در طی سال های اخیر، با افزایش استفاده از هوش مصنوعی در کسب و کارها و رشد ماشینی شدن، این سوال مطرح است که آینده مشاغل چگونه خواهد بود؟ به ویژه زمانی که این مسئله به مبحث مدیریت زنجیره تامین مرتبط باشد.
آیا بخش منابع انسانی مدیریت زنجیره ی تامین در حال از بین رفتن است؟ اما سوال مهمی که اغلب به دنبال پاسخ آن هستند این است «آیا ماشین ها جایگزین انسان ها خواهند شد؟»
پاسخ این سوال خیلی پیچیده تر از یک بله یا خیر ساده است. پیش از آنکه به دو سوال بالا پاسخ داده شود، باید کمی عمیق تر به مسئله نگاه کرد.
مدیریت زنجیره ی تامین چیست؟
زنجیره ی تامین به صورتی که امروز شناخته شده است، همگرایی فرآیندهای مختلفی ست که باید برای انجام یک کار، گرد هم آیند. مدیریت زنجیره ی تامین دارای یک تعریف مشخص نیست، بلکه از نظر پیچیدگی و تنوع، از شرکتی به شرکت دیگر، متفاوت است. برای مثال، مشاغل کوچکی وجود دارند که می بایست در زمینه ی توزیع کالا از انبار به مرکز توزیع و از آنجا به مشتری، عملکرد خوبی داشته باشند. در بخش انتهایی این طیف، شرکت های بزرگی وجود دارند که می بایست نگران بخش های بیشتری باشند مانند بنادر، تدارکات شخص ثالث، انبار، مدیریت و تکمیل موجودی و مواردی از این قبیل.
مدیریت زنجیره تامین در حال از بین رفتن یا تحول؟!
واقعیت این است که پیدایش فناوری، زنجیره ی تامین را دچار اختلال و تحول کرده است، همانگونه که صنایع دیگر را متحول کرده است. امروزه بسیاری از کارهای روزمره و تکراری به صورت خودکار انجام می شوند. به عنوان مثال اگر انباری را اداره کنید که محل ذخیره ی یک میلیون تیر آهن باشد، معمولا ممکن است از یک کارمند بخواهید تا بیرون برود و به طور مرتب کارهای مربوط به فهرست موجودی فیزیکی شما را انجام دهد.
این وظیفه در عین وقت گیر بودن، ممکن است خطرناک باشد و در عین حال اطمینان از دقت 100درصدی در انجام آن نیز دشوار است. در صورتی که با استفاده از هوش مصنوعی و داده های کامل، وظایفی از این دست توسط ربات ها، فرآیندهای کنترل از راه دور و … به صورت خودکار انجام می شود.
هم چنین هوش مصنوعی می تواند با تجزیه و تحلیل و پیش بینی بهتر، زنجیره تامین را متحول کند که این امر در هنگام ردیابی و سفارش موجودی کالا مفید است (به عنوان مثال چه تعداد تیرآهن در طی چند ماه آینده، در چه زمان و مکانی مورد نیاز خواهد بود).
مثال دیگری از تاثیر ماشینی شدن در زنجیره ی تامین، استفاده از آن برای پیش بینی زمان فرسودگی قطعات و ماشین آلات است، به گونه ای که قطعات قبل از فرسودگی ماشین آلات قابل تعویض باشد.
سنسورها می توانند داده های مرتبط با کارایی و عملکرد هر بخش را گزارش دهند تا مدیریت زنجیره ی تامین کارآمدتر و قابل پیش بینی تر باشد.
زنجیره تامین در حال تحول است
در حالی که در مورد اختلال قطعی در عملکرد امروزی زنجیره ی تامین، هیچ سوالی باقی نمانده، با این حال واضح است که بخش انسانی مدیریت زنجیره ی تامین هنوز به طور کامل از بین نرفته است. این بخش در حال تحول است، همانگونه که از زمان آغاز به کار تا امروز همواره در حال تغییر بوده است، اما این واقعیت که جهان در بحبوحه ی انقلاب صنعتی چهارم قرار دارد، به این معنی است که این اختلال در مقیاس بزرگتر و با سرعتی سریعتر از گذشته در حال رخ دادن است. ترس هایی که به دلیل اینگونه اختلالات ایجاد می شود، کاملا طبیعی است، به طور معمول کارکنان بخش های مختلف دچار ترس می شوند که با این تغییرات شغل خود را از دست داده و از گردونه کسب و کار کنار گذاشته شوند.
