اش موریا (Ash Maurya) مبدع "بوم ناب" و در راستای کتاب "نوپای ناب" می گوید: من گاهی از خودم میپرسم چرا اقتباس متفاوتی از بوم مدل كسب و كار اصلی آلكس استروالدر ایجاد كردم. این سوال بارها ذهن مرا به خود مشغول كرد. به همین خاطر تصمیم گرفتم طرز تفكری را كه باعث ایجاد بوم ناب شد به طور خلاصه مطرح كنم.
ابتدا یك سیر زمانی را به طور سریع مرور میكنیم:
می 2009:
من برای اولین بار بوم مدل كسب و كار را از طریق كتاب آلكس استروالدر (كتاب "خلق مدل كسب و كار") به نمایش گذاشتم. با اینكه این كتاب به نظرم زیبا ترسیم شده بود، ولی به طور كلی روش بوم را به خاطر اینكه "خیلی ساده" بود رد كردم. در این كتاب، مثالهای زیادی بودند كه مدلهای كسب و كار شركتهای معروف مثل اپل و اسكایپ را (بعد از موفقیتشان) ترسیم كرده بودند. من بیشتر علاقهمند بودم كه "یاد بگیرم" آنها چطور به آن مرحله رسیدند.
ژوئن 2009:
حتی فكر اینكه بتوانم فرضیههای مدل كسب و كار را فقط در یك برگه جا بدهم خیلی سخت بود. من محصولات خودم را در آن زمان با استفاده از هر دو بوم مدلسازی كردم و به همین خاطر وادار شدم كارهایی انجام دهم كه در زیر توضیح خواهم داد.
آگوست 2009:
كار خود را با استفاده از بوم ناب و تست آن با سایر استارتاپ های كارگاههای خودم آغاز كردم و به خاطر قابلیت این بوم برای یادگیری بیشتر، تشویق میَشدم به كار خود ادامه دهم.
سپتامبر 2009:
من برای شروع ساخت یك نسخهی آنلاین از بوم ناب، از کارآفرینان دیگر هم كمك گرفتم و هدف اولیهام تسهیل این مكالمات یادگیری در كارگاههایم بود تا همهی افراد بتوانند از آن استفاده كنند.
فوریهی 2010:
بوم ناب، به بخش مهمی از روششناسی موجود در كتاب من (كتاب نوپای ناب) تبدیل شد.
اهداف طراحی بوم ناب:
هدف اصلی من از بوم ناب این بود كه در عین حال كه بر كارآفرینی تمركز میكنم بتوانم تا جایی كه امكان دارد آن را عملی نمایم. من تا به حال با اصول استارتاپ ناب كار كردهام كه تاثیر زیادی بر طراحی داشتهاند.
"استارتاپها تحت شرایط عدمقطعیت شدید فعالیت میكنند"
روش من برای عملی كردن بوم این بود كه مشخص كنم چه چیزی بیشترین عدمقطعیت و بیشترین ریسك را دارد.عدمقطعیت یعنی وجود بیش از یك احتمال و ریسک حالتی از عدمقطعیت است كه در آن، برخی احتمالات به ضرر، فاجعه، یا سایر عواقب نامطلوب منجر میَشوند. متوجه شدم در بومهای كسب و كار اولیه كه در آگوست سال 2009 ایجاد كردم، چیزهایی كه فكر میكردم ریسك خیلی بالایی دارند وجود ندارد، و سایر چیزهایی كه در بوم بودند ریسك بالایی نداشتند. چون فضای بوم كاملا محدود است، پس باید نسبت سیگنال به نویز را به حداكثر برسانیم.
بنابراین خانههای زیر را به بوم های اولیه اضافه كردم:
مسئله:
شكست اكثر استارتاپها بدین خاطر نیست كه آنها نمیتوانند آنچه را كه شروع به ساختش كردند بسازند، بلكه بدین خاطر است كه زمان، پول، و تلاش خود را در جهت ساخت یك محصول اشتباه هدر میدهند. به نظر من، عدم درك درست مسئله از همان ابتدای كار نیز یكی از عوامل این شكست محسوب میگردد. به همین خاطر است كه من تصمیم گرفتم صریحا خانهای با عنوان "مسئله" را (كه از هیچ چیز دیگری مثل ارزش پیشنهادی گرفته نشده است) به بوم اضافه كنم.
راهحل:
بهترین موقعیت برای تعریف یك راهحل احتمالی، زمانی است كه مسئله را درك كرده باشید. من با استفاده از یك خانهی كوچك روی بوم به طور هدفمند خواستم كارآفرینان را محدود كنم، چون ما نسبت به راهحل خیلی ذوق و شوق داریم. ما معمولا قبل از اینكه اولین راهحل خود را بررسی كنیم شیفتهی آن میشویم و دیگر به دنبال راهحلهای دیگر نمیرویم. كوچك نگه داشتن خانهی "راهحل" در بوم نیز با مفهوم "کمینه محصول پذیرفتنی(MVP) " مطابقت دارد.
سنجه های كلیدی:
استارتاپها اغلب برای اینكه به عدمقطعیت نظم بدهند، در دریایی از اعداد غرق میشوند. باید توجه نمود که در هر زمان مشخص، فقط چند اقدام كلیدی (یا سنجه های كلیدی كلان) وجود دارد. استارتاپ فقط میتواند بر یك معیار تمركز نماید. بنابراین باید تصمیم بگیرید كه این یك معیار چه باشد و بقیهی معیارها را نادیده بگیرید.
این كار چطور ممكن است یك ریسك محسوب گردد؟ عدمشناسایی سنجه كلیدی درست، میتواند فاجعهبار باشد و به فعالیتهای بیفایده مثل بهینهسازی زودرس یا اجرای منابع با هدف اشتباه منجر گردد. این سنجه های كلیدی در ابتدا باید حول معیارهای ارزش شما تمركز كرده و سپس به سوی موتورهای كلیدی رشد شما پیش برده شوند.
برتری مطلق:
برتری مطلق، نام دیگر مزیت رقابتی یا موانع ورود است كه اغلب در یك طرح كسب و كار یافت میَشود. تعداد كمی از استارتاپها در همان روز اول دارای برتری مطلق واقعی هستند و این بدین معنی است كه این خانه خالی خواهد بود.
یك برتری مطلق واقعی، چیزی است كه نمیتوان آن را به راحتی كپی یا خریداری كرد.
هدف از این خانه این نیست كه شما را از حركت رو به جلو به سمت چشماندازتان دلسرد كند، بلكه هدف آن است كه به طور مستمر شما را به كار تشویق كند تا بتوانید برتری مطلق خود را یافته و آن را بسازید. وقتی یك استارتاپ به مقداری موفقیت اولیه دست مییابد، به ناچار رقبا و كپیكنندگان وارد بازار خواهند شد. اگر هیچ دفاعی در برابر آنها نداشته باشید، این ریسك واقعی در كمین شما خواهد بود كه این تقلیدكنندگان سریعا استارتاپ شما را از گردونهی رقابت حذف كنند.
نمایی از اجزای بوم ناب در یک نگاه
من علاوه بر این چهار خانهی جدید، به چهار خانهی دیگر هم نیاز دارم. مواردی كه به آنها رسیدم عبارتند از:
فعالیتهای كلیدی و منابع كلیدی:
احساس كردم هر دوی این خانهها بر افراد خارج از استارتاپ (در مقابل كارآفرین) تمركز دارند، یعنی به افراد بیگانه كمك میكنند تا بدانند كه استارتاپ چه كار میكند. من در اینجا مواردی مثل "توسعهی مشتری"، توسعهی نرمافزار"، توسعهدهندگان"، و غیره را كه ریسك بالایی ندارند لیست میكنم تا حفظ آنها را تضمین نمایم.
همچنین متوجه شدم كه این خانهها با خانههایی كه قبلا اضافه كرده بودم مقداری همپوشانی دارند. این همپوشانی بدین صورت است:
الف) متعقدم بعد از اینكه مقداری تست و اعتبارسنجی اولیه روی کمینه محصول قابلعرضه (MVP) انجام شد، فعالیتهای كلیدی را واقعا میتوان و باید از خانهی "راهحل" استخراج نمود.
ب) با پیشرفت اینترنت، برنامههای متنباز، رایانش ابری، و جهانیشدن، برای وارد كردن یك محصول به بازار به منابع كمتری نیاز داریم(تطبیق دادن منابع كلیدی با برتری مطلق). ولی با اینكه یك منبع كلیدی میتواند یك برتری مطلق باشد، ولی تمام برتریهای مطلق، منابع كلیدی نیستند.
ارتباط با مشتری:
من با ارتباط مستقیم با مشتری (از طریق مشاهدهی مشتری یا مصاحبه با او) و سپس شناسایی مسیر مناسب برای رسیدن به مشتریان (با توجه به راهحل شما و بخش مشتریان)، از آغاز هر محصولی(هر چه كه باشد) حمایت میكنم. به نظر میرسد خانهی "كانالها" این مفهوم را بهتر میرساند.
شركای كلیدی:
این قسمت را به سختی میتوان حذف كرد و معمولا در این مورد بیشتر بحث میشود. موفقیت برخی محصولات، بر اساس اولین شركای كلیدی واقعی پیشبینی میگردد. به عنوان مثال، ساخت یك شبكه انرژی خورشیدی جهانی(پلتفرم) كه به سرمایه و الزامات قانونی زیادی نیاز دارد، در وهلهی اول به ایجاد مشاركتهای كلیدی نیاز دارد. ولی اكثر محصولات در این دسته قرار نمیگیرند.
اگر دارای یك استارتاپ ناشناخته با یك محصول تستنشده هستید، جستجوی مشاركتهای كلیدی از همان ابتدا ممكن است هدر دادن وقت باشد. ممكن است با گذشت زمان، شركا برای بهینهسازی مدل كسب و كار شما اهمیت پیدا كنند، ولی ریسكی كه در اینجا وجود دارد فقدان شركا نیست، بلكه ناكارآمدی در ساختار هزینه و كانالهای توزیع است كه دو خانه برای آنها پیشنهاد شده است.
با تماشای این ویدیو درک بهتری از بوم ناب و استارتاپ ناب پیدا می کنید
مثال هایی از بوم ناب کسب و کار اوبر
اجزای بوم ناب طراحی شده برای «رانندگان اوبر»
طراحی بوم ناب برای «مسافران اوبر»
بوم ناب کسب و کارتان را آسان و آنلاین طراحی کنید