تعريف مدل کسب و کار یا «بیزینس مدل»
مدل کسب و کار یا «بیزینس مدل» ساختار سادهای از واقعيت است. تعريف مدل کسب و کار غالباً با دشواری همراه است زيرا در زمينههای متفاوت کسب و کار، معانی متفاوتی از آن برداشت میشود، تعاريف ارائهشده از مدل کسب و کار بر اساس ديدگاههای ارائهدهندگان تعاريف، ممکن است متفاوت باشد.
از جمله تعاريف مدل کسب و کار یا «بیزینس مدل» میتوان به موارد زير اشاره کرد:
1 .خلاصهای از اينکه چطور مجموعهای از متغيرهای تصميمگيری در رابطه با استراتژیهای بنگاه، معماری و اقتصاد جهت ايجاد مزيت رقابتی در بازارهای تعريفشده عمل میکنند.
2. بيان چگونگی منطق اسایس و انتخاب استراتژيک جهت خلق و دريافت ارزش درون يک شبکه ارزشی.
3. مدل کسبوکار ساختاري است که فرآيند خلق ارزش را با انتخاب گزينش تکنولوژيها ايدهها فراهم میآورد و آنها را در پيکرهبندي خاص بستهبندی میکند تا به بازار هدف انتخابی ارائه دهد.
4. مدل کسبوکار سیستمی از فعاليتهاي بههمپيوسته است که به بنگاه مرکزي کمک ميکند تا فراتر از مرزهاي خود برود. آنها دودسته فعاليت را در خلق ارزش سيستم توضيح ميدهند: عناصر طراحي (محتواي تراکنش، ساختار، اداره تراکنش) و زمينههاي طراحي (ابتکار، کارايي، مکملها و قفلکردن روي مشتري)
مدل کسب و کار استروالدر يکي از معروفترين و مشهورترين تعاريف مربوط به آقای الکساندر استروالدر میباشد.
طبق تعريف استروالدر؛ مدل کسب و کار ابزاری مفهومی است که شامل مجموعهای از عناصر و ارتباط آنها بوده و منطق شرکت جهت درآمدزايي را نشان ميدهد. توصيف ارزشي است که شرکت به يک يا بخشي از مشتريانآش ميدهد. در واقع معماری يک بنگاه و شبکه شرکايش به منظور خلق، بازاريابي و تحويل ارزش، همچنین ارتباط سرمايهاي يک يا بخشي از مشتريان براي ايجاد جريانهاي درآمدي پايدار و سودآور است.
تعريف استروالدر و بوم مدل کسب و کار پيشنهادی استروالدر از توجه و استقبال قابل توجهي برخوردار شده است. به طوري که امروزه در اکثر شرکت هاي موفق جهان و رويدادهاي استارتاپي از بوم مدل کسب و کار استروالدر به عنوان تابلوي راهنمايي براي جهت دهي مسير کسب و کار استفاده مي کنند که در ويديوي زير با بخش هاي مختلف اين مدل آشنا مي شويد.
همانگونه که در ويديوی فوق مشاهده کرديد بوم مدل کسب و کار استروالدر از 9 بخش سازنده تشکيل شده است که در شکل زير نشان داده شده است.
اجزای بوم مدل کسب و کار استروالدر
جزء سازنده بخشهاي مشتري، گروه هاي مختلفي از افراد يا سازمانهايي را تعريف مينمايد که شرکت قصد دستيابي و خدمت به آنها را دارد. مشتريان قلب هر مدل کسبوکاري را تشکيل ميدهند. بدون مشتريان (سودآور) هيچ شرکتي نميتواند در بلند مدت دوام آورد. مهمترين سوالاتي که در اين قسمت مطرح ميشوند:
ما براي چه کسانی ارزش خلق می کنيم؟
مهمترين مشتريان ما چه کسانی هستند؟
جزء سازنده ارزش هاي پيشنهادي بسته اي از محصولات و خدمات است که براي بخش مشتري خاص ارزش خلق ميکند. ارزش پيشنهادي دليل ترجيح يک شرکت نسبت به ساير شرکتها توسط مشتري است. هر ارزش پيشنهادي متشکل از بسته اي منتخب از محصولات و يا خدمات است که نياز هاي يک بخش خاص از مشتريان را برآوره مينمايد. بنابراين ارزش پيشنهادي، مجموعه يا بسته اي از منافع است که شرکت به مشتريان پيشنهاد ميدهد. مهمترين سؤالات اين بخش عبارتند از:
چه ارزش هایی را به مشتريان ارائه می کنيم؟
به حل کدام مشکل مشتريان خود کمک می کنيم؟
چه نياز هایی را از مشتريان برآورده می کنيم؟
چه بسته ای از محصولات و خدمات را به هر بخش مشتری پيشنهاد می کنيم؟
جزء سازنده کانال ها بيان گر اين است که شرکت بهمنظور ارائه ارزش پيشنهادي موردنظر به بخشهاي مشتريان هدف خود، چگونه با آنها ارتباط برقرار نموده و به آنها دسترسي دارد. کانال هاي ارتباطي، توزيع و فروش، واسط ميان يک شرکت و مشتريان آن است. کانال های توزیع نقطه تماس با مشتري هستند و نقش مهمي در تجربه مشتري ايفا ميکنند. سؤال هايي که در اينجا مطرح ميگردد:
بخشهاي مختلف مشتريان چه کانال هايي را براي دسترسي به ما ترجيح ميدهند؟
هم اکنون چگونه به آنها دسترسي داريم؟
ما چگونه آنها را با برنامه روزمره زندگي مشتري هماهنگ مي سازيم؟
عنصر ارتباط با مشتري يعني اينکه چطور يک بنگاه وارد بازار ميشود، به مشتري هايش دست پيدا ميکند، و چطور با آنها رابطه برقرار ميکند. استفاده از اينترنت و فناوري اطلاعات منجر به کاهش هزينه و بهبود عملکرد فناوري اطلاعات در بخش ارتباط مشتري ميشود. استفاده از بانک هاي دادههاي مشتري منجر به يافتن فرصتهاي بهتري در کسبوکار ميشود. سوالاتي در اينجا مطرح است:
هر يک از بخشهاي مشتريان ما انتظار برقراري و حفظ چه نوع ارتباطي را دارند؟
کدام يک از روابط را ايجاد کرده ايم؟
اين ارتباطات چگونه با ساير اجزاي مدل کسبوکار ما هماهنگ شدهاند؟
اگر مشتريان قلب مدل کسبوکار باشند، جريانهاي درآمدي شريآنهاي آن را تشکيل ميدهند. شرکت بايد از خود بپرسد که هر بخش مشتري واقعا براي چه ارزشي تمايل به پرداخت پول دارد؟ در صورتي که شرکت به اين سؤال پاسخ درستي دهد، قادر به ايجاد يک يا چند جريان درآمدي براي هر بخش مشتريان ميشود. سوالاتي که در اين زمينه مطرح مي گردند عبارتند از:
مشتريان ما واقعا براي چه ارزشي تمايل به پرداخت پول دارند؟
آنها در حال حاضر براي چه چيزي پول پرداخت ميکنند؟ چگونه پول مي پردازند؟
ترجيح ميدهند چگونه پول بپردازند؟
هر جريان درآمدي چه سهمي از کل درآمدها را به خود اختصاص ميدهد؟
جزء سازنده منابع کليدي مهمترين دارايي هاي مورد نياز براي عملکرد صحيح مدل کسبوکار را تشريح ميکند. هر مدل کسبوکاری به منابع کليدی نياز دارد. اين منابع، شرکت را قادر مي سازد که ارزش پيشنهادی خود را خلق و ارائه نمايد، به بازارها دست يابد، ارتباط با بخشهای مشتری را حفظ و کسب درآمد کند. سوالاتي که در اين زمينه مطرح مي گردند عبارتند از:
ارزش هاي پيشنهادي ما به چه منابع کليدي نياز دارد؟
کانال هاي توزيع نيازمند چه منابعي است؟
براي ارتباط با مشتريان بايد چه منابعي را در نظر بگيريم؟
ايجاد جريانهاي درآمدي به چه منابعي احتياج دارد؟
جزء سازنده فعاليتهاي کليدي، مهمترين کارهاي مورد نياز براي عملکرد صحيح مدل کسبوکار را تشريح ميکند. هر مدل کسبوکاري نياز به تعدادي فعاليتهاي کليدي دارد. اين فعاليت ها مهمترين اقداماتي هستند که يک شرکت بايد انجام دهد تا عملکرد موفقي داشته باشد. همانند منابع کليدي، فعاليتهاي کليدي نيز براي خلق و ارائه ارزش پيشنهادي، دست يابي به بازار ها، حفظ ارتباط با مشتري و کسب درآمد ضروري ميباشند و همچون منابع کليدي، بسته به نوع مدل کسبوکار، فعاليتهای کليدی نيز متفاوت هستند. مهمترين سوالاتي که در اينجا مطرح ميشود اين است که:
ارزش هاي پيشنهادي ما به چه فعاليتهاي کليدي اي نياز دارند؟
کانال هاي توزيع نيازمند چه نوع فعاليتهاي کليدي اي هستند؟
براي ارتباط با مشتري بايد چه فعاليتهاي کليدي اي را در نظر بگيريم؟
ايجاد جريانهاي درآمدي به چه فعاليتهاي کليدي اي احتياج دارد؟
جزء سازنده شرکاي کليدي، شبکهای از تأمينکنندگان و شرکا را توصيف ميکند که باعث عملکرد صحيح مدل کسبوکار ميشوند. شرکتها به دلايل مختلفي براي خود شريک برمي گزينند و مشارکت ها سنگ بناي بسياري از مدلهاي کسبوکار مي گردند. شرکتها بهمنظور بهينه کردن مدلهاي کسبوکار خود، کاهش ريسک و يا کسب منابع، اقدام به ايجاد ائتلاف هايي ميکنند. سوالاتي که در اين زمينه مطرح میشود:
شرکاي کليدي ما چه کساني هستند؟
تأمينکنندگان کليدي ما چه کساني هستند؟
کدام يک از منابع کليدي را از طريق شرکا به دست مي آوريم؟
کدام يک از فعاليتهاي کليدي را شرکاي ما انجام ميدهند؟
ساختار هزينهها، تمام هزينههايي را تشريح ميکند که اجرای مدل کسبوکار با خود به همراه دارد. اين جزء سازنده، مهمترين هزينههايي را که حين اجراي يک مدل کسبوکار خاص ايجاد ميشود را توصيف ميکند. خلق و ارائه ارزش، حفظ ارتباط با مشتري و ايجاد درآمد، همگي با خود هزينههايي را به همراه دارند. پس از تعريف منابع کليدي و شرکاي کليدي ميتوان چنين گفت هزينههايي را به سادگي محاسبه نمود. اما برخي مدلهاي کسبوکار هزينه محورتر از بقيه هستند. سوالاتي که در اين قسمت مطرح ميگردند:
مهمترين هزينههای مدل کسبوکار ما چيست؟
گرانترين منابع کليدی کدام مواردند؟
گرانترين فعاليتهای کليدی کدام ها ميباشند؟
ساخت بوم مدل کسبوکار تنها با چند کلیک
نمونه بوم مدل کسب و کار: بوم مدل کسب و کار "Waze"
نمونه بوم مدل کسب و کار: بوم مدل کسب و کار «یونیلیور»
نمونه بوم مدل کسب و کار: بوم مدل کسب و کار «وال مارت»
نمونه بوم مدل کسب و کار: بوم مدل کسب و کار «اینستاگرام»
|
ويديوهای کاربردی درباره بوم مدل کسبوکار:
|
|