برای پاسخ به چنین ترس هایی، پیشنهاد می شود که زمانی را به یاد آورید که هنری فورد (موسس برند فورد) خط مونتاژ اتوماتیک را معرفی کرد، خطوط بزرگ مونتاژ مانند تهدیدی برای جایگزین کردن افرادی بود که تا پیش از آن این اتومبیل ها را به صورت دستی می ساختند. اما آنچه در نهایت اتفاق افتاد این بود که کارکنان به کمک ماشین ها توانستند کارهایی را در خطوط مونتاژ انجام دهند که قبلا قادر به انجام آن نبودند.
مثلا کارکنان توانستند سطح بالاتری از تست های کیفیت را انجام دهند زیرا خطوط ماشینی قطعات سنگین را با سرعت بیشتری جا به جا می کردند، هم چنین کارکنان این فرصت را یافتند که مهارت های جدیدی را توسعه دهند.
همانطور که انقلاب صنعتی چهارم، وظایف روزمره و تکراری را به صورت خودکار درمی آورد، برای کارفرمایان و کارمندان نیز فرصت های خوبی برای پیشرفت ایجاد می کند. از نگاه کسب و کارها، ماشینی شدن به معنای تحویل منظم تر، تحقق سریع تر اهداف، بهره وری بیشتر و در نهایت سود بالاتر خواهد بود.
این تحولات برای کارکنان به چه معنا خواهد بود؟
در آغاز این مطلب سوال بزرگی که مطرح شد این بود که "آیا ماشین ها جایگزین انسان ها خواهند شد؟" اعتقاد بر این است که همزمان با جایگزینی برخی وظایف توسط ماشین ها، این مسئله به طور کامل اتفاق نخواهد افتاد.
مثال انبار تیرآهن را دوباره مرور کنید: کارمندی در آن می بایست موجودی انبار را به طور مرتب و دستی چک می کرد. در یک انبار کاملا اتوماتیک، در حالی که دیگر نیازی به چک کردن دستی موجودی نیست، کارمند مورد نظر می تواند کارهای مدیریتی و یا تفسیر داده های جمع آوری شده توسط ماشین ها را انجام دهد به عنوان مثال ارزیابی شرایط و سایر مسائل.
بنابراین از دیدگاه کارکنان، ماشینی شدن می تواند به معنای فرصتی برای یادگیری و توسعه ی مهارت های جدید و مهم باشد.
همزمان با این مسئله که کارکنان نگرانی های زیادی در مورد از دست دادن شغل خود به دلیل پیشرفت و جایگزینی تکنولوژی دارند، مهم است که به یاد آورید که مهم ترین مسئله که بسیاری از کارفرمایان با آن روبرو هستند، بحث کمبود استعداد است!
اگر کارفرمایان در تلاش برای یافتن کارگر باشند، ماشینی شدن می تواند برای آنها نعمت بزرگ باشد. کارفرمایان باهوش تر، به دنبال این خواهند بود که کارمندان خود را که از قبل با شغل و شرایط کار آشنا هستند، مجددا آموزش دهند و برای آنها فرصت یادگیری و پیشرفت در مهارت های جدید را فراهم کنند. افرادی که به دنبال کار با دستمزدهای بالاتر هستند، می توانند از فرآیند ماشینی شدن برای باز کردن درهای جدیدی از فرصتهای شغلی استفاده کنند.
در پایان، مسئله ی قابل توجه این است که نوآوری همیشه بازارهای جدید و فرصت های جدیدی را ایجاد کرده و این امکان را برای شرکت ها فراهم کرده است تا رشد کنند. افرادی که بیشترین سود را در بحث تحول و تکامل زنجیره تامین می برند، کسانی خواهند بود که این تغییرات را پذیرفته و از آن به نفع خود استفاده کنند، در هر صورت، کارکنان با ماشین ها جایگزین نمی شوند!
مترجم: عاطفه جولانی (کارشناس ارشد)
برگرفته از سایت www.forbes.com