یکی از همکاران خود را تصور کنید که قول همکاری در طول پروژه را به شما میدهد ولی عملا به قولش عمل نمیکند. یا میگوید که کاری را در یک مدت زمان معین انجام خواهد داد ولی این کار را انجام نمیدهد. این عدم تعهد به انجام کار، احتمالا شما را ناامید میکند.
در یک محیط حرفهای اگر همکارانتان ببینند شما فرد قابلاعتمادی نیستید شغلتان به خطر میافتد. دلایل متعددی برای این عدم تعهد میتواند وجود داشته باشد که در ادامه به چند مورد اشاره میکنیم:
اگر همکار شما سازگاری بالایی داشته باشد، ممکن است فورا به درخواست همکاریتان پاسخ مثبت بدهد ولی بعدا پروژه را معطل نگه میدارد تا زمان بخرد. این افراد مستقیما نمیگویند که نمیتوانند یا نمیخواهند کار را تکمیل کنند.
در برخی موارد ممکن است تفاوتهای فرهنگی در میان باشد. مثلا ممکن است یک مانع زبانی وجود داشته باشد، یا در برخی فرهنگها ممکن است طوری ماهرانه نه بگویند که باعث سردرگمی هر دو طرف بشود. اگر تفاوتهای فرهنگها و سبکهای ارتباطی کارمندان خود را درک نکنید، ممکن است منظور آنها را اشتباه متوجه شوید.
گاهی همکارانی هستند که به جای "نه" گفتن، به طور منفعلانه و از طریق رفتارهای غیرمستقیم با شما و درخواستتان مخالفت میکنند، مثل طفره رفتن، فراموش کردن و ناکارآمدی هدفمند.
وقتی با چنین همکارانی مواجه میشوید باید چکار کنید؟
اصلا به خودتان نگیرید
طبیعی است که وقتی کسی به تعهد خود در برابر شما عمل نمیکند احساس ناامیدی و خسارت به شما دست بدهد، ولی سعی کنید اصلا به خودتان نگیرید. به خود یادآوری کنید که هر دوی شما متفاوت هستید، یعنی اولویتهایتان هم با هم فرق دارند. آنچه که سایر افراد میگویند و انجام میدهند بیشتر از اینکه به شما برگردد به خودشان بازمیگردد.
تفاوتهای فرهنگی را در نظر بگیرید
ممکن است تفاوتهای فرهنگی در میان باشد. فردی که با چنین کارمندانی سروکار داشت، در تمامی بحثهای جلسات تیمیاش نقش مدافع شیطان را بازی کرد تا بتواند همه چیز را از چشماندازهای مختلف مشاهده کند. بدین ترتیب او فهمید که تمام اعضای تیم (به خصوص آنهایی که قاطعیت کمتری داشتند) ظاهرا خیلی احساس راحتی میکنند و دیدگاههای خود را به اشتراک میگذارند، همچنین تمام موارد ممکن و غیرممکن را بررسی میکنند.
اگر با افرادی با فرهنگهای مختلف کار میکنید همیشه باید تفاوتهای موجود در سبکهای ارتباطی را در نظر بگیرید، مثلا ممکن است پاسخ "نه" طوری به شما منتقل شود که با سبک خود شما فرق داشته باشد. همچنین سعی کنید همه چیز را از دیدگاه آنها هم ببینید.
درخواست خود را شفاف مطرح کنید
درخواستهای کارآمد، به درک مشترک و پاسخ مثبت متعهدانه منجر میشوند، در حالی که درخواستهای ناکارآمد معمولا فقط به سوء تفاهم، ناراحتی و نتایج ضعیف ختم میگردند.
یک درخواست کارآمد، ویژگیهای خاصی دارد:
اول اینکه تضمین میشود فرد دیگر واقعا به درخواست شما رسیدگی کند. یک درخواست نابهجا از کسی که در میانهی انجام کار دیگری قرار دارد، نتایج دلخواه شما را به همراه نخواهد داشت. سپس باید برای آن فرد مشخص کنید که از او چه میخواهید، استانداردهای مدنظر خود را برایش تعریف نمایید، ضربالعجلها را تعیین کنید و زمینهی وسیعتری را برای درخواست مشخص نمایید.
ما معمولا فکر میکنیم آنچه برای ما واضح است برای دیگران هم واضح است، ولی این فرضیات میتوانند موجب سوء تفاهم شوند. برای اطمینان، از همکار خود بخواهید برداشت خود از درخواست شما را برای شما تکرار کنند، مشخص کنند که به طور خاص با چه چیزی موافقت میکنند و مدت زمانی را برای آن تعیین کنند.
دیگران را تحت فشار قرار ندهید
اگر کسی را تحت فشار قرار دهید و مجبورش کنید که در قبال پاسخ مثبت، احساس مسئولیت نماید، ممکن است با چاپلوسی و تملق، شما را ساکت و راضی کند. شما باید مراقب تن صدای خود در هنگام درخواست باشید و به تاثیر آن روی آن شخص توجه داشته باشید و در صورت لزوم ارتباطات خود را با آن تطبیق دهید.
اگر این روشها جواب نداد فرد دیگری را جایگزین کنید
اگر این دومین یا سومین بار است که با بدقولی کارمند خود مواجه میشوید شاید زمان آن باشد که شخص دیگری را جایگزین او کنید. قبل از این کار مطمئن شوید که کیفیت و اثربخشی ارتباطات خود را صادقانه ارزیابی کردهاید. اگر تمام عوامل ذکرشده را بررسی کردهاید و با این همه، باز هم با چنین فردی روبرو میشوید، باید به دنبال کس دیگری باشید که بتوانید رویش حساب کنید.
برگرفته از سایت forbes.com