها و مراکز رشد به جای یکدیگر یا درنظرگرفتن آنها بهعنوان مفاهیمی یکسان است.
به طور حتم مراکز رشد و شتابدهندهها هر کدام برنامههایی را برای هدایت کسب و کارها، پیشبرد مدل کسب و کار و استراتژیهای آنها دارند اما هدف اصلی این دو آراستن کسب و کارها برای ارزشمند به نظر رسیدن در نظر سرمایهگذاران است. بااین حال تفاوتهای کلیدی بین مراکز رشد و شتابدهندهها وجود دارند. زمانی که فرآیند انتخاب و سرمایهگذاری را بررسی میکنیم، تمایز بین این دو بیشتر نمایان میشود.
تفاوت مراکز رشد و شتابدهندهها از نظر هدف:
مراکز رشد از کسب و کارهای نوپایی که درحال ورود به مراحل اولیهی راهاندازی سازمان خودشان هستند، حمایت میکنند. کسبوکارهای نوپایی که دارای ایدهای نوین برای ورود به بازار هستند اما هیچ مدل کسب و کار و مسیری برای تبدیل ایدهی ابتکاری به واقعیت ندارند.
شتابدهندهها سرعت رشد کسب و کارهای موجودی که ایده و مدل کسب و کار را دارند، افزایش میدهند. برنامههای آنها براساس مبانی کسب و کارها و با هدف هدایت روبه جلوی آنها به سمت سرمایهگذاران و تاثیرگذاران کلیدی تنظیم شده است.
|
«کارآفرینان در زمان تصمیمگیری درخصوص مراکز رشد یا شتابدهندهها باید در جستجوی تناسب صحیح باشند» |
|
تفاوت مراکز رشد و شتابدهنده ها از نظر چارچوب زمانی:
عملکرد مراکز رشد براساس چارچوب زمانی با انتهایی باز است. به عبارتی تمرکز محوری آنها به جای نگرانی برای سرعت رشد کسب و کارهای نوپا، روی طول عمر آنها است. برای مراکز رشد، غیر معمول نیست که کسب و کاری را حتی به مدت یک سال و نیم هدایت کنند.
عملکرد شتابدهندهها براساس چارچوب زمانی مشخص و به طور معمول سه تا چهار ماهه است. در طول این دوره، کسب و کارهای نوپا سازمان خود را با حمایت مربیها و سرمایهی فراهم شده توسط شتابدهندهها توسعه میدهند. در انتهای برنامههای شتابدهندهها، کسب و کارهای نوپا فرصت معرفی خود به سرمایهگذاران را به دست میآورند.
تفاوت مراکز رشد و شتابدهنده ها از نظر فرآیندهای اجرایی:
مراکز رشد زمان و منابع مورد نیاز برای پیشبرد کسب وکارهای محل را فراهم میکنند. آنها معمولاً وظیفهی ایجاد شغل یا یافتن راههایی برای دریافت مجوز مالکیت معنوی را برعهده دارند. کسب و کارهای نوپا مجرایی برای انجام هر دو هستند. ازآنجاییکه پروراندن و حمایت کردن از کسبوکارهای نوپای محلی، بخشی از منشور مراکز رشد است، فشار کمتری بر ایجاد کسبوکارهای نوپا با قابلیت رشد سریع، وارد میکنند. بنابراین حتی کسبوکارهایی که رشد آهستهتر یا مقیاسپذیری کمتری دارند هم کاندید مناسبی برای مراکز رشد هستند.
شتابدهندهها برای ارایه مجوز ورود به برنامههایشان از مدل سنتیتر و رسمیتری استفاده میکنند. شرکتکنندگان باید برای انتخاب تعدادی از بخشهای برنامه، درخواست دهند. این برنامهها بهشدت رقابتی هستند. زیرا شتابدهندهها باید برترین کسب و کارها را از سراسر کشور انتخاب کنند. رقابت بین کسب و کارهایی با مقیاسپذیری بیشتر، نمایش قابلیت رشد سریعتر (ظرف چند ماه) و قابلیت سرمایهپذیر بودن است.
مقایسه مراکز رشد و شتابدهنده ها از نظر محیط
مراکز رشد و شتابدهندهها هر دو محیطی برای همکاری و مربیگری را در اختیار کسب و کارها میگذارند. این محیط به شرکتهای نوپا این امکان را میدهد که فضایی را به اشتراک بگذارند و به تعداد زیادی از منابع و بازخورد همتای خود دسترسی داشته باشند. هر دوی آنها کارآفرینان و کارشناسان خبره را به عنوان مربی در کنار کسب و کارهای نوپا قرار میدهند.
سرمایهگذاری جسورانه
معمولاً تامین مالی مراکز رشد توسط دانشگاهها یا سازمانهای توسعه اقتصادی انجام میشود و خودشان در کسب و کارهای نوپا سرمایهگذاری نمیکنند. همچنین آنها بخشی از سهام کسب و کارهای مورد حمایتشان را نمیگیرند.
شتابدهندهها در ازای درصد از پیش تعیین شدهای از سهام کسبوکارها در آنها سرمایهگذاری میکنند. اما شتابدهندهها با توجه به این نوع سرمایهگذاری، مسوولیت بیشتری در قبال موفقیت کسبوکارها دارند.
کارآفرینان در زمان تصمیمگیری درخصوص مراکز رشد یا شتابدهندهها باید در جستجوی تناسب صحیح باشند. بسیاری از کسب و کارهای نوپا میتوانند از مزایای مراکز رشد بهرهمند شوند، ولی تعداد بسیار کمتری از آنها برای شتابدهندهها مناسب هستند.
مراکز رشد تمایل به همکاری با کسبوکارهای نوپایی دارند که در حال شکلگیری هستند، احتمالا نیازی به سرمایهگذاری ندارند، فقط میخواهند بخشی از کسب و کارهای نوپای محلی باشند، احتمالاً دارای چارچوب زمانی طولانیتری هستند یا انقدر جدید هستند که هنوز برخی اصول اولیهی آنها مورد بررسی قرار نگرفتند.
شتابدهندهها درخواستهایی از سراسر کشور دریافت میکنند و باید از بین صدها متقاضی واجد شرایط انتخاب کنند. کسبوکارهای درخواستکننده باید قادر به اثبات سرمایهپذیر بودن و مقیاسپذیری سریع باشند.
همچنین باید توانایی انتقال به شهر مورد نظر شتابدهنده باهدف به حداقل رساندن مدت زمان مورد نیاز را داشته باشند. در بیشتر موارد صندوق شتابدهندهها اولین سرمایهگذار خارجی کسب و کارهای نوپا هستند.
با توجه به اینکه مراکز رشد و شتابدهندهها هر کدام مزایای قابل توجهی دارند و نباید به عنوان مفاهیمی یکسان در نظر گرفته شوند. در نهایت کارآفرینان از طریق خودآگاهی دقیق قادر به تشخیص مناسبترین گزینه برای کسبوکارشان هستند.
بهارناز بیدار (کارشناس ارشد کارآفرینی سازمانی)
برگرفته از منبع:entrepreneur.com