بیایید با مفهوم «نوآوری» مواجه شویم، واژهای که شاید امروزه کمتر در معنای واقعیش به کار میرود. گرچه از این واژه در مواردی نظیر «تحقیق و توسعه»، «نوآوریهای تکنولوژیک»، «نوآوریهای فرایند کسبوکار»، «نوآوری مدل کسبوکار»، «نوآوری محصول» و ... استفاده میشود، اما نکتهای که وجود دارد این است که هسته اصلی معنای این کلمه از بین رفته یا کمرنگ شده است.
هنگامیکه شرکت خودروسازی، خودروی جدیدی را تولید میکند، این محصول جدید به تدریج روند رشد تازهای را در پیش میگیرد. در مقیاس انبوه از آن تولید و جایگزین مدلهای قدیمی میشود. از این رو میزان فروش را همچنان حفظ میکند. از سوی دیگر، نوآوری با ایجاد «موتورهای رشد کاملاً جدید» برای شرکت، بر رشد بالقوه آن تاثیر میگذارد. هنگامیکه آمازون خدمات وب را آغاز کرد، این پروژه شرکت را از تمرکز بر مصرفکننده در تجارت الکترونیک، به سمت توسعه کسب و کار در حوزه زیرساخت فناوری اطلاعات سوق داد. نوآوری در مدل کسبوکار آمازون، موتور رشد کاملاً جدیدی برای آمازون ایجاد کرد. در سال 2016 آمازون از همین پروژه درآمدی بالغ بر 10 میلیارد دلار کسب کرد که حاشیه سود قابلملاحظهای نسبت به شیوه قبلی یعنی تجارت الکترونیک داشت.
چرا دقت به مسئله«نوآوری» مهم است؟
انواع مختلف فعالیتهای نوآوری دارای پیامدهای استراتژیک و سازمانی متفاوتی هستند. آنها نقاط قوت و ضعف مختلفی دارند و از همه مهمتر، انواع مختلف نوآوری به روشهای متمایز کاری نیاز دارند.
در این بخش ابتدا تمایز میان «بهرهبرداری از نوآوری» و «ابداع» را بررسی میکنیم. بعد از آن انواع مختلف نوآوری را تعریف کرده و درنهایت، نشان میدهیم که چگونه ارزیابی سازمان از خودش، رشد نوآوری را بهطور جدی افزایش میدهد.
بهرهبرداری از نوآوری یا ابداع:
فعالیتهای نوآورانه در طیف گستردهای قرار دارند. این طیف از بهرهوری بالاتر، بهبود کارکردی و موفقیت مدل کسبوکار به وجود میآید و همه چیز را برای کشف افقهای نو در قالب کسبوکار جدید و مدلهای نوآورانه مخرب فراهم میکند.
«بهرهبرداری از نوآوری» عمدتاً بر آن نوع از فعالیتهای نوآورانه متمرکز است که باعث ایجاد راندمان یا تغییرات تدریجی در جهت بهبود وضع شرکت میشود. اکثر شرکتها این قسمت را نسبتاً خوب مدیریت میکنند. نمونههایی ازجمله مهندسی مجدد فرایندهای کسبوکار، فعالیتهایی برای کاهش هزینه یا جایگزینی محصولات و خدمات با محصولات جدیدتر، نمونههایی از این مقوله هستند. متأسفانه، تمرکز بر روی این بخش بهتنهایی کافی نیست و شرکتهای بزرگی همچون «کداک»، «نوکیا» یا «بلاکباستر» قبلاً این را نشان دادهاند.
«ابداع» بر گزارههای ارزشی، مدلهای کسبوکار و سایر انواع موتورهای رشد کاملاً جدید متمرکز میشود. درواقع در بحث ابداع به آن دسته از فعالیتهای نوآورانهای اشاره میشود که منجر به رشد قابلملاحظهی جدیدی میشوند. شرکتهای تأسیسشده بهندرت این نوع فعالیتهای نوآورانه را مدیریت میکنند، زیرا آنها نیاز به اقدامات بسیار متفاوتی دارند. فرهنگ، مهارتها، فرایندها و حتی نظامهای انگیزشی که بتواند این نوع از نوآوری را حمایت کند، به سادگی ایجاد نمیشوند.
این نوع از فعالیتهای نوآورانه به مجموعه متفاوتی از ابزارهای کسبوکار نیاز دارد. ابزارهای برنامهریزی استراتژیک و فرایندهای بهرهبرداری از مدل کسبوکار، زمانی که کسبوکار به مرحله رشد میرسد، بیاثر هستند. در حقیقت، ابزار و فرایندهای موردنیاز برای ایجاد رشد جدید - مانند بوم مدل کسبوکار، توسعه مشتری و استارتاپ ناب، بیشتر در مرحله راهاندازی نمایان میشوند.
فعالیتهای نوآورانه در سازمانهای دوسویه:
شرکتهایی که میخواهند در قرن بیست ویکم برنده شوند، باید فعالیتهای نوآورانه را در طیف گستردهای از «بهرهبرداری» تا «ابداع» توسعه دهند. صاحبنظران اینگونه سازمانها را «سازمانهای دوسویه» مینامند. این امر بسیار دشوار خواهد بود، چرا که لازم است پرورش فرهنگ «بهرهبرداری» و «ابداع» بهطور همزمان صورت گیرد. هر فرهنگی نیاز به ساختارها، فرایندها و ابزارهای مختلف سازمانی دارد. بههمین دلیل است که تمایز بین انواع مختلف فعالیتهای نوآوری و پیامدهای آن بسیار مهم است.
اهداف نوآوری:
اساساً سه هدف متفاوت در مورد نوآوری وجود دارد:
۱. افزایش کارآیی کسبوکار: بهبود فرآیندهای کسبوکار و افزایش بهرهوری افراد با استفاده از فنآوریهای مشترک.
۲. تقویت پایداری کسبوکار: معرفی محصولات و خدمات جدیدی که جایگزین محصولات قدیمی هستند یا اجرای نوآوریهایی در فعالیتهای بازاریابی و تبلیغات.
۳. ایجاد موتورهای رشد جدید: تجربه گزارههای ارزشی کاملاً جدید یا مدلهای کسبوکار.
با توجه به موارد بالا میتوان گفت، دستیابی به اهداف کارآیی و پایداری در نوآوری عموماً بسیار آسانتر از ایجاد ارزشها و مدلهای کسب و کار جدید است، زیرا شناختهشدهتر هستند. ایجاد موتورهای رشد جدید با ریسک وعدم قطعیت بیشتری همراه است. در واقع دو هدف اول در طیف «بهرهبرداری» و مورد سوم در طیف «ابداع» قرار دارند.
|
« نوآوری در مدل کسبوکار آمازون، موتور رشد کاملاً جدیدی برای آمازون ایجاد کرد. در سال 2016 آمازون با اقدامات نوآورانهاش درآمدی بالغ بر 10 میلیارد دلار کسب کرد که حاشیه سود قابلملاحظهای نسبت به شیوه قبلیاش یعنی تجارت الکترونیک داشت.» |
|
هنگامیکه به منظور بهبود کارایی، دست به نوآوری میزنید، با مدل کسبوکار اثباتشدهای مواجه هستید. از گذشته اطلاعاتی دارید که نشان میدهد چه قسمتی از شرکت کار میکند و چه چیزی کارا نیست. بدون نیاز به تغییر مدل کسبوکار، هدف شما مرتفع خواهد شد.
اما هنگامیکه برای «ایجاد موتورهای رشد جدید»، تصمیم به نوآوری میگیرید، اطلاعات گذشته اغلب کمکی به شما نمیکند. احتمالا نیاز به گزارههای ارزشی و مدلهای کسبوکاری داشته باشید که کاملاً جدیداند. در این حالت ریسک و عدم اطمینان بسیار بالاتر است. ازاینرو، خطر شکست نیز همواره کسب و کار را تهدید میکند.
انواع نوآوری:
انواع مختلفی از فعالیتهای نوآورانه وجود دارند. بعضی از این نوآوریها برای دهههای زیادی به خوبی کار میکنند؛ اما بعضی دیگر برای سازمانها جدید و چالشآور هستند.
در اینجا فهرستی از مهمترین انواع نوآوریها آورده شده است:
- نوآوری در فرایند کسبوکار: بهعنوانمثال اتوماسیون و خودکارسازی فرایندهای تولید.
- نوآوری علمی و فناوری: بهعنوان مثال اختراع میکروچیپهای جدید و سریع برای تلفنهای همراه.
- نوآوری در محصول و خدمات: بهعنوان مثال شرکت هواپیمایی امارات مسافران ویژه را قبل از پرواز، به فرودگاه منتقل میکند.
- نوآوری در بازاریابی و تبلیغات: با استفاده از فنآوریهای جدید برای بازار محصولات و خدمات.
- نوآوری در مدل کسبوکار: کشف راههای جدید برای ایجاد، تحویل و جذب ارزش با تغییر چندین عنصر بوم مدل کسبوکار.
- مدیریت و نوآوری سازمانی
هر نوع از فعالیت نوآوری بر جنبههای مختلفی از شرکت تمرکز دارد. هر کدام از این نوآوریها به شیوههای مختلف به کسبوکار کمک میکند و مستلزم روشهای خاصی از کار، مهارتها و ابزار است.
رویکرد شرکتها نسبت به نوآوری با ایجاد «موتورهای رشد جدید» چیست؟
روشهای متعددی برای بررسی اینکه شرکتها بهطور جدی انواع مختلف نوآوری را بررسی میکنند وجود دارد. واضحترین راه این است که به تخصیص منابع از نظر زمان، پول و افراد نگاه کنیم. صراحتا میتوان گفت بیشتر، منابع به کارآیی و پایداری نوآوری اختصاص یافته است. به ندرت شرکتهایی را میبینید که در گزارههای ارزش جدید، نوآوری مدل کسبوکار یا نوآوری مدیریت سرمایهگذاری کنند.
اغلب معتقدند، حتی نوآوریهای فنّاورانه و علمی نیز به خودی خود منجر به رشد نمیشوند. این مقوله در ترکیب با مقاصد ارزشمند و مدلهای کسب و کار است که فنآوریهای جدید و رشد چشمگیری را ایجاد میکنند.
راه دیگری که وجود دارد این است که جویا شوید مدیران از نظر زمانی تا چه میزان بر گزارههای ارزش جدید و مدلهای کسبوکار متمرکز هستند.
اگر به موضوع «نوآوری در کسب و کار» علاقمندید، تماشای این ویدیوها را به شما پیشنهاد میکنیم:
نوآوری چیست؟
خلاقیت و نوآوری
۵ گام تا خلاقیت و نوآوری
آغاز نوآوری با ایدهپردازی
مترجم: مارال مختارزاده (کارشناس ارشد کارآفرینی)
برگرفته از سایت blog.strategyzer.com