نقش بیانیهی ماموریت واهمیت آن در سازمان کارآفرین
داشتن بیانیهی ماموریت به صورت واضح، منعطف، مشتریگرا و مدون یکی از مهمترین ویژگیهای سازمان کارآفرین است که مکرر در ادبیات کارآفرینی به آن اشاره شدهاست.
به دلیل تازگی و اهمیت بیانیهی ماموریت و آرمان مشترک و این که اکثر سازمانهای ایرانی هنوز با آنها آشنایی چندانی ندارند یا توجهی به آنها نشان نمیدهند در این قسمت این دو را تعریف و ویژگیهای آن را برمیشماریم.
معمولا هدفهای کلی سازمان را ماموریت مینامند و ماموریت یعنی فلسفهی وجودی سازمان. بیانیهی ماموریت سازمان که بسیار گسترده تعریف میشود (از جمله به محصولات، بازارها و تکنولوژی پرداختهمیشود) میتواند جزئی از فرهنگ سازمانی و به خصوص به عنوان راهنما و استاندارد اخلاقی برای کارکنان باشد. به بیانی دیگر، ماموریت، دلیل وجودی سازمان یا هدفهای کلی سازمان است. گاهی هدفهای رسمی را ماموریت مینامند و ممکن است بر ارزشها، بازارها و مشتریانی تاکید کند که وجه مشخصهی سازمان هستند و معمولا در اساسنامه، مرامنامه یا گزارش سالانه نوشته میشود.
یکی از ویژگیهای سازمان کارآفرین داشتن بیانیهی ماموریت واضح، منعطف، مشتریگرا و مدون است، طوری که اجازه دهد رشد سازمان از طریق اقدامات پرمخاطره و جدی حاصل شود و آن را تشویق کند. در واقع یکی از موضوعهای محوری بستر کارآفرینی این است که کلیهی کارکنان یک سازمان ماموریت سازمانی را احساس و نسبت به آن هیجان و شوق داشته باشند. در شرکتهای کارآفرین به دلیل وجود آرمان مشترک و بیانیهی ماموریت، اختلاف نظر و سلیقهها نه تنها باعث ایجاد تنش و تعارض نمیشود بلکه خود علت همافزایی و واگراییهایی میشود که به ایجاد دیدگاههای مختلف جهت نوآوری میانجامد.
مفهوم و اهمیت دورنما در سازمان کارآفرین
به تعبیر«پیترسنگ»، آرمان یا دورنما مقصد مشخصیست، تصویری است از آیندهی مطلوب اما کوشش طلب است. دورنما میتواند تغییر کند و شکاف بین دورنمای مشترک و واقعیتهای موجود سازمان، ایجاد«تنش خلاق»میکند که باعث حرکت، ذوق، کوشش و نوآوری میشود.
آرمان مشترک به خصوص اگر با تاکید بر نیروهای داخلی شکل گرفته باشد منبع الهامی بزرگ و غنی محسوب میشود که هرفرد، حضور آن را در کنار خود احساس میکند. وجود آرمان مشترک این احساس را به مردم میدهد که با انجام کار خود هدفی بزرگتر و والاتر را تعقیب کنند که تحصیل آن از طریق انجام وظیفه و کار است. به عبارت دیگر، سازمان تنها محل کار نیست، بلکه وسیلهای است که آرمان و آرزوی کارکنان را محقق میسازد. آرمان میتواند سبب شادی و نشاط شود و سازمان را از خمودگی و روزمرگی نجات دهد.
دورنمای مشترک، شکل و محتوای روابط افراد با سازمان را تغییر میدهد. احساس تعلق را در درون افراد شکل میدهد، به طوری که سازمان آنان تبدیل به سازمان ما میشود. آرمان مشترک شهامت و شجاعت افراد در برخورد با مسائل و مشکلات را به طور طبیعی و خودکار به طرز بیسابقهای افزایش میدهد. آرمان مشترک از آرمانهای شخصی برمیخیزد و این موضوعیست که اغلب به آن توجه نمیکنند و آرمان مشترک را در جایی دیگر جستوجو میکنند. سازمانهایی که در جستوجوی آرمان مشترک هستند باید همواره به آرمانهای شخصی کارکنان خود احترام بگذارند و آن را تقویت کنند.
اولین قدم برای ایجاد آرمان مشترک، رهایی از تصوریست که در سازمانها به طور سنتی از آرمان مشترک در ذهنها بستهاست و در سازمان سنتی، همواره آرمان از بالا و از طریق فرایند رسمی برنامهریزی، بیان میشود. در سازمانهای سنتی که سلسله مراتب صلب و خشکی بر آن حاکم است، کسی از خود نمیپرسد که آرمان سازمان چگونه به وجود آمدهاست. تمامی کارکنان غالبا خط مشی مشخصی را دریافت میکنند و بدون آن که اتفاق نظری داشتهباشند به انجام وظایف خود میپردازند.
