هیچ رمز و رازی در کار نیست. اغلب ریسکهای کارآفرینانه سرانجام موفقیتآمیزی نخواهند داشت. تنها تعداد معدودی از کارآفرینان -فارغ از اینکه چقدر برای شروع، رشد و به ثمررساندن کسبوکارشان خطر میکنند- با پذیرفتن ریسکهای موجود، میتوانند به موفقیتهای بزرگ دست یابند.
دلیل این امر عواملی نظیر عدم دسترسی به منابع، یا نبودن پشتکار و حمایت کافی نیست. دلیلش این است که آنها میخواهند خودشان استارتاپ راه اندازی کنند. اما چه عواملی افراد را تشویق به راهاندازی استارتاپ میکند؟
برخی از عوامل محرک و مشوق راهاندازی استارتاپ عبارتند از:
۱.راهاندازی استارتاپ برای ثروتسازی بیشتر
اگر فردی کوشا و کارآفرین هستید و بهدنبال ایجاد و افزایش ثروت، یک کسبوکار کوچک راه اندازی کنید، نه یک استارتاپ! مشاغل کوچکی مانند رستوران، کافیشاپ، نمایندگی اتومبیل یا ... به احتمال بیشتر میتواند بازگشت سرمایه قابل پیشبینیتر و سودآورتری به همراه داشته باشند.
روزی که محصول استارتاپتان را که برای خلق آن خون دلها خوردید و عرق بسیار ریختهاید، روانه بازار میکنید، باید بدانید تمام کاری که انجام میدهید در حد یک فرضیه است.
استارتاپها از همان بدو تولدشان، مثل یک کسبوکار واقعی عمل نمیکنند. حداقل تا زمانی که فرضیههای اصلی آنها تایید بشود و به درآمدزایی برسند. این مساله بسیار پیچیدهتر و خطرناکتر از تامین مالی برای خرید تجهیزات، استخدام کارمند و تبلیغات برای کارواش یا کافی شاپ در رسانهها است.
بهعلاوه اگر تلاش کنید با انجام اقداماتی نظیر خدمات مشتریان متعهدانه، برقراری تناسب میان محصول و بازار و اقداماتی از این دست، میزان اعتبارتان را افزایش بدهید، این میتواند یک اتفاق فوقالعاده باشد.
با استفاده از تجربیات و حمایت کافی، به خوبی میتوانید زیربنای کسبوکاری کوچک و در عین حال قدرتمند را برپا کنید. به این ترتیب کسبوکارتان در مسیری مشخص و بهطور پیوسته در حال رشد خواهد بود.
اما اگر یک استارتآپی راهاندازی کردید، صرف نظر از تجربه و منابعی که در اختیار دارید، داشتن تعهد کامل به استارتاپتان در هر شرایطی برای موفقیت شما ضروری است. چراکه استارتاپها نمیتوانند برون سپاری شوند.
|
«بسیاری از داستانهای موفقیتهای امروز ماحصل انباشته شدن چندین دهه پیروزیهای کوچک است تا در نهایت به موفقیتهای مادامالعمر منتج شده است.» |
|
۲.راهاندازی استارتآپ برای تاثیرگذاری در جامعه:
برای اینکه کارآفرینان بتوانند در جامعه و صنعت خود حتی در دنیا تاثیرگذار باشند؛ راههای زیادی وجود دارد. بدیهی ست یکی از این روشها سرمایهگذاری موفقی است که بتواند زندگی افراد را متحول کند. ولی اگر این سرمایهگذاری تنها دلیل راهاندازی استارتآپتان باشد، بدترین و پرخطرترین راه را برای تاثیرگذاری انتخاب کردید.
در عوض شرایطی را در نظر بگیرید که با نوشتن محتوای مفید و کاربردی بتوانید برندسازی کنید و مخاطبانتان را رشد بدهید. شما و تیم بازاریابیتان میتوانید پیش از اینکه داستان موفقیت استارتاپتان را روایت کنید، روی برندسازی تمرکز کنید و جایی برای نام تجاریتان در ذهن مخاطبان باز کنید.
۳. راهاندازی استارتاپ بهدلیل ترس ازدست دادن فرصتها:
در حقیقت کارآفرینان مشتاق باید از اینکه فرصت راهاندازی استارتآپ را از دست بدهند، بترسند. اما اگر تنها هدفتان این باشد که صرفا یک استارتآپ راه اندازی کنید، خود را برای هدر رفتن منابعتان آماده کنید، به خصوص اگر سابقه یا تجربهای در برنامهریزی این حوزه نداشته باشید.
از مصاحبههای مشتری گرفته تا اجرای تستهای کمی و کیفی اعتبار سنجی، ساخت MVP، صرف صدها ساعت مکالمه با مشتریان، استخدام و مدیریت تیم، تولید و توزیع محتوا و بسیاری از مسئولیتهای کلیدی دیگر؛ دست کم به یک بازه زمانی دو ساله نیاز دارد تا با پشتکار و تکرار مداوم، محصولی که ارزش استفاده و پرداخت داشته باشد، متولد شود.
در عوض اگر بودجه و اشتیاق لازم برای راهاندازی استارتاپ را در اختیار دارید، برای شروع و توسعه کار از گروهی از موسسین کاملا متعهد استارتاپی کمک بگیرید. مثلا با ارایه سهمی از شرکت به ایشان، آنها را تحت عنوان مشاور، سرمایهگذار یا مربی در سفر کارآفرینانهتان همراه کنید.
در نهایت باید گفت استارتاپها تضمینی برای ایجاد ثروت و تأثیرگذاری در زندگی افراد هستند؛ البته به شرط آنکه روحیات و مهارتهای یک کارآفرین را در تمام مسیر زندگی به همراه داشته باشید. بسیاری از داستانهای موفقیتهای امروز ماحصل انباشته شدن چندین دهه پیروزیهای کوچک است تا در نهایت به موفقیتهای مادامالعمر منتج شده است. نکته مهم تمرکز بر به کارگیری راهکارهایی است که تفاوت محسوسی در زندگی افراد ایجاد میکند.
مترجم: نازنین توکلی (کارشناس ارشد مدیریت صنعتی)
برگرفته از سایت entrepreneur.com