یادم میآید وقتی به مدرسه میرفتم، درست کردن کاردستی و عروسکسازی با تکه پارچههای به جا مانده از خیاطی مادرم بهترین سرگرمی اوقات فراغتم بود. عروسکهایم را با کمترین هزینه ولی با ذوق و اشتیاق بسیار میساختم. پارچه و کامواهای رنگی و دکمههای براق روی لباس عروسکهایم حس تازگی و نشاط کودکانه را حتی در بزرگترها زنده میکرد. وقتی با بچههای فامیل دور هم جمع میشدیم، با عروسکها در دنیای پر از خیال کودکانهمان تا دوردستها سفر میکردیم.
سالها از آن روزها میگذرد. گاهی در دنیای رقابتی و پر از فراز و نشیب امروز، دلم برای آن حس آرام و کودکانه تنگ میشود. روزی با خودم گفتم شاید بهتر باشد مثل همان دوران مدرسه بعد از کار سخت روزانه دوباره سری به تکه پارچههای اضافه جعبه خیاطی بزنم و برای آرامش و سرگرمی خودم هم که شده عروسکسازی را دوباره شروع کنم.
ایدهای که در ذهن داشتم را اجرا کردم. طولی نکشید که اتاق کارم پر شد از عروسکهای دستسازی که انگار هر کدامشان حرفهای زیادی برای گفتن داشتند. به خودم گفتم میتوانم با سرعت و تنوع بیشتری عروسک بسازم و حتی کسب و کار خانگیای راه بیاندازم و از این راه به عنوان شغل دوم، کسب درآمد کنم.
اما فکرم درگیر سوالات زیادی شد.
-
- چه طور میتوانم با این کار پول دربیاورم؟
پول درآوردن نیازمند هزینه است. باید بتوانم ارزش و وجه تمایز محصولاتم را با رقبای داخلی و خارجیشان به خوبی نشان دهم. لازم است مشتری محصولات دستسازم را ببیند و حس خوب آنها را درک کند. تا جایی که حس نوستالوژی و کودکانهی عروسکهایم مشتری را ترغیب به خرید کند. عروسکها باید در معرض دید مشتریان مخصوصا کودکان قرار بگیرند. اما چگونه؟
-
- چگونه میتوانستم با صرف کمترین هزینهها برای عروسکهایم تبلیغ کنم؟
به فکرم رسید که خیلی ساده از اطرافیانم شروع کنم. چندتا از عروسکها را به مناسبتهای مختلف به بچههای فامیل و دوست وآشنا هدیه بدهم. در کنار این روش میتوانم از اینترنت و شبکههای اجتماعی هم کمک بگیرم. راهاندازی صفحهی اینستاگرام برای به نمایش گذاشتن عکسهای زیبا از عروسکها و راهاندازی کانال تلگرامی برای معرفی و اطلاع رسانی درباره شرایط فروششان، میتوانست روش مناسب و کم هزینهای برای تبلیغ محصولاتم باشد.
حالا نوبت به آن رسیده که تلاشهایم ثمر بدهد. از خودم پرسیدم: جریانهای درآمدی کسب و کارم چگونه خواهد بود؟
-
- مشتریان به ازای دریافت حس خوب عروسکهایم، حاضرند از چه راهی پول پرداخت کنند؟
اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که عروسکهایم را در فروشگاههای اسباببازی و لوازم تحریریها عرضه کنم. البته نمایشگاههای صنایع دستی هم میتوانست گزینهی خوبی باشد.
اما نه! این کافی نیست! شاید افراد زیادی هم باشند که تمایل دارند اینترنتی خرید کنند و برای انتخاب عروسک مورد علاقهشان زمان و انرژی کمتری صرف کنند. پس بهتر است به فکر راهاندازی وبسایتی برای معرفی و فروش عروسکها باشم. با این روش این امکان را برای مشتریانم فراهم میکنم تا محصولاتم را از هر کجا که هستند و در هرساعت از شبانه روز به راحتی خریداری کنند.
مشتریان قلب تپندهی کسب و کار ما هستند و پولی که پرداخت میکنند شریانهای آن. برای اینکه قلب تپنده کسب و کارم از حرکت نایستد و جریانهای درآمدی همیشه در رگهایش جاری باشد، باید دقیقا بدانم هر بخش از مشتریانم تمایل دارند محصولاتم را به چه صورتی دریافت کنند. تهیه عروسکهای متنوع و متناسب با نیاز مشتریان مختلف نشاندهنده این است که میتوانم جریانهای درآمدی مختلفی داشته باشم.
در نظر دارم تنوع بیشتری به عروسکهایم بدهم. تا حس کنجکاوی و علاقه را در مشتریانم چند برابر کنم. هرچه تنوع محصولاتم بیشتر باشد، انگیزه خرید مشتریانم بیشتر میشود. به این ترتیب پول بیشتری را به سمت کسب وکارم سرازیر میکنم.
شاید جریانهای درآمدی کسب و کار خانگیام به قدری چشمگیر شود که روزی بتوانم از آن بهعنوان شغل اصلیام نام ببرم و البته برای جوانان دیگر هم اشتغالزایی کنم. به نظرم پول درآوردن آنقدرها هم که فکر میکنیم سخت نیست. کافی است راهش را پیدا کنیم. جریانهای درآمدی خود به خود به سمت ما میآیند.
نازنین توکلی(کارشناس ارشد مدیریت صنعتی)