دورنمای مثبت در مقابل دورنمای منفی
این که ما چه چیزی را میخواهیم با این که از چه چیری باید پرهیز کنیم تفاوت بسیاری دارد. در حقیقت آرمانهای منفی بسیار معمولتر و رایجتر از آرمانهای مثبت هستند. آرمانهای منفی به سه دلیل محدودیتساز هستند:
۱.انرژی که ممکن است صرف بهبود و یا ابداع شود در جهت حفظ چیزی یا پرهیز از چیزی که ممکن است روی دهد، مصرف میشود.
۲.آرمان منفی به طرز پیچیدهای ذهنیت بی اعتمادی و ناتوانی را در خود دارد. آرمان منفی به طور ضمنی این موضوع را تبلیغ میکند که مردم یا سازمانها فقط وقتی به فکر یکدیگر میافتند که خطری عمده در میان باشد.
۳. کوتاهنگری و مقطعی فکر کردن در آرمان منفی امری اجتناب ناپذیر است. بر اساس این تفکر، محرک فقط تا زمانی وجود دارد که خطر کماکان سازمان را تهدید میکند و به محض رفع آن، انرژی و آرمان نیز از میان خواهند رفت.
به طور کلی آرمان مشترک، ابزاری برای حل مشکلات سازمان نیست. آرمانی مشترک خواهد بود که با آرمان شخصی تمام افراد سازمان مرتبط باشد و طیف وسیعی را بپوشاند. مدیران و رهبران باید بدانند که آرمان آنها فقط آرمانی شخصی و فردی است. تنها به این دلیل که آنها در راس سازمان قرار دارند نباید تصور کنند که آرمانشان خواه ناخواه آرمان مشترک سازمان است و همه موظفاند که آن را بپذیرند. تجربه نشان میدهد که آرمانهای مشترک فقط در سایه تبادل آزاد افکار و ایدهها شکل میگیرد.
اساسا محیط داخلی سازمان کارآفرین را شامل سه جز میدانند: فرهنگ، ساختار و دورنما. سازمانهای کارآفرین خود را با استانداردهای قبلی نمیسنجند بلکه با دورنمای آینده و اینکه چقدر تا آن فاصله دارند میسنجند، آن هم با دورنمایی روشن، منعطف و مشتری گرا که عمدتا احتیاح به مهارتها و اثربخشی رهبران سازمانی دارد تا برای دستیابی به آن با ارتباطات خود در کارکنان ایجاد انگیزه و شوق کنند.
به طورکلی دورنمای خوب باید اولا ارزش بیشتری برای مشتریان و ذینفعان خلق کند ثانیا ظرفیتها و داراییهای سازمان را افزایش دهد و ثالثا حامل عمیقترین ارزشهای سازمان باشد.
دورنمای سازمان کارآفرین، مرکز و قلب برنامه استراتژیک، هدایتکنندهی فرهنگ و سوخت موتور نوآوری و افزایش ریسکپذیری آنها میشود.
استراتژیهای رقابتی سازمان کارآفرین
فرهنگ و جو سازمانهای کارآفرین، به دلایل مختلف، از جمله ویژگی کارآفرینانش که علاقهمندند همیشه خود را در موقعیتهای مقایسهای قرار دهند، جوی رقباتیست؛ جوی که همه کارکنان نسبت به عملکرد، برنامهها، استراتژی ها، هدفها و نوآوریهای رقبا حساس اند.
پیتر دراکر، استراتژیهای رقابتی سازمانهای کارآفرین را به چهار دسته تقسیم بندی میکند:
۱.ورود به صنعت جدید و ادعای اول بودن در آن صنعت.
۲.مشاهدهی نوآوریهای دیگران و استفاده از تجربیات و نواقص آنها برای ارائه مدلی کاملتر به منظور رهبر شدن در آن حوزه.
۳.ورود به قسمت کوچکی از بازار که یا تا به حال کشف نشده یا سرویسی داده نشدهاست.
۴. تغییر مشخصات و ارزش محصولات و خدمات در نظر مشتری (بدون تغییرات فیزیکی محصول)، روشی که سعی میکند ارزش محصول قدیمی را نزد مشتری تغییر دهد. مثلا سالها تصور میشد صاحبان خودرو علاقهمندند مسئول پمپ بنزین باک اتومبیل آنها را پر کند، درحالی که تعدادی از شرکتها متوجه شدند که صاحبان خودرو علاقه مندند تا قیمت بنزین پایین آورده شود اما خود این کار را انجام دهند.
برگرفته ازکتاب سازمانهای کارآفرین؛ انتشارات موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی
برای مطالعه بیشتر:
۴ ویژگی مهم کارآفرینان درون سازمانی
3 نکته ای که درباره ی کارآفرینی سازمانی نمی دانید
تفاوت های کارکردی کارآفرینی مستقل با کارآفرینی سازمانی
مدل کارآفرینی سازمانی
با انواع کارآفرینان سازمانی آشنا شوید
کارآفرینی سازمانی؛ ایدههایتان را در محل کار به واقعیت تبدیل کنید