استارتاپها به دلایل مختلفی مثل کمبود پول، بازاریابی ضعیف، چالشهای حقوقی و غیره با شکست مواجه میشوند. حدود نیمی از استارتاپها به خاطر شناسایی نادرست نیاز بازار، شکست میخورند. ورود به بازار با محصولی اشتباه، رایجترین دلیل متوقف شدن استارتاپهاست. بنابراین سعی کنید در مسیر راهاندازی کسب و کارتان، به مواردی که در ادامهی مطلب به آنها اشاره میکنیم، توجه کنید تا مرتکب این اشتباهات رایج نشوید:
1. نیاز بازار را بهدرستی شناسایی کنید
ابتدا درباره مسئلهی «عدم نیاز بازار» صحبت میکنیم. اساسا با سه مولفه سر و کار داریم: بازار، نیاز، و محصول. وقتی بنیانگذاران استارتاپی میگویند بازار هیچ نیازی به محصولات یا خدماتشان ندارد، اساسا اذعان میدارند که فرضیاتشان در یک یا چند مورد از این حوزهها اشتباه بوده است. در واقع استراتژیهای آنها برای ورود به بازار، اغلب انبوهی از فرضیات تست نشدهی درهم و برهم است و همین عامل مهمی است که اکثر مبتدیان این عرصه را با شکست مواجه میکند. بسیاری از شرکتها به محض اینکه ایدهی بزرگی به ذهنشان میرسد ساخت محصول شاهکار مورد نظرشان را آغاز میکنند، و محصولشان زمانی منتشر میشود که دیگر دیر شده و بیشتر از بودجه هم برایش هزینه کردهاند. دراین صورت بازار هم آنطور که انتظارش را داشتند به این محصول واکنش نشان نمیدهد. شرکتها هم به راحتی به سرزنش بازار میپردازند. دلیلش آن است که به احتمال زیاد این محصول، به نیازی خاص پاسخ نمیدهد، یا بازار هدف به درستی شناسایی نشده است.
در یک نظرسنجی، 42 درصد بنیانگذاران اذعان داشتند که تنها برای مشکلاتی راهحل پیدا کردند که به آنها علاقه داشتند؛ نه برای مشکلات ضروری! متاسفانه چشمانداز توسعه محصول همواره با نیاز بازار متناسب نیست. بنابراین در فرایند تدوین چشم انداز محصولتان، از بازخورد و نظرات مشتریان هم بهره بگیرید. مشتریانتان قضاوت خواهند کرد که آیا محصول شما در بازار موفق خواهد بود یا نه!
2.روی امکان سنجی تمرکز کنید
اشتباهی دیگر این است که، بسیاری از استارتاپها محصولاتشان را تنها زمانی امکانسنجی میکنند که دیگر خیلی دیر شده است. شما ممکن است بهترین اعتبار را در دنیا داشته باشید ولی ابتدا باید ببینید بازاری برای پیادهسازی ایدهتان وجود دارد یا نه. در واقع مهم است که مراحل امکانسنجی طرح خود را به درستی اجرا کنید. با ترفندهای زیر، میتوانید امکان سنجی ایده درخشانتان را بررسی کنید:
عملکرد استارتاپهای مشابه را بررسی کنید
کمی وقت بگذارید. در مورد سایر استارتاپهایی که درحال حاضر بعضی از فرضیات شما را تست کردهاند، مطالعه کنید. میتوانید با جستجو در گوگل تا جایی که میتوانید اطلاعات جمع کنید و از موفقیتها و اشتباهات دیگران درس بگیرید. سعی کنید از بنیانگذاران شرکتهای مشابه مشورت بگیرید. در این صورت اطلاعات ارزشمندی به دست میآورید و تعداد فرضیات تست نشدهی شما کاهش مییابد.
از لاک خود بیرون بیایید و با بازار در تعامل باشید
قبل از اینکه چیزی بسازید کمی وقت گذاشته و در بازار با افراد تعامل برقرار کنید و اعتبار ایدهتان را بررسی کنید. با استفاده از منابع آنلاینی مثل QuickMVP، Bubble و Wix میتوانید به طور نسبتا آسان و ارزان، کارهایی را که میخواهید در بازار انجام دهید آزمایش کنید.
« برای درک واقعی فرصت و ارزیابی آن، با مشتریان بالقوه صحبت کنید. شاید این فرایند زمان بر باشد ولی کاملا ارزش سرمایه گذاری را دارد. اگر مشکلات مشتریان را بدون واسطه و از نزدیک مشاهده کنید و ایده ی اولیهتان را اعتبارسنجی کنید، راهحل بهتری ارائه خواهید کرد. میتوانید بازارها را کشف کنید، مشتریان را شناسایی و کسب و کار را مقیاسبندی کنید. » |
3.شکست را امری اجتنابناپذیر بدانید و برایش برنامهریزی کنید
اصلا فکرش را هم نکنید که در اولین تلاش به هدف خود برسید. حتی ادیسون هم قبل از اختراع لامپ بارها شکست خورد. سعی کنید تعریف خود از استارتاپ را تغییر دهید، در این صورت نحوه ی تفکر شما در مورد شرکتتان تا حد زیادی اصلاح میشود. این فرآیند را بهصورت یک مجموعه آزمایش در نظر بگیرید که شکستها هم عضوی از این مجموعه هستند. این آزمایشها شما را به تناسب بازار و محصول رهنمون خواهند ساخت. با تجربه شکست در این آزمایشها، دیگر تمام پولتان را روی اولین نسخهی محصول سرمایه گذاری نخواهید کرد.
10 کاری که کارآفرینان برای موفقیت نباید انجام دهند
4. کمینه محصول پذیرفتنی «MVP» داشته باشید
اولین کار شما این است که براساس فرضیات اصلی خود تعدادی فرضیه تشکیل دهید. مرحله بعدی این است که بفهمید چطور یک کمینه محصول پذیرفتنی بسازید که امکان تست آن فرضیات در بازار واقعی را برایتان فراهم کند. رهبران گاهی اوقات براین باورند که ایدهی آنها بسیار خوب بوده و دیگر نیازی به کشف مشتری نیست. ولی این باور، کارایی ندارد. در عوض، بهترین کار این است که از آغاز کار برای شنیدن، یاد گرفتن و تست کردن وقت بگذارید تا مطمئن شوید که محصولی که ارائه میکنید با واقعیت بازار شما مطابقت دارد.
منبع: Entrepreneur