اشتیاق به هدف، خود انگیزگی، غلبه برشکست، شبکهسازی و تمایل به کار تیمی؛ درنگاه اول صفات یک کارآفرین موفق به نظر میرسند. اما جالب است بدانید هنرمندانِ باتجربه هم همین ویژگیهای شخصیتی را دارند. در ادامه مطلب میخواهیم ضمن مقایسه هنرمندان با کارآفرینان، به این سوال پاسخ میدهیم که کارآفرینان چه چیزهای بیشتری میتوانند از همتایان هنرمندشان یاد بگیرند.
۱.خلاقیت و نوآوری برای باقی ماندن
نوآوری مخرب در کسبوکار به معنای اجرای ایدهای جدید یا تکمیل چیزی به شیوهای متفاوت است. نوآوری مخرب مصرف کننده جدید را هدف قرار میدهد و نمیتواند به سادگی توسط رقبا به چالش کشیده شود. در واقع این نوع از نوآوری بازاری کاملا جدید و بکر ایجاد میکند.
در قرن بیستم، ایدههای جدید درمورد هنر، موسیقی و علم، فرهنگ را از تفکر قرون وسطایی راکد بیرون آورد. در هنر، تفکر رنسانس شرایط حاکم را تخریب کرد. شاید بهتر باشد از تفکر رنسانس بهعنوان نوآوری مخرب آن دوران یاد شود. «رنسانس» در ادبیات کهن فرانسه به معنای «تولد دوباره» است و در حقیقت با آغاز این دوره ایدههای جدیدی در زمینه هنر متولد شدند.
یکی از اختلالها در این دوره زمانی «رنگ روغن» بود. ترکیبات رنگ روغن توسط جوامع مصر باستان استفاده میشد. اما در سال 1410 یک نقاش بلژیکی نوع جدیدی از رنگ روغن تولید کرد که رنگ ونور انرژی بخش و متفاوتی را ایجاد میکرد. این راه حل موجب توسعه روشهای نقاشی جدید شد.
در دنیای کسبوکار هم نمونههای زیادی از نوآوری مخرب وجود دارد که توانستهاند برند آن کسبوکار را در ذهن مشتریانش ثبت کند. به عنوان مثال Air BnB یک بازار آنلاین (و اپ تلفن همراه) است که کاربرانی را که مایل به اجاره دادن اتاق اضافه هستند را به کاربرانی که به دنبال مکانی برای اقامت میگردند، وصل میکند. Air BnB نمونهای از نوآوری مخرب است. در اصل، کاربران این اپ به دنبال جایگزینی کم هزینه برای هتلها بودند. آنها مشتریانی نبودند که علاقهمند به دریافت مزایای هتلی لوکس با هزینه اجاره بالا باشند.
Air BnB به طور فزاینده ای محبوب شد؛ چون این شرکت کیفیت خدمات و پیشنهادهایش را بهبود بخشید. بنابراین توانست رضایت طیف وسیعی از مشتریانش را جلب و ترجیحات آنها را تامین کند. درحالحاضر کسب و کار Air BnB 25 میلیارد دلار ارزش دارد.
بیشتر بخوانید: نمونهای از بهکارگیری «نوآوری باز» در صنعت هتلداری
بنابراین خلاقیت و نوآوری، همانطور که اصلی ضروری در هنر محسوب میشود، یک دارایی کلیدی برای کارآفرینان و صاحبان کسبوکار است. در واقع کارآفرینانی موفق خواهند بود که بتوانند مانند هنرمندان موجی از انرژی خلاق را در اقدامات کسب و کارشان به راه اندازند و مدیریت کنند.
۲. مدیریت زمان در عصر جدید
یکی از هنرمندان خوب معاصر میگوید: «در محل کار من دهها تابلو نقاشی وجود دارد که در اطراف اتاقم پخش شدند. بعضی از آنها رو به دیوار قرار گرفتهاند و بعضی دیگر رو به بیرون. آنهایی که جهتشان به سمت دیوار است جلوی چشم من نیستند. ممکن است گاهی از کنارشان رد شوم و نگاهی به آنها بیاندازم. درغیر اینصورت ذهنم درگیرشان نمیشود. اما تابلوهایی که روی آن به سمت من است، اغلب اوقات توجهام را جلب میکنند. به گونهای که تماشای آنها جزیی از زمان کارم شده است».
هنرمندی دیگر میگوید: «صادقانه بگویم که گاهی اوقات واقعا خسته و بیحوصله میشوم. گاهی ترجیح میدهم به کاری بپردازم که انرژی را در من به جریان بیاندازد. اینجاست که به احساسم توجه میکنم که واقعا از من چه میخواهد؟!».
|
«گاهی اوقات مکث و تنفسی کوتاه به ذهن کمک میکند تا خودش را بازیابی و بهطور طبیعی منابع الهام را پیدا کند. زمانی که ذهن آرامش دارد، خلاقیت بروز پیدا میکند. » |
|
بهترین هنرمندان میدانند برای چه کاری، چه مدت زمانی را اختصاص دهند. آنها تجسم میکنند، طوفان مغزی به راه میاندازند، گاهی هم هیچ کاری انجام نمیدهند و عمیقا در فکر فرو میروند. اغلب هنرمندان به این درک رسیدهاند که سخت کارکردن و تمرکز مداوم روی یک موضوع خاص تنها راه بهرهوری نیست.
گاهی اوقات مکث و تنفسی کوتاه به ذهن کمک میکند تا خودش را بازیابی و بهطور طبیعی منابع الهام را پیدا کند. زمانی که ذهن آرامش را جایگزین خستگی و بیحوصلگی میکند، اینجاست که خلاقیت بروز پیدا میکند. این مساله هم درمورد هنرمندان و هم برای صاحبان کسب وکار صدق میکند. البته نباید بهانه خوبی برای سستی و کم کاری شود.
کارشناسان بهره وری استفاده از تکنیکهای مدیریت زمان را برای سرعت بخشیدن به کار و مدیریت زمان های استراحت پیشنهاد میدهند. یک عکاس پرتره در این باره میگوید: «من در هر زمان روی یک کار خاص تمرکز میکنم».
تکنیکهایی از این دست به شما کمک میکند که چگونه با انتخاب اولویتها، هوشمندانه کار کنید و نحوه استفاده از زمانتان را تجزیه و تحلیل کنید. البته کار ساده ای نیست و باید تمرین داشته باشید. اما در نهایت مزایا و تاثیر مثبت مدیریت زمان را در زندگیتان احساس خواهید کرد.
۳.مشاهده، گوش دادن و آموختن از فرصتها
هیجان انگیز است وقتی متوجه میشوید، کسی ایدهای دارد و میخواهد کسبوکاری راه اندازی کند، گوش دادن به دادههای دنیای بیرونی یک خصلت بسیار ارزشمند برای کارآفرینان است.
صاحبان کسبوکار میتوانند از لحاظ احساسی به یک پروژه اشتیاق زیادی نشان دهند و حتی به آن وابسته شوند، اما تنها یک اشتیاق کورکافی نیست. جذب، یادگیری و تمایل به تغییر با توجه به دادههای دریافتی از دنیای بیرون، باید جایگزین اشتیاق کور شود. هنرمندان حرفهای این کار را به خوبی انجام میدهند. آنها میدانند برای چه چیزی وقت بگذارند و از اتفاقات اطرافشان چه چیزهایی را جذب کنند تا کارشان را تحت تاثیر قرار دهد.
اکنون بهعنوان یک کارآفرین، آنچه که از هنرمندان حرفهای آموختهاید را به کار بگیرید و آن را به خلق خودتان تبدیل کنید. شاید شما شاهکار کسب و کار خودتان باشید.
بیشتر بخوانید: کارآفرینی هنری، غیرممکنها را برایم ممکن کرد!
مترجم: نازنین توکلی (کارشناس ارشد مدیریت صنعتی)
برگرفته از سایت entrepreneur